خاتمی مزدش را گرفت / شما به تندروها رأی دادید آقای تاجیک نه ما!
محمدرضا تاجیک و سایر چپهای تحریمی باید بدانند که این آنها بودند که با رأی ندادن خود موجب رأی آوری نامزدهای تندرو شدند و تقصیر این قضیه متوجه آنهاست.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
لازم به ذکر است که این آخرین شماره وبلاگ مشرق در سال 1402 است و سری جدید وبلاگ مشرق انشاءا... از روز شنبه 25 فروردین 1403 منتشر خواهد شد.
***
شما به تندروها رأی دادید آقای تاجیک نه ما!
محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاح طلب و از چپ های تحریمی به تازگی در یادداشتی که به جای ادبیات ثقیل همیشگی و بیان فوکویی؛ استثنائا بصورت کامل متوجه رخدادهای سیاسی و مسئله پسا انتخابات است؛ با ادبیاتی شداد و غلاظ به نقد برخی منتخبان مجلس دوازدهم پرداخته است.
او که به نظر می رسد چند مخاطب خاص از بین نمایندگان منتخب را در یادداشت خود خطاب قرار داده است، با تندترین ادبیات ممکن به نقد سلوک و رفتار آنها مشغول شده و تأکید می کند که آنها اکنون به هر چه می خواهند رسیده اند.
به گزارش اعتمادآنلاین، تاجیک در یادداشت خود همچنین به نقل خاطره ای شخصی از مرحوم هاشمی رفسنجانی می پردازد که در یک پساانتخابات به تاجیک گفته است: این تیمی که سرکار میآید و ارباب حلقه قدرت خواهد شد، چنان تصویر از دین و انقلاب نشان خواهد داد که بسیاری از جرگه دینداران و انقلابیون خارج خواهند شد. [1]
*پر واضح آنکه اگر هم نماینده ای با مختصات موصوف به مجلس رفته باشد؛ این رخداد بد اثر "رأی دادن تاجیک و امثال او به رأی ندادن" یا همان تحریم انتخابات است. [2]
به قول آقای ظریف، این شما بودید که با رأی ندادن به آنها رأی دادید نه ما و مردم!
تاجیک باید زمانی را به یاد بیاورد که مستانه برای تحریم انتخابات می سرود و می نوشت: بسیار مردمان، به دلایل گوناگون براین باور شدهاند که زندگی و جامعه در خور آنان را دیگر نمیتوان از رهگذر انتخابات ایجاد کرد! [3]
همچنین است که تاجیک و امثال تاجیک هم اکنون باید خود را در سکوت ملامت کنند زیرا در یک جامعه دموکرات و انتخاباتمحور کسی منتظر شنیدن صدا و نظر تحریمی ها نیست.
***
خاتمی مزدش را گرفت
محمد موسوی خوئینی ها، چپ تحریمی و از بانیان اصلی تحریم انتخابات در بخشی از یک یادداشت پیرامون انتخابات اخیر و میزان مشارکت در آن، با اشاره به به انتقادات گسترده از خاتمی برای تحریم انتخابات نوشت: یکی از این کارها رفتاری است که نسبت به شخصیتی مانند جناب آقای خاتمی در پیش گرفتند، شخصیتی که در انتخابات سال 1376 ابر و باد و مه و خورشید و فلک را به کار گرفتند تا مردم به او رأی ندهند، ولی اکثریت قاطع رأیدهندگان او را انتخاب کردند. در دوران ریاست جمهوری او به جای آنکه حرمت انتخاب مردم را نگه دارند، هر از چندی مانعی بر سر راهش ایجاد کردند، و البته با همه آن کارشکنیها، طبق آمار، موفقیتهای او از آن پس تکرار نشده است. اما همان کسانیکه نعمتها و فرصتهای الهی را قدر ندانستند، آنقدر بر شیوههای مدیریت و حکمرانی خود، که صرفاً بر اساس آرزوهایشان و بدون توجه به ظرفیتها و بدون درک عنصر زمان و مکان بود، پافشاری کردند که امروز باید با اقلیتی در حد 30 درصد یا کمی بیشتر از آن، تظاهر به خرسندی کنند.
به گزارش جماران، موسوی خوئینی ها می افزاید: آنها باز هم بر شخصیتی که اگر امروز محبوبترین نباشد دستکم یکی از محبوبترینها است میتازند و نکتهای که از آن غافلاند این است که از این رفتار دور از انصاف و آدابِ انسانی با خاتمی، چه کسی زیان میکند. سالها است که محدودیتهای خبری و غیر خبری بر جناب آقای خاتمی اعمال میشود و بدگویانش از هیچ زشتگوییای فروگذار نمیکنند و تنها عِرض خود میبرند و راست این است که آنکه زیان میبیند نه خاتمی که کسانیاند که بر شیوه نادرست مدیریتشان بر کشور اصرار میورزند و خودشان و مردم را گرفتار مشکلات روزافزون کردهاند و بدین ترتیب از همان سیواندی درصد هوادار خود نیز میکاهند. ای کاش بدانند که در امر حکمرانی، پیروزی سرانجام با اکثریت است. [4]
*در اشاره به اظهارات خوئینی ها بیان چند نکته ضروریست:
یکم: آقای خوئینی ها باید یاد بگیرد که اکثریت یک کشور؛ آن اکثریتی است که حاکمیت و قانون مستظهر به وجود و حمایت آنهاست نه آمار سینوسی مشارکت در انتخابات!
