پنج‌شنبه 8 آذر 1403

خطای سلبریتی‌سازی از پیروز

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
خطای سلبریتی‌سازی از پیروز

«پیروز، یوزپلنگ آسیایی ناخوش است». خبری که در روزهای گذشته موجی از بیم و نگرانی را میان دوستداران این توله‌یوز برانگیخته و ابهامات و نقدهای پیشین کارشناسان، سرخط خبرها را از آن خود کرده است.

به گزارش مشرق، این روزها یکی از اخبار بحث‌برانگیز رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، حال نامساعد پیروز و راهی بیمارستان شدن این یوزپلنگ آسیایی است. یوزپلنگی که به لطف شبکه‌های اجتماعی حالا چیزی بیشتر از تنها یک گونه رو به انقراض است. روزنامه رسالت در گزارشی به این مسئله پرداخته است:

«پیروز، یوزپلنگ آسیایی ناخوش است». خبری که در روزهای گذشته موجی از بیم و نگرانی را میان دوستداران این توله‌یوز برانگیخته و ابهامات و نقدهای پیشین کارشناسان، سرخط خبرها را به خود اختصاص داده است.

پیروز، فرزند «ایران» و «فیروز» است که 11 اردیبهشت 1401 به همراه دو توله‌یوز دیگر متولد شد، اما به فاصله چند روز، دو توله یوز تلف شدند و امیدها برای زنده ماندن پیروز نیز کاهش یافت. در همان زمان، برخی کارشناسان حیات‌وحش اعلام کردند که سزارین غیرضروری «ایران»، نگهداری توله‌ها در شرایط نامناسب و استفاده از شیر خشک فاقد کیفیت، عامل تلف شدن توله‌ها بود. به‌این‌ترتیب سازمان حفاظت محیط‌زیست که با موجی از انتقادها مواجه شد، برای زنده ماندن توله‌یوز سوم از یک دامپزشک آفریقایی کمک گرفت.

این دامپزشک، چهارم خرداد برای معاینه «ایران» و سومین توله‌اش به ایران سفر کرد و به‌صراحت گفت که احتمال زنده ماندن توله سوم 60 درصد است؛ «زیرا نباید انتظار داشته باشیم توله‌ای که از مادر جداشده است و دستی تغذیه می‌شود، زنده بماند».

بااین‌حال، پیروز با گذر از مراحل حساس، وضعیت بهتری پیدا کرد و حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست از پایدارتر شدن و وزن گرفتن او خبر داد و گفت: «در حال حاضر، به‌تدریج پیش‌غذاها جای خود را به گوشت مرغ داده‌اند. کارکرد دستگاه گوارش و کاهش وزن شدید و فاصله‌ای که با وزن استاندارد داشت کمی بهتر شده است و نسبت به گذشته وضعیت پایدارتری دارد.» پس‌ازآن، به‌طور مرتب عکس‌ها و فیلم‌هایی از پیروز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که مربوط به اطلاع‌رسانی از مراحل رشد وزندگی این توله‌یوز بود و به‌جای توجه به تعداد یوزهای طبیعت و شرایط زیستگاه آن‌ها، همه چشم‌ها به پیروز و عکس‌هایش دوخته شد. این موضوع به‌دفعات با ابراز مخالفت و واکنش منفی تیمارگران حیات‌وحش و متخصصان این حوزه همراه شد. به‌زعم آن‌ها «نباید پیش از قطعی شدن و موفقیت کامل، امید افکار عمومی را تحت تأثیر قرارداد و ناامید کرد.»

کما اینکه مدتی قبل با اظهارات علیرضا شهرداری، تیمارگر پیروز، زنگ خطرها به صدا درآمد. او در گفت‌وگو با همشهری تصریح کرد: «پیروز یک توله‌یوز طبیعی نبوده، شیر مادر نخورده، مشکلات گوارشی داشته و در چهار روز ابتدایی تولد بدترین شیر ایرانی را خورده، درهرصورت اگر سزارینش به‌موقع بوده یا نه، مشکلات ژنتیکی یا هر مشکل دیگر داشته یا نداشته، یا هر مسئله‌ای که در سلامت او نقش داشته که نمی‌توانیم دقیقاً به آن اشاره‌کنیم، از ابتدای تولد با پیروز بوده است.»

