یک‌شنبه 4 آبان 1404

خطر جنگ هسته‌ای در آسیا؛ ارتش آمریکا تا چه حد برای رویارویی با چین آماده است؟

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
خطر جنگ هسته‌ای در آسیا؛ ارتش آمریکا تا چه حد برای رویارویی با چین آماده است؟

تحلیل تازه‌ای از پنتاگون و استراتژیست‌های نظامی نشان می‌دهد که در صورت حمله گسترده چین به تایوان، آمریکا و متحدانش ممکن است تهاجم را متوقف کنند، اما این پیروزی به قیمت ده‌ها هزار تلفات، نابودی صدها هواپیما و کشتی و ریسک بالقوه تشدید هسته‌ای خواهد بود. در این شرایط، سناریوهای جنگ فرسایشی و خطر بروز یک بحران هسته‌ای محتمل است و طرح‌های نظامی فعلی واشنگتن ممکن است بیش از آنکه موجب بازدارندگی...

تصور کنید که چین تهاجمی گسترده علیه تایوان را آغاز می کند و در این میان، آمریکا تصمیم به دفاع از تایوان و مقابله با چین بگیرد. در چنین شرایطی، بر اساس دکترین‌ها و مفاهیم عملیاتی پنتاگون، احتمالا نیروی دریایی و هوایی آمریکا هزاران موشک دوربرد را به سمت کشتی‌ها، مراکز فرماندهی و پایگاه‌های لجستیکی چین شلیک خواهد کرد.

آمریکا در موج نخست حملات، با استفاده از 33 هزار سلاح هدایت‌شونده‌ی دقیق، بیش از 8500 هدف را در چین مورد اصابت قرار می‌دهد. به علاوه، با حملات سایبری شبکه‌های نظامی چین را نابود می کند و توان تصمیم‌گیری رهبران آن را ناممکن، و کل سیستم را فلج می‌سازد. در ظاهر، این عملیات به یک پیروزی سریع و قاطع برای آمریکا می‌انجامد؛ با تلفات اندک انسانی و اتکای کامل به فناوری پیشرفته.

اما اگر چنین فرضی ایده آل ترین سناریو ممکن در ذهن شماست، سخت در اشتباهید.

فرانتس اشتفان گدی در فارن پالیسی نوشت: با فرض اینکه تمامی معادلات این درگیری بر اساس سناریو بالا پیش برود، درحالی که موشک های آمریکایی سکوهای پرتاب موشکی، مراگز فرماندهی و سامانه های ارتباطی دفاعی را نابود می کنند، یک تصمیم از سوی رهبران چین ممکن است به کلی بازی را برگرداند.

اگر رهبران نظامی چین با چنین شکست هایی رو به رو شوند، ممکن است در واکنش به پیروزی سریع آمریکا، به استفاده از سلاح های هسته ای به عنوان ابزار بازدارندگی یا تشدید عمودی بیاندیشند. آن ها ممکن است برای نمایش قاطعیت خود، یک آزمایش یا انفجار هسته‌ای نمایشی بر فراز آب‌های آزاد انجام دهد تا آمریکا را از ادامه‌ی عملیات منصرف کنند. در این شرایط، نمیتوان دقیق پیش بینی کرد که آیا واشنگتن چنین اقدامی را به‌منزله آغاز جنگ هسته‌ای تلقی کرده و به حمله پیش‌دستانه اتمی دست می‌زند، یا خیر.

راهبرد جنگی آمریکا خطرناک تر از دکترین هسته ای چین است

این موقعیت خطرناک، نه از دکترین هسته‌ای چین، بلکه از الگوی جنگی مورد علاقه‌ی آمریکا ناشی می‌شود. برخلاف روسیه و آمریکا که زرادخانه‌های بزرگ هسته‌ای دارند، پکن هنوز مطمئن نیست که در صورت حمله هسته ای از سوی آمریکا، دیگر توانی برای واکنش تلافی جویانه هسته ای داشته باشد، برای همین ممکن است در شرایط جنگی و در اقدامی پیش دستانه، از توان هسته ای خود برای زدن ضربه به دشمن استفاده کند. درواقع، اگرچه چین در حال گسترش سریع زرادخانه های خود است، اما تاسیسات آن بسیار کوچک‌تر از تاسیسات و زرادخانه های آمریکاست. برای مثال، در سال 2024، چین حدود 600 کلاهک عملیاتی در برابر حدود 3700 کلاهک آمریکا داشت. وجود چنینی ضعفی در بازدارندگی ممکن است رهبران چینی را به استفاده‌ی زودهنگام از سلاح‌های هسته‌ای وادار کند، تا پیش از نابودی کامل توان خود، قادر به نشان دادن واکنشی مناسب باشد.

ابهام خطرناک موشک‌های دو منظوره

ریسک تشدید جنگ، با ماهیت تسلیحات چین دوچندان خواهد شد، چرا که بسیاری از سامانه‌های موشکی این کشور، دو منظوره هستند. یعنی هم قابلیت حمل کلاهک‌های متعارف را دارند و هم کلاهک های هسته‌ای.

بنابراین، اگر آمریکا پایگاه‌های موشک‌های بالستیک میان‌برد DF-21 یا DF-26 چین را هدف قرار دهد، پکن ممکن است این حملات را به‌عنوان تلاشی برای نابودی بازدارندگی هسته‌ای خود تعبیر کند. در چنین وضعیتی، واکنش اتمی چین دور از انتظار نخواهد بود.

