جمعه 2 آذر 1403

حل معمای هستی از سوی امام رضا علیه السلام

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
حل معمای هستی از سوی امام رضا علیه السلام
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، در میان ائمه اطهار علیهم السلام، وجود مبارک امام رضا (ع) به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام شناخته می‌شوند. این در حالی است که آن حضرت دارای محاسن و القاب بزرگ و پسندیده بسیاری هستند که نشان از عظمت روحی و معنوی ایشان دارد. اما شناخته شدن و مشهور بودن به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام دارای نکات و ظرایف بسیاری است که برای درک آن باید به سراغ اهل علم رفت و رمز این نکته را از آنها جویا شد.

حجت الاسلام علی میعادی، استاد حوزه و محقق دینی، به بررسی جایگاه و اسرار لقب عالم آل محمد علیهم السلام برای امام رضا (ع) پرداخته است.

چرا عالم بودن این اندازه اهمیت دارد؟

امام رضا (ع) را به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام می‌شناسیم. برای درک این لقب لازم است بدانیم اصولاً چرا عالم بودن این اندازه اهمیت دارد که یک امام معصوم با داشتن بسیاری خصلت‌های برجسته و پسندیده، به طور خاص به عنوان عالم شناخته می‌شود؟

موضوعی که تمام بشریت شاید در تمام دوره‌ها و ادوار دنبالش بوده و آن معما که هنوز هم شاید می‌شود گفت که به دست جریان بشریت - نه جریان انبیا و اولیا - نتوانسته حل بشود، آن معما مسئله علم است که خیلی هم مهم است. به این دلیل که هر کاری بخواهید انجام دهید باید بر مینای علمی باشد. یعنی مملکت وجود ما را او اداره می‌کند.

همین حالا و همین هستی که ما روی زمین آن نشستیم که خداوند متعال آن را خلق کرده، بر مبنای علمی قرار گرفته است. این تعداد انسان که اگر یک لحظه از بالا نگاه کنید انسان‌ها را ببینید که چقدر تابع قوانین و مقررات خاص هستند که همه تابع همان نکته علمی‌اند. یک لحظه جهان را ساده کنید، یک معادل ریاضی می‌شود.

بعد می‌بینید که تمام مجهولات را وقتی ساده می‌کنید می‌رسد به یک مجهول اساسی که واقعاً این بشر دارد چه کار می‌کند؟ اولین معمایی که ما در عالم با آن مواجه هستیم مسئله علمی است. این نکته مطرح است که علم چه هست؟ کجا است؟ می‌خواهد چه کار کند؟ متعلقش چه هست؟ معلوم چه هست؟ ما باید کدام مسیر را برویم؟

نکته جالب این است که دو میل قابل توجه در درون انسان وجود دارد. هر دو هم فطری‌اند؛ یکی میل به راحتی و میل به سهولت، میل به کارهای آسان، آسایش و آرامش. انسان آسایش را دوست دارد. فکر نمی‌کنم هیچ آدم عاقلی باشد که این میل را در خودش نداشته باشد. یعنی بین راه کوتاه و راه بلند قطعاً راه کوتاه انتخاب می‌کند. بعد از طرف دیگر به شدت کمال‌خواه و طالب کمال است، یعنی میل کمال طلبی دارد. این دو تا را شما بگذارید کنار هم، ببینید چطور می‌توانید در درون انسان جمع شود. کمال خواهی و راحت‌طلبی هر دو در درون ما هستند.

هر دوی اینها هم از شئون لذت نفس ماست. یعنی هم ما از کمال لذت می‌بریم و هم از راحت‌طلبی لذت می‌بریم. اما یک وقت لذت می‌بریم با آن نفس دنی و پست و یک وقت لذت می‌بریم به آن نفس قدسی.

حال سؤال این هست که این فاصله راحتی و کمال را چگونه باید پر کرد؟ علم می‌آید این مسئله را حل می‌کند و فاصله بین راحت‌طلبی و کمال طلبی را درست می‌کند. به ما می‌گوید چطور با ساده‌ترین مسیر و با ساده‌ترین راه به بیشترین و پرکمال‌ترین برسیم.