چه اینکه همان اکثریت قانونی است که موجب می شود نتیجه انتخابات قانونی با هر میزان مشارکتی اما واجب الاطاعه باشد و کسانی که رأی نداده اند نیز مجبور به اطاعت از نتیجه انتخابات قانونی باشند.
به سخن دیگر اینکه از آقای خوئینی ها بعید بود که با این سن و سال و با آن سوابق اما برای مواجهه سیاسی؛ مسیر لایک و اقبال های توییتری را برای بیان انتخاب کند نه مسیر عقلانیت و صداقت را!
دوم: انتظار بود خوئینی ها درباره محدودیت های خاتمی حقیقت را به نسل جوان بگوید و توضیح بدهد که این محدودیت ها غیر قانونی نیست بلکه در نتیجه اقدامات سوء خاتمی در فتنه سال 88 است. محدودیت هایی که رأی ندادن خاتمی و پافشاری او بر توطئه تحریم انتخابات نیز نشان داد تا چه اندازه عقلانی و درست بوده اند و بر سبیل صلاح مردم و مملکت قرار داشتهاند.
سوم: بدیهی بود که خاتمی باید دستمزد ساده لوحی خود را از همیان بانی تحریم انتخابات برگیرد زیرا "فرماندهان آشوب و فتنه" سالها بود تقلا می کردند خاتمی را رسما و علنا حامی نشان دهند.
تقلایی که اگرچه می توان گفت حتی در فتنه 88 هم بصورت علنی محقق نشد اما پس از 14 سال و در توطئه تحریم انتخابات به مقصودش رسید و نام خاتمی را در سیاهه توطئه گران علیه مردم و نظام اسلامی ثبت کرد.
خاتمی البته در مابه ازای این سیه روزی؛ باید هم تشکر ساده ای از خوئینی ها دریافت می کرد...
و چهارم: آقای خوئینی ها در کنایه گفته اند "پیروزی با اکثریت است"!
منظور و مخاطب این جمله روشن است.
لکن ما علنا و صریح برای خوئینی ها توضیح می دهیم که اولا ملاک اکثریت همان "اکثریت قانونی" است نه میزان سینوسی شرکت کنندگان در یک انتخابات!
ثانیا آن مدعی پیروزی که نصر خود را به آینده و یوم "خواهید دید" ارجاع بدهد یعنی هیچ بنیاد تحلیلی و متقنی برای حرف خود ندارد.
و ثالثا برای رویت پیروز ماجرا نیازی به بیانیه نوشتن و تشکر از آلت دست ها و کری خواندن نیست. زمانی که مجلس دوازدهم همچون تمام دیگر مجالس سابق، به پشتوانه قانون و اکثریت قانونی کشور تشکیل شود؛ طرف پیروز ماجرا مشخص خواهد شد!
***
اسلحه، پشت کلمات پنهان نمیشود آقای نورانینژاد!
حسین نورانی نژاد، از چپ های تحریمی، اخیرا در یادداشتی انتخاباتی که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، نوشته است:
"به هر تقدیر، در شرایطی که دموکراسی در همه دنیا تضعیف شده، طبق گزارش اکونومیست، کمتر از 8 درصد مردم جهان در دموکراسیهای کامل زندگی میکنند و 39.4 درصد مردم جهان تحت حاکمیت استبدادی هستند، اقتدارگرایی در ایران نیز اقتدارگراتر از پیش شده و به رغم ناکارآمدی آن، چشمانداز کوتاهمدت و حتا میان مدتی از تغییر رویکرد آن دیده نمیشود، روشهای تغییر بنیادین و در عین حال خشونتپرهیز در دسترس نیستند و حاکمیت نیز عملا راه مشارکت در قدرت و هر نوع همکاری و تفاهم را مسدود کرده است، به نظر لازم است بر روشهای واقعبینانه مدنی، غیر خشونتآمیز و تدریجی برای تغییر (و نه حفظ وضع موجود، آفتی که به جان بخشی از اصلاحطلبان افتاده و اساسا ذهنیت و ادبیات تغییر را از آنها دور کرده تا در عمل به محافظهکارانی برای حفظ وضع موجود بدل شوند، مبادا که هر تغییری موجب بدتر شدن اوضاع شود) از درون جامعه اندیشید"! [5]
*بله! برای کسی که بر طبل تحریم انتخابات کوبیده باشد و مردم را هم به رأی ندادن تشویق کرده باشد؛ طبعا هیچ راه خشونت پرهیزی برای اعمال تغییر وجود ندارد.
آقای نورانی نژاد به حقیقتی اشاره کرده که ما در قبل از انتخابات از او و هممسلکان تحریمیاش پرسیدیم که اگر صندوق رأی را بر زمین بگذارید؛ چه راه دیگری جز اسلحه خواهید داشت!؟
اما نورانی نژاد و یارانش هرگز پاسخ این سوال مصلحانه را ندادند تا به اعتراف امروز گرفتار آمدند. [6]
دقت شود که تقریر نورانی نژاد مبنی بر اینکه "لازم است به روش های غیر خشونت آمیز اندیشید" هم اگر یک تقلا برای فرار از مسئولیت نباشد؛ یک ساده لوحی بیشتر نیست چون کسی که امر به تحریم انتخابات می کند؛ یعنی هیچ راهی جز اسلحه را برای سیاست ورزی نمی شناسد. (همچنان که در اعتراف چند کلمه قبلتر نورانی نژاد هم به این معنا اشاره می شود)
***
1_https://www.etemadonline.com/tiny/news-654817
2_mshrgh.ir/1564039
3_https://ensafnews.com/464670
4_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1626475
5_https://www.etemadonline.com/tiny/news-654820
6_mshrgh.ir/1397665