خبری که بازنشستگان و کارگران را در شوک فرو برد
احمد قاسمی، با اشاره به اینکه کارگران و بازنشستگان تنها یک حقوق ثابت دریافت میکنند و قادر به تطبیق درآمد خود با این تورمهای ناگهانی نیستند، تصریح میکند: این وضعیت به معنای افزایش فشار بر دوش طبقه کارگر و تزلزل بیشتر در بنیان خانوادههای کارگری است که میتواند مقدمهای برای فروپاشی بیشتر باشد.
«افزایش 25 درصدی قیمت نان در 10 استان کشور» طی چند هفته اخیر به یکی از موضوعات داغ خبری تبدیل شده است. از اواسط مرداد، گرانی نان به استانهای مختلف کشور گسترش یافت و مانند سالهای گذشته، ابتدا مسئولان به تکذیب این موضوع پرداختند و اعلام کردند که هیچ تصمیمی برای افزایش قیمت نان ندارند. سپس به مشکلاتی نظیر بالا بودن هزینههای نانوایان و تخلفات و کمفروشیها اشاره کردند که معمولاً به عنوان توجیهی برای افزایش قیمتها مطرح میشود. در نهایت، اعلام کردند که این تصمیم به عهده استانداریهاست و آنها میتوانند در مورد افزایش قیمت نان تصمیمگیری کنند، که به طور قطع این افزایش قیمت انجام خواهد شد!
گرانی نان مسریست!
حالا دادههای رسمی نشان میدهد قیمت نان در 10 استان کشور برای جبران هزینههای نانوایان افزایش پیدا کرده است و در سایر استانها نیز برای جبران هزینههای نانوایان، «افزایش قیمت نان» گزینهای در دست بررسی است. برای نمونه، هفدهم شهریورماه، نایب رییس اتحادیه نانوایان کرمانشاه به افزایش 25 درصدی قیمت نان در این استان اشاره کرد و گفت: «این رشد قیمت برای سهم پرداختی مردم است و سهم یارانه دولت برای نانواییها افزایشی نداشته و به همان میزان قبل است». در واقع بازهم این مردم هستند که باید هزینه بیشتر از جیب بپردازند، دولت حاضر نشده است برای کالایی که قوت غالب مردم است و بیش از 50 درصد سفرههای فرودستان با آن پُر میشود، از بیتالمال یارانه بیشتری بپردازد!
فریبرز عزیزی در توضیح بیشتر بابت گرانی نان در استان کرمانشاه گفت: دولت در گذشته 40 درصد قیمت نان را به صورت یارانه پرداخت میکرد، اما، چون امسال این سهم افزایش پیدا نکرد؛ باوجود اینکه 25 درصد به قیمت نان اضافه شد، اما در عمل برای نانواییها 15 درصد افزایش محسوب میشود.
اما عمق ماجرا به همین گرانی مصوب و رسمیِ 25 درصدی در حداقل ده استان کشور محدود نمیشود؛ نانوایان به صورت آتش به اختیار وارد میدان عمل شده و هرقدر میخواهند نان داغ را گران تر از قبل به دست شهروندانِ متقاضی میرسانند؛ شاهد این ادعا، اظهارات سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی در سیزدهم شهریور در گلایه از این روند بیقانون است؛ او به صراحت اعلام کرده «متاسفانه واحدهای نانوایی نان را بالاتر از قیمت مصوب به مردم عرضه میکنند». محمدعلی اسفنانی تخلف دیگر واحدهای نانوایی را کم فروشی عنوان کرده و اظهار داشته است: «نانواییها وزن چانه و نان را کمتر از وزن مورد پیش بینی به مردم عرضه میکنند. تخلف دیگر واحدهای نانوایی اینکه نان را تحت عنوان کنجدی، خشخاشی و امثال این به مردم میفروشند».
به این ترتیب، نان در حداقل 10 استانِ کشور گران شده و در عین حال، تخلفات حاشیهای در حوزه استراتژیکترین کالای سفرههای مردم بیداد میکند؛ در تهران هم قیمت نان گرفتار بازی موش و گربه است؛ از یکسو، خبرهای زیادی در فضای مجازی دستبهدست میشود که شهروندان تهران از افزایش قیمت نان گلایه میکنند اما از سوی دیگر، رئیس اتاق اصناف با اشاره به اینکه هنوز هیچ افزایش قیمتی برای نان در تهران به تصویب نرسیده است، هرگونه تغییر قیمت نان را مصداق گرانفروشی میداند و از برخورد تعزیرات با آن خبر میدهد.