یوزپلنگ‌های تکثیر در اسارت، سلبریتی نیستند

حالا پیروز بیمار و رنجور است و به گفته مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌وحش سازمان محیط‌زیست، این توله یوز هنوز به وضعیت پایداری نرسیده و باید آمادگی هر مسئله‌ای را داشته باشیم.

غلامرضا ابدالی در گفت‌وگو با ایسنا، خبر از نارسایی کلیوی داده و البته «این نارسایی از ابتدا همراه پیروز بوده است چراکه در شرایط نرمال به دنیا نیامده، سزارین شده و شیر مادر را هم تغذیه نکرده است. بدین‌جهت بسیاری از پارامترهایی که یک توله سالم باید داشته باشد را نداشته است. اکنون هم به علت این بیماری دچار ضعف شده است. در برخی موارد این ضعف شدت پیدا می‌کند و طبیعتاً با این وضعیت وقتی کلیه کار نکند بعضی پارامترها مانند اوره و کراتین او بالا رفته و خون تصفیه نمی‌شود.»

ابدالی روز گذشته هم خبر داد آزمایشات انجام‌شده دامپزشکی برای «پیروز» نسبت به آزمایش‌های روز گذشته نتایج بهتری نشان می‌دهد اما هنوز حال عمومی پیروز خوب نیست و بیماری سلامت این حیوان را تهدید می‌کند.

این روزها احوالات پیروز نه‌فقط دوستداران حیات‌وحش که عادی‌ترین افراد جامعه را هم نگران کرده، درحالی‌که دستکم از اظهارنظرها و فعالیت‌های کاربران در رسانه‌های مجازی نمی‌توان به این نتیجه رسید که مردم برای سایر گونه‌های در حال انقراض نیز همسنگ یوزپلنگان کم‌شمار بی‌تاب باشند. واقعیت آن است که پیروز تبدیل به یک سلبریتی شده و هر اتفاقی می‌تواند افکار عمومی را ملتهب و نگران کند. دراین‌باره هشدارهای لازم از مدت‌ها قبل داده‌شده بود و الهه پهلوان، عضو بنیاد حفاظت از محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران در گفت‌وگویی با تسنیم تأکید کرده بود: «سازمان محیط‌زیست نباید از تکثیر گونه‌ای که در حال آزمون‌وخطاست، «سلبریتی» بسازد و با افکار عمومی بازی کند.»

جمعیت یوزپلنگ سال‌هاست در معرض خطر انقراض قرارگرفته و بر اساس آمار موجود «در زیستگاه‌های طبیعی حیات‌وحش ایران، با احتساب یوزهایی که احتمالاً شناسایی نشده‌اند، جمعیت این‌گونه در ایران زیر

30 فرد برآورد شده» و این درحالی‌که است که سازمان محیط‌زیست، حفاظت از زیستگاه را برای نجات این‌گونه ارزشمند به‌طورکلی رها کرده و پروژه تکثیر در اسارت را در پیش‌گرفته است. پهلوان با انتقاد از این موضوع می‌گوید: «حتی بیشتر به‌جای آن‌که متمرکز بر ارتقای زیستگاه این‌گونه ارزشمند شوند، به دنبال ازدیاد و حفظ ژن در محیط اسارت هستند. شاید این طرح در آینده تبدیل به طرح موفقی شود اما سازمان محیط‌زیست دو نکته را باید بپذیرد؛ اول آنکه حفظ و ارتقای زیستگاه را اولویت نخست خود قرار دهد و دوم آنکه نباید از یوزهای تکثیر در اسارت سلبریتی بسازد چراکه اگر هر اتفاقی برای این حیوانات ارزشمند بیفتد، افکار عمومی ملتهب خواهد شد.»

