پنج‌شنبه 8 آذر 1403

حجمِ جُرم در جامه‌ی جنون

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
حجمِ جُرم در جامه‌ی جنون

تهران - ایرنا - موضوع ساده‌ای نیست. حرف زدن درباره خشونت علیه زنان سینماگر و روایت رویدادهایی که گویای دست درازی‌های ناجوانمردانه به آنان باشد، کار دشواری است. آن هم در جامعه‌ای که هزاران جوان رشید و باغیرت‌اش را فدا کرد تا مبادا کسی به خاک و ناموسش دست اندازی کند.

برای ما دشوار است شنیدن و گفتن درباره اذیت و آزار سینماگران زن‌مان در حالی که تاب تحمل نگاه چپ غریبه‌ها را به شرف و عصمت‌مان نداریم. حالا چند روزی است که صفحات سینمایی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مرتبط با هنر هفتم، شبیه صفحات حوادث شده است؛ پر از تلخی و سیاهی. تحمل این وضع، ساده و آسان نیست. اعتراض سینماگران به خشونت‌ها علیه زنان در این حوزه، شده است خبر اول و بازار افشاگری و پته ریزی هم داغ. همگان نیز مشغول اتهام و تکفیر یکدیگرند. یاد این روایت از زیگموند فروید روانشناس اتریشی افتادم که نوشته بود: «در جشن‌های گاونرکشی شهر آتن، پس از قربانی کردن حیوان، محاکمه‌ای حسابی برپا می‌شد و همه شرکت‌کنندگان را بازجویی می‌کردند و بالاخره همه به‌اتفاق رای می‌دادند که تقصیر با چاقو بوده است و آن‌وقت چاقو را به دریا پرتاب می‌کردند.»

از نزدیک شاهد بوده‌ام که برخی‌ها، مجنون بازیگری هستند و برای رسیدن به لیلای سینما، از همه چیزشان حاضرند که بگذرند. این طفل معصوم‌ها به دفاتر سینمایی مراجعه می‌کنند یا به پروژه‌های سینمایی می‌روند و با تمام وجود، تمنای حضور جلوی دوربین دارند. طبیعی است که برخی از سینماگران، با دیدن چنین شوق پرحرارتی، در پی پختن نان خود باشند و در این میان، آن که می‌سوزد و می‌سازد، آن عاشق است که هست و نیست‌اش را برای رسیدن به سینما در دایره صحنه می‌ریزد. گاهی هم برخی از این آدم‌ها، ارزش‌های اخلاقی‌شان را سکوی پرتاب برای رسیدن به اوج جنون می‌کنند. شکارچیان این موقعیت‌ها، در سر گردنه نشسته‌اند و بساط کباب قناری را آماده می‌کنند.

شاید یادآوری این کلیشه بد نباشد که؛ در هر صنفی، خوب و بد وجود دارد. در سینما نیز. بازیگر خوب داریم، بازیگر بد هم داریم. کارگردان خوب و بد هم داریم. همین طور فیلمنامه نویس. و البته تهیه کننده. از آنجا که معمولا دریچه ورود به سینما، بر پاشنه دفاتر تهیه‌کنندگان می‌چرخد، می‌شود گفت که یکی از جاهای آسیب پذیر و شهرآشوب است. هرجا که پول و قدرت هست، احتمال مفسده هم در آن وجود دارد. بنابراین حوزه تهیه کنندگی و بازیگری، از آنجا که با پول و قدرت و شهرت سینمایی، گره خورده‌اند، ضربه پذیری‌شان هم بالاست. اما مگر می‌شود گفت که همه تهیه کننده‌ها بدند؟ همه بازیگران ستاره نااهل‌اند؟ البته رسانه‌ها هم بی‌تاثیر نیستند در ایجاد این وضعیت. یعنی گاهی به جای نگاهبانی و مراقبت، خودشان می‌شوند شریک جرم. برخی مواقع، برعکس عمل می‌کنند. بر آنچه که جامعه مبتلابه آن است چشم می‌پوشند و عرصه را برای استثناها و ناچیزها، فراخ می‌کنند. اینطوری است که برخی به ناحق ستاره می‌شوند و برخی به ناحق‌تر از میدان به در. البته نباید فراموش کنیم که خود سینماگر هم بر این آتش سوزان دستی دارد و به جای خاموش کردن‌اش، زیرزیرکی بر آن می‌دمد و شعله ورترش می‌سازد.

اما آنچه که در این روزها در مورد وجود فساد در سینمای ایران، مطرح است، ضعف‌های صنفی و خلاء سیستم در حمایت از هنرمندان سینمایی در حوزه‌های مختلف است. این واقعیت وجود دارد که ابزار کافی برای محافظت از فعالان این هنر در بخش‌های گوناگونش دیده نمی‌شود. اغلب هم صداهای نامتقارن و غیرهمسو نیز در آن شنیده می‌شود. اصناف سینمایی هنوز از همه توان‌شان بهره نبرده‌اند و از قدرت واقعی خود، بی‌خبرند. مثلا اگر می‌شد ورود به دنیای بازیگری، با مجوز و تایید انجمن بازیگران باشد، آنگاه بسیاری از مفسده و آسیب‌ها، در حوزه بازیگر کاهش می‌یافت. اما سیستمی که هنر سینما در آن تنفس می‌کند، دم و بازدمش وارونه است. یعنی یک شخص، ابتدا می‌آید از راه‌های گوناگون و البته دشوار و سخت و خطیر، به عنوان بازیگر، خود را مطرح می‌کند، آنگاه عضو انجمن بازیگران می‌شود. در حوزه‌های دیگر هم معمولا شرایط، به همین گونه است.

از اینکه امروز، چنین حجم انبوهی از اندوه بر فضای سینما حاکم شده است، همگی دلخوریم. اینها، فرهنگ می‌سازند و الگو ایجاد می‌کنند. اگر اوضاع به همین ترتیب پیش برود، دیگر کسی برای این فرهنگسازان، تره و ترب خرد نمی‌کند و قطار سینما، کم بارتر و خالی‌تر می‌شود. حواسمان باشد؛ فرهنگ همه چیز یک ملت است، نباید بگذاریم به همین راحتی، بازیچه شود. نگران‌تر باشیم.

برچسب‌ها