علم این وسط قرار می‌گیرد. تمام بشر را نگاه کنید در هر حرکت فکری این کار را می‌کنند، یعنی در حقیقت یک تجزیه تحلیلی برای اینکه ساده‌ترین چیز برای آن کمال چیست. البته حالا مصداق کمال چیست و مصداق راحتی چیست، هر فردی هم بر اساس انگیزه‌های خودش به تعریفی می‌رسدو

حل معمای هستی چگونه ممکن است؟

معمای این فاصله و سهولت و کمال را چه چیزی می‌تواند حل کند؟

معمای این فاصله و سهولت و کمال را چیزی نمی‌تواند پر بکند جز علم صحیح. اگر شما عالم صحیح شدی می‌توانی بفهمی چگونه به جواب برسی. حالا شما این‌ها را ضرب کنید در مسائل حقوقی، در مسائل هیجانی، در مسائل عاطفی، در جهان‌بینی، ایدئولوژی و...

همین پیچیدگی در جهان معاصر ادامه داد تا اینکه بشر دائماً به خود می‌پیچد و کلافه می‌شود. تا اینکه یک جایی سر باز می‌کند، جنگ می‌شود، تا یک جای دیگر سرباز می‌کند فقر می‌شود، یک جای دیگر بی‌معرفتی نسبت به خالق سبحانه و تعالی می‌شود، یک جای دیگر بی‌معرفتی به اهل بیت می‌شود.

درک این موضوعات همان طور که اشاره کردید بسیار سخت است. برای کشف رمز از علم مخفی عالم هستی چه باید کرد؟

تمام این علم و رمز و رازها را تنها وجودی می‌تواند درک کند و برای اهل علم تبیین بفرماید که معصوم به اراده خدا باشد و دارای علم الهی باشد تا رمزی را درک کند که خدای متعال در هستی به ودیعه گذاشته است. این درک را عالم از خاندان پیامبران و اولیا می‌تواند درک کند.

در میان ائمه اطهار علیهم السلام هم عنوان علم در لقب دو معصوم به کاررفته است؛ امام باقر (ع) که به باقرالعلوم مشهور هستند و امام رضا (ع) که به عنوان عالم آل محمد (ع) شناخته می‌شوند. صفت امام باقر (ع) و صفت امام رضا (ع) هر دو لقب در حقیقت متضمن علم هستند.

عالم بودن در خاندان پیامبر (ص)

نکته قابل توجه این است که هر دو لقب را معصوم به ایشان داده‌اند.

همین طور است. لقب باقرالعلوم را که معروف است رسول خدا (ص) فرمودند. چنانکه جابر سلام می‌داد به امام باقر (ع) و می‌گفت پیامبر (ص) پنجمین امام را به این عنوان خوانده‌اند. پس این لقب از زبان مبارک رسول خدا (ص) به امام باقر (ع) داده شده است.

درباره لقب امام رضا (ع) هم پدرشان، امام کاظم (ع)، نقل می‌کنند از پدرشان امام جعفر صادق (ع) که امام کاظم (ع) می‌گویند پدرم زیاد می‌فرمود که در نسل تو عالم آل محمد (ع) است. سپس امام صادق (ع) می‌فرمودند: ای کاش من درک می‌کردم فرزند تو را. درک این موضوع بسیار سخت است که یک معصوم آرزو می‌کند که درک کند امام رضا (ع) را.

این شبیه همان نکته‌ای است که امام صادق (ع) در مورد امام زمان (ع) می‌فرمایند که ای کاش او را درک می‌کردم. یعنی مشخص است که آن حضرت یک امتیازاتی دارد، یک کمالاتی دارد که چنین درباره او گفته می‌شود.

در مجموع لقب عالم آل محمد (ع) از زبان دو معصوم، هم از زمان امام صادق (ع) و هم از زبان امام کاظم (ع)، بر امام رضا (ع) اطلاق شده است.

بنابراین برای کشف هر رمزی از رموز عالم باید دست به دامان اهل بیت علیهم السلام شد که از میان آنها وجود مبارک امام رضا (ع) که به عنوان عالم آل محمد (ع) شناخته می‌شوند، بسیار کمک‌کننده و راهنمای راه اهل علم هستند.