دکتر پیام محبی، رئیس جامعه دامپزشکان ایران نیز بر این باور است که در بهترین حالت، سازمان محیط‌زیست می‌تواند از «پیروز» به‌عنوان یک اینفلوئنسر استفاده کند، کمااینکه تا الان هم این توله یوز بیشتر نقش یک مانکن و اینفلوئنسر در اینستاگرام را داشته است تا یک حیوان حیات‌وحش.

محبی، پیروز را یک حیوان حیات‌وحش نمی‌داند، همانند بسیاری ازمنتقدان دیگر که چنین دیدگاهی را بارها در گفت‌وگو با «رسانه‌ها» به اشتراک گذاشته‌اند.

رئیس جامعه دامپزشکان ایران معتقد بوده و هست که: «پیروز» یک حیوان در اسارت است و دیگر هیچ‌وقت نمی‌تواند حیوان طبیعت باشد. این مسئله کاملاً روشن است که پیروز هرگز مانند دیگر حیوانات وحشی و درنده‌ای که در طبیعت رشد وزندگی کرده‌اند، نخواهد شد. این توله یوز خلق‌وخوی درندگی و وحشی‌گری ندارد. در توضیح این جریان، دو مسئله مطرح است؛ اول اینکه حیات‌وحش به‌مثابه یک مدرسه است؛ هنگامی‌که یک توله یوزپلنگ متولد می‌شود، مادرش مانند یک معلم دائماً در حال آموزش و یاددادن به اوست. انسان هیچ‌وقت نمی‌تواند مادر یک حیوان باشد و آموزش‌ها و خدماتی که مادر به توله ارائه می‌کند را عرضه کند. دوم اینکه به ازای هر یک روزی که یک توله حیات‌وحش، فرقی نمی‌کند توله یوزپلنگ باشد یا کفتار، در محیط‌زیست به سر نبرد، از یادگرفتن یکسری مسائل و آموزه‌ها محروم است. بنابراین حتی اگر روزی هم به محیط‌زیست بازگردانده شود امکان اینکه بتواند خود را با این محیط و چالش‌های آن وفق دهد، بسیار کم است.

مدافعان و مخالفان پروژه تکثیر یوز در اسارت حرف‌های زیادی برای گفتن داشته و دارند. الهه پهلوان، عضو بنیاد حفاظت از محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران با اشاره به این موضوع می‌گوید: «برخی معتقدند هیچ تجربه موفقی از انتقال حتی یک یوز پرورش‌یافته در اسارت یا نیمه اسارت به طبیعت وجود ندارد و ازنظر برخی دیگر با این وضعیت بحرانی تعداد یوزپلنگ‌های موجود، جدا کردن آنان از طبیعت اشتباه است چون‌که اندک شانس زادوولد جهت بقا هم، از آنان گرفته‌شده است.»

مرگ وزندگی پیروز تأثیری در نجات نسل یوزپلنگ ندارد

محمدعلی یکتانیک از تیمارگران حیات‌وحش، موافق پروژه تکثیر یوز در اسارت نیست. او در گفت‌وگو با «رسالت» تأکید می‌کند: «مرگ وزندگی پیروز تأثیری در نجات نسل یوزپلنگ ندارد. این توله یوز همانند بچه‌گربه و حیوان باغ‌وحش است و تنها به‌عنوان نماد و سمبل حفاظت از طبیعت ایران شناخته می‌شود. یوزپلنگان وحشی در دل زیستگاه‌ها با مصائب ریزودرشت از خشکسالی و سگ‌های ولگرد، تا کمبود غذا و هجوم شکارچیان دست‌به‌گریبان‌اند. بنابراین آن اتفاقی که در اکوسیستم رخ می‌دهد، با آنچه در اسارت اتفاق می‌افتد، قابل‌مقایسه نیست و هیچ شانسی برای آنکه یوزهای تکثیرشده در اسارت به طبیعت معرفی شوند، وجود ندارد. حتی در آفریقا هم این پروژه 98 درصد شکست‌خورده است.»

