حسین شریعتمداری هنوز از مصادره اموال مردم می گوید!
اقتصادنیوز: اعتماد در یادداشتی به انتقاد از پیشنهاد حسین شریعتمداری - فعال سیاسی حامی ابراهیم رئیسی - درباره مصادره استارتآپها به سود نیروهای انقلابی پرداخت.
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت: بعد از بهمن 57 و در التهاب آن روزها و تاثیر افکار چپ و ضد سرمایهداری، دهها مورد مصادره اموال، کارخانهها، حتی خانه سرمایهداران وابستگان و بستگان خاندان حکومت پهلوی با موافقت رهبران انقلاب شکل گرفت. هر چند برخی نیز چون آقای هاشمیرفسنجانی مصادرههای اول انقلاب را بیحساب و حاصل عمل قضات جوان و بیتجربه میدانست، اما در شش ماه اول پیروزی، انقلابیون 24 بانک خصوصی را مصادره کردند و 53 کارخانه و صنایع بزرگ نیز به مصادره انقلاب درآمد. خاندان لاجوردی، خیامی، رضایی، برخوردار، ارجمند و... کارخانه و صنایع تولیدی خود را یا وا نهادند و رفتند یا همچون خسروشاهی، پس از چند روز که گروگان کارگران کارخانه خود بود، مجبور شد کارخانجات مینو را وانهد، بگذارد و بگذرد یا همچون عبدالرحیم جعفری بنیانگذار انتشارات امیرکبیر تا دم مرگ نیز به دنبال احقاق حق از دست رفته به این و آن نامه بنویسد و تظلمخواهی کند. بسیاری از این واحدهای صنعتی و تولیدی که در اوج تولید و کارآفرینی برای جامعه بودند به محاق تعطیلی و ورشکستگی و رکود و بیحاصلی رفتند و اکنون برخی از آنان جز خاطرهای باقی نمانده است.
برای نمونه؛ ایرانناسیونال یا ایرانخودرو کنونی مجموعهای است با زیان انباشته بسیار و کارخانجات کفش ملی که در سال 57 با بیش از ده هزار کارگر و تولید 25 میلیون جفت کفش در اوج تولید بود، تنها نامی باقی مانده و محصولات بیکیفیتی که بعید است مدیران کارخانه نیز رغبتی به مصرف آن داشته باشند!
حاصل این مصادرهها تقریبا هیچ بود، البته نتایج زیانبار بسیاری داشت از جمله فرار سرمایهها و کارآفرینان از کشور و نابودی بسیاری از برندها و نامها و نشانها. اکنون پس از 45 سال از روزهای مصادره و نابودی کارخانجات و فرار سرمایهها و کارآفرینان؛ حاج حسین شریعتمداری نه در هیات یک روزنامهنگار بلکه در قامت یک تئوریسین همچنان انقلابی گفته است چرا از سکوهای قانونگریز سلب صلاحیت نمیشود و مدیریت آنها به افراد صاحب صلاحیت و تحت نظارت مستقیم مراکز ذیربط واگذار نمیشود؟ مگر امکانات و ظرفیتهای مورد استفاده آنها متعلق به نظام نیست؟ بنابراین چرا مالکیت و مدیریت آنها در اختیار نظام نباشد؟
این همان ادبیات مصادره است، ادبیاتی که با تکیه بر آن در همان سالهای آغازین با این باور که انقلابی بودن را تنها کافی میدانست، تا هر چه سازمان و نهاد و کارخانه و واحد صنعتی است را مدیریت کند فرق نداشت وزارت خارجه باشد یا هواپیمایی، سازمان جغرافیا باشد یا انرژی اتمی و آن شد که حالا وضعیت کشور این است. جناب آقای شریعتمداری! درست که اکنون تنها یک دست تا یکدستسازیتان باقی مانده و میروید تا تمام ارکان حاکمیت را خالصسازی کنید؛ اما توجه داشته باشید، واقعیت این است نه برای قوام کسب و کار در فضای مجازی، نه برای رونق تولید و تجارت و اقتصاد و فرهنگ کشور؛ بلکه برای دوام خودتان و جریان یکدست و خالصتان هم که شده بپذیرید و باور کنید مصادره اگر خوب بود، الان نه تنها بسیاری از کارخانجات مصادره شده، محو و نابود نشده بود، بلکه در اوج شکوفایی و تولید و تصاحب بازارهای منطقهای و جهانی بودند و تولید و تجارت کشور این وضع فلاکتبار را نداشت.
همچنین بخوانید