در روزهای اخیر، حمیدرضا رستگار، رئیس اتاق اصناف تهران با اشاره به برگزاری چندین جلسه برای تعیین تکلیف قیمت نان، گفت: در این جلسات دولت زیر بار گرانی نان نرفت و مصوبهای به امضا نرسید؛ ازاینرو، همچنان مبنای قیمت نان در تهران، مصوبه قبلی است و تخطی از این مصوبه مصداق گرانفروشی خواهد بود.
یک شاهد از غیب!
نان در تهران گران شده، نشده؟ یک شاهد از غیب سرمیرسد؛ «احمد قاسمی» بازنشسته کارگری در روستای کنِ سرآسیاب از توابع شهرانِ تهران زندگی میکند؛ او در مورد گرانی نان میگوید: من امروز (هجدهم شهریور) رفتم نان تافتون خریدم، یک هفته پیش دانهای 1200 تومان بود امروز با من 3000 تومان حساب کردند یعنی یکباره 150 درصد تورم! آدرس نانوایی هم هست....
او در توصیف این شرایط میگوید: من یک ازکارافتادهی تامین اجتماعی با حقوق ماهانه 5 میلیون تومان و مستاجر هستم؛ حالا شما ببینید این گرانی نان چه تاثیری روی زندگی من میگذارد؛ فقط نانِ تنها نیست، همه چیز هر روز گران میشود و این تصمیمات باعث میشود ما حداقلبگیران روز به روز فقیرتر و به نان شب محتاجتر شویم.
تصمیم استانیِ مقامات برای گرانی یک کالای اساسی و بسیار استراتژیک، بیتوجه به وضع بحرانی معیشت فرودستان و طبقات کمدرآمد، نان خالی را هم از سفرههای خیلیها به طرفهالعینی غیب کرده است! فرامرز توفیقی، فعال کارگری، در این رابطه میگوید: در کمال تاسف باید گفت این گرانیهای گاه و بیگاهِ مولفههای تاثیرگذار در سبد معیشت خانوار، چه با تکذیب مسئولان چه با تایید آنها، دیگر یک روند عادی شده است. معمولاً در نیمه دوم هر سال این جهشهای قیمتی را داریم؛ مهمترین مولفه تاثیرگذار در سبد معیشت، نان است که دولت یکبار برای همیشه تکلیف قانونی خود را در قبال نان و یارانه نان روشن نمیکند، همیشه به انحای مختلف فرار کرده است.
به گفته وی، وقتی رئیس جمهور جدید میگوید «ما پول نداریم طلب گندمکاران را بدهیم» به این معناست که برای گرانی نان پالس میفرستد و بدیهیست که آرد و نان گران میشود! توفیقی اضافه میکند: در حوزه مواد غذایی سه کالای استراتژیک داریم، روغن، قند و شکر و نان؛ حال آنقدر ساده با «نان»، این کالای استراتژیک برخورد میکنند که گویا نمیدانند تاثیر گرانی آن در سفرههای مردم چیست؛ آیا نمیدانند سایر کالاهای سبد خوراکی مردم به شدت گران شده و فرودستان به اجبار به نان روی آوردهاند؟! گرانی نان دوباره یک سقوط معیشتیست.
این فعال کارگری با بیان اینکه کارگران و بازنشستگان یک حقوق ثابت میگیرند و نمیتوانند درآمد خود را با این تورمهای ناگهانی تطبیق بدهند، میافزاید: و این یعنی فشار دوصد چندان بر گردهی طبقهی کارگر و بازهم تزلزل در ارکان خانوادههای کارگری که میتواند سرآغازی برای فروپاشی بیشتر باشد.
«نان» اصل است و باقی کالاها فرع و حاشیه؛ وقتی یک کیلو برنج حدود 100 هزار تومان است و گوشت و مرغ و سایر خوراکیها قیمت نجومی پیدا کرده، نان به اجبار تمام متن سفرهها را اشغال کرده و سایر غذاها را به حاشیه رانده؛ حالا اصل خوراک مردم را با تصمیم کجدار و مریز و «استانها خودشان تصمیم بگیرند» در معرض خطر قرار دادهاند: دولت یارانه نمیدهد و مردم باید از جیب بیشتر برای نان بپردازند، مردمی که جیبهایشان به غایت خالیست.