یکتانیک در ادامه می‌گوید: «چرا اصرار داریم، زیستگاه یوز را رها کرده و محیط‌بان‌ها را بدون هیچ‌گونه امکاناتی در تعقیب و گریز شکارچیان تنها بگذاریم، چرا هرروز اخبار کشف معادن در دل زیستگاه‌ها و قتل‌عام حیات‌وحش در جاده‌های میان‌گذر را نادیده می‌گیریم و فقط به پروژه تکثیر یوز در اسارت فکر می‌کنیم؟ البته تمامی یوزهای در اسارت از طریق سیستم قاچاق به این چرخه واردشده‌اند و هنگامی‌که چوپانی می‌تواند دو توله یوز (توران و آذر) را بردارد و از طبیعت جدا کند، نشان‌دهنده آن است که مافیایی حیوانات را از طبیعت به دل اسارت می‌کشاند، درحالی‌که هیچ نتیجه‌ای ندارد. اگر بچه‌گربه‌ای را از خیابان جدا کرده و در خانه نگهداری کنید، پس از گذشت مدتی که آن را به خیابان برمی‌گردانید، سر اولین چهارراه براثر تصادف جانش را از دست می‌دهد. در مورد یوزپلنگ وضعیت به‌مراتب بغرنج‌تر است، این‌گونه وحشی باید خودش را با سخت‌ترین شرایط طبیعت از خشکسالی، بی‌غذایی و هجوم شکارچیان سازگار کند، بنابراین نگهداری و تکثیر در اسارت، تأثیری بر طبیعت ندارد. این پروژه بارها در سطح دنیا آزموده شده اما در کشور ما، مسئولان تمام بودجه و انرژی و تمرکز خود را در این راه صرف کرده و از اصل موضوع غافل‌اند. جمعیت یوزپلنگ ما در طبیعت هنوز پویا و مولد است و باید زیستگاه‌ها را با چنگ و دندان حفظ کرد، ولی مسئولان سازمان محیط‌زیست صرفاً به دنبال تبلیغ و انتشار عکس‌های پیروز هستند. در این میان، گروهی هم از آن‌سوی دنیا تحت عنوان انجمن یوزپلنگ ایرانی به محیط‌زیست نقشه راه می‌دهند. انجمنی که از 20 سال گذشته تاکنون اقدام درستی انجام نداده! عجیب است که حتی یک‌بار هم عملکردش در بوته نقد و بررسی قرار نگرفته. انجمنی که میلیاردها تومان بودجه داخلی و میلیاردها تومان بودجه خارجی دریافت کرده اما اصلاً مشخص نیست این مبالغ در کجا و چگونه هزینه شده و فعالیت آن‌ها چه نتیجه و دستاوردی داشته است. این انجمن یک‌بار اعلام کرد که 17 یوز را در کل ایران شناسایی کرده، مدتی بعد گفت که فقط دو یوزپلنگ ماده در کل ایران وجود دارد و بعدهم اعلام کرد، فقط در استان سمنان 25 یوز شناسایی‌شده، اما همه این آمارها یکی پس از دیگری اشتباه بود. عجیب است که جامعه محیط زیستی ما پرسشگر نیست و این موارد را بررسی و راستی آزمایی نمی‌کند. ما در حال از دست دادن ثروتی هستیم که هیچ علم و سرمایه‌ای نمی‌تواند آن را دوباره از نو خلق کند. براثر خطا در برنامه‌ریزی، یک یوزپلنگ از طبیعت حذف‌شده و اخیراً هم دو توله یوز (توران و آذر) را از طبیعت حذف کرده‌اند. یک توله یوز ماده نیز براثر تصادف جانش را ازدست‌داده که در خبرها گم شد. چرا همه نگاه‌ها به سمت پیروز است، چرا کسی برای آن توله یوزی که براثر تصادف جان داد، دلسوزی نمی‌کند؟ درحالی‌که تمام این‌ها گنجینه‌های غیرقابل تکرارند.»

حیواناتی که از نوزادی دچار سوءتغذیه هستند، معمولاً به دوسالگی نمی‌رسند

این فعال حیات‌وحش با انتقاد از معاونت محیط‌زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: «رویکرد این معاونت در حوزه حیات‌وحش به رویکردی کاملاً تبلیغاتی تبدیل‌شده، درصورتی‌که زیستگاه‌ها یکی پس از دیگری تحلیل رفته است. آیا یک‌هزارم تبلیغات و مانورهای رسانه‌ای در مورد پیروز و بودجه‌ای که صرف پروژه تکثیر یوز در اسارت شده، برای حوزه احیا و ارتقای سطح حفاظت زیستگاه‌ها و تأمین امنیت حیات‌وحش در داخل زیستگاه‌ها صرف شده است؟ آیا برای بهبود مسائل معیشتی و حقوقی محیط‌بانان و یا افزایش تعداد محیط‌بانان اقدامی صورت پذیرفته و موضوع ایمن‌سازی جاده‌ها، حاشیه‌گذر و میان‌گذر زیستگاه‌ها موردتوجه بوده است؟ پاسخ تمامی این پرسش‌ها یک «نه» بزرگ است. فیروز را به‌عنوان یوز مولد و غالب منطقه از طبیعت جدا کردند، یوزپلنگی که باید ژن آن منتقل می‌شد. این ژن حاوی هوش و تجربه حیوان است، اما این ژن قوی را به‌راحتی از طبیعت حذف کردند، درنهایت هم با ایران جفت‌گیری کرد. حاصل آن تولد سه توله یوز بود که خیلی زود دو توله یوز تلف شدند، به‌این‌علت که پس از سزارین ایران، به فکر شیرخشک توله‌ها نبودند. طبیعتاً یوزپلنگ ماده پس از سزارین به توله‌هایش شیر نمی‌دهد و آن‌ها را قبول نمی‌کند. این از بدیهی‌ترین نکته‌ها میان گربه‌سانان است و رعایت نکردن این نکته از اشتباهات عجیب نگه‌دارندگان توله‌ها بوده است. عجیب‌تر آنکه با توله‌ها همانند نوزاد انسان رفتار شد، بنابراین یکی از سه توله به دلیل «مشکلات ریوی» تلف شد و همان زمان، متخصصان با توجه به تصاویر شیر دادن تیمارگران به این توله‌ها، گفتند که به‌احتمال‌قوی روش نادرست شیر دادن دلیل خفگی بوده است. مرگ توله دوم به علت فقدان شیرخشک مناسب بیش‌ازپیش موجب تعجب و ناراحتی جامعه شد، درحالی‌که شیرخشک مناسب به‌راحتی قابل‌دسترس است. درنهایت هم فقط پیروز، آن‌هم باحالتی رنجور و آسیب‌دیده زنده ماند و از همان ابتدا غذای درستی مصرف نکرد و امکانات نگهداری هم مناسب نبود. وقتی توله یوز، شیر مادرش را نمی‌خورد، نه‌تنها به سوءتغذیه که به ضعف سیستم ایمنی دچار خواهد شد. حتی فرآیند مک زدن پستان مادر در شکل‌گیری دستگاه گوارش و کلیه مؤثر است و در حال حاضر پیروز از نارسایی کلیه رنج می‌برد و متعاقب آن دچار یبوست است، بنابراین اتفاقی که برای پیروز رخ‌داده دور از ذهن نبود و حیواناتی که از نوزادی دچار سوءتغذیه هستند، معمولاً به دوسالگی نمی‌رسند. همه این‌ها، نتیجه عملکرد معاونت طبیعی سازمان محیط‌زیست است.»

نگرانی برای ادامه پروژه سلبریتی سازی از حیات‌وحش

در همین حال سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات اگرچه منتقد عملکرد سازمان محیط‌زیست است اما مخالفتی با اجرای پروژه تکثیر یوز در اسارت ندارد. او معتقد است، این پروژه در مورد پیروز به‌درستی اجرایی نشده و در گفت‌وگو با «رسالت» مطرح می‌کند: «قرار بود پیروز حاصل یک پروژه علمی باشد و یوزپلنگ آسیایی در اسارت تکثیر و سرانجام به زیستگاه طبیعی معرفی شود، اما این پروژه از همان ابتدا به شکل بدی جلو رفت و اکنون محرز است که خطاهای بزرگی رخ‌داده، سازمان محیط‌زیست با سوءاستفاده تبلیغاتی این توله یوز را به یک سلبریتی تبدیل کرده تا حواس مردم را از مسائل مهم‌تری که در محیط‌زیست اتفاق می‌افتد، پرت کند. این اقدام مسبوق به سابقه است و سازمان برای جلوگیری از پرسشگری جامعه و ایجاد غفلت، مردم را با برخی پروژه‌ها سرگرم می‌کند، درصورتی‌که زیستگاه‌های درجه‌یک یوزپلنگ آسیایی به مشکلات عدیده‌ای دچار شده و سازمان محیط‌زیست به‌جای توجه به این مسئله، درگیر اخبار فانتزی است تا ذهن مردم را از اصل ماجرا منحرف کند. در این میان، کسی هم نمی‌پرسد؛ وضعیت یوزها در طبیعت چگونه است و دیگر خبری از تصادفات جاده‌ای یوزپلنگ‌ها و یا شرایط زیستی و حتی وضعیت محیط‌بانانی که باید حافظ یوزها باشند منتشر نمی‌شود. می‌بینید که طی ماه‌های گذشته به‌صورت جدی برای نجات یوزها در زیستگاه طبیعی تلاشی صورت نپذیرفته، درحالی‌که هرچند روز یک‌بار عکس و فیلمی از پیروز در فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود. در حال حاضر هم تمامی افراد نگران پیروزند ولی نگرانی مهم‌تر؛ نابودی زیستگاه‌ها، نابودی منابع آبی و خشکی رودها و تالاب‌ها، حضور دام در زیستگاه‌های طبیعی، هجوم معادن به مناطق حفاظت‌شده، کمبود امکانات محیط‌بانی و وجود صدها هزار شکارچی است و در این شرایط شاهد ادامه پروژه سلبریتی سازی از حیات‌وحش هستیم. مشابه این اتفاق در مورد پیدا کردن جفت برای امید و درنای سیبری نیز رخ‌داده است، حال‌آنکه در فصل مهاجرت پرندگان، صدها هزار پرنده مهاجر شکار می‌شوند.»

سلیمی در خاتمه، این نکته را به اظهاراتش اضافه می‌کند، «اگر پروژه تکثیر یوز در اسارت به‌درستی پیش می‌رفت، می‌شد به نجات یوز امیدوار بود، اما از ابتدا مسیر را اشتباه رفته و تنها به انتشار عکس و فیلم بسنده شده است. تا پیش از اینکه پیروز در بیمارستان بستری شود، خبری مبنی بر آزمایشات این توله یوز و وضعیت پزشکی آن منتشر نشد، بنابراین هدف صرفاً تبلیغات بوده است. به ضرس قاطع می‌توان گفت که این‌گونه وحشی برای مدیران سازمان چندان اهمیتی ندارد، اگر غیرازاین بود، از زیستگاه‌ها حفاظت می‌کردند. وقتی زیستگاه‌ها را به‌طورکلی رها کرده و به سمت پروژه تکثیر در اسارت حرکت می‌کنند، شائبه‌هایی به ذهن متبادر می‌شود. حتی اگر این پروژه در مسیر درستی قرار می‌گرفت، بازهم درست و اصولی آن بود که اول زیستگاه و گونه‌های زنده موردحفاظت قرار گیرند و سپس پروژه تکثیر یوز در اسارت دنبال شود.»