موشک DF-26 مصداق بارز این خطر است. این موشک‌ها با هر دو نوع کلاهک (متعارف و هسته‌ای) تجهیز می‌شوند و معمولاً در یک پایگاه قرار دارند. واحدهای رزمی چین گاهی تمرین می‌کنند که پس از شلیک متعارف، همان پرتابگرها را مجدد با کلاهک هسته‌ای مسلح کنند. بنابراین، حمله آمریکا برای جلوگیری از حملات متعارف می‌تواند از نگاه چین به‌منزله مقدمه حمله هسته‌ای آمریکا تلقی شود.

بن‌بست راهبردی برای طراحان نظامی آمریکا

شرایط جنگی، برنامه‌ریزان نظامی آمریکا در وضعیت دشواری قرار خواهند داشت؛ از یک سو تداوم تمرکز بر پیروزی سریع و فلج‌کردن چین خطر تشدید هسته‌ای را افزایش می‌دهد؛ از سوی دیگر، محدودیت منابع نشان می‌دهد که چنین پیروزی سریعی در عمل غیرممکن است.

استراتژی فعلی آمریکا بر حملات دقیق به سامانه‌های فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، نظارت و شناسایی چین متکی است. اما این نوع حملات ممکن است نه‌تنها جنگ را کوتاه نکند، بلکه به جنگی فرسایشی و طولانی منجر شوند. تاریخ نشان داده که نابودی فرماندهان لزوما به توقف جنگ نمی‌انجامد؛ چنان‌که در جنگ اوکراین، با وجود کشته شدن ده‌ها ژنرال روسی، نیروهای روس همچنان به نبرد ادامه می دهند.

آمریکا آماده یک جنگ فرسایشی نیست

واقعیت این است که آمریکا آمادگی لازم برای جنگی فرسایشی در شرق آسیا را ندارد. در شبیه‌سازی‌های جنگی اخیر، نیروی نظامی آمریکا ذخایر موشک‌های ضدکشتی خود را ظرف سه روز و تمام ذخایر موشک‌های دوربرد خود را در 10 تا 14 روز مصرف کرد.

در اکثر سناریوها، تایوان با کمک آمریکا و ژاپن موجب شکست تهاجم چین خواهد شد، اما به بهایی بسیار سنگین مانند ده‌ها کشتی غرق‌شده، صدها هواپیمای نابودشده و ده‌ها هزار کشته آمریکایی.

هرچند افزایش تولید موشک‌های حیاتی که پنتاگون اخیراً از صنایع دفاعی خود خواسته است در این معادله اثربخش خواهد بود، اما مشکل اصلی یعنی ریسک تشدید هسته‌ای را برطرف نمی‌کند.

بازدارندگی تهاجمی یا تشدید جنگ؟

با توجه به نفوذ گسترده راهبردهای آمریکایی در درون ناتو، این خطرات محدود به آسیا نیستند. در گفت و گوهای اخیر با افسران ارشد آلمانی و برنامه‌ریزان نظامی ناتو، شکاف نگران‌کننده‌ای میان طرح‌های نظامی و انتظارات سیاسی رهبران اروپا مشاهده شده است.

مکانیزم‌های تشدید در مفاهیم عملیاتی آمریکا، اغلب برای سیاستمداران اروپایی ناشناخته‌اند و حتی در خود ارتش نیز به‌طور کامل درک نمی‌شوند.

برخی استراتژیست‌ها خطر تشدید جنگ را نادیده می‌گیرند و آن را زیر عنوان بازدارندگی تهاجمی توجیه می‌کنند. چنین نگاهی می‌تواند فاجعه‌بار باشد. هرچند پذیرش احتمال جنگ هسته‌ای نباید مانع اقدام دفاعی شود، ولی باید اهداف نهایی، ریسک‌های قابل‌قبول و راه‌های مهار آن‌ها به‌روشنی تعریف شوند.

پیشنهاد راهبردی؛ رویکرد فرسایشی هوشمند

نویسنده در ادامه، راهبرد جایگزینی را پیشنهاد می‌کند که آن را رویکرد فرسایشی هوشمندانه می‌نامد.

در این مدل، هدف جلوگیری از تهاجم چین به تایوان است، اما بدون آن‌که حملات گسترده به زیرساخت‌های فرماندهی چین انجام شود؛ چرا که چنین حملاتی ممکن است به‌عنوان تهدیدی وجودی علیه این کشور تعبیر شود. این رویکرد، جنگ مدرن میان قدرت‌های بزرگ را به‌عنوان جنگی مبتنی بر فرسایش متقابل می‌پذیرد و بر سرمایه‌گذاری در سامانه‌هایی مانند تولید انبوه اژدرهای دریایی، پهپادهای کوتاه‌برد در مقیاس وسیع و سامانه‌های پدافند هوایی و موشکی میان‌برد، تأکید می‌کند.

در این چارچوب، حملات عمقی و دوربرد همچنان اهمیت دارند، اما نه به‌عنوان ابزاری برای یک پیروزی سریع، بلکه فقط برای شکل‌دهی به میدان نبرد.

موانع اجرای رویکرد جدید

اجرای این راهبرد مستلزم اجماع سیاسی و اجتماعی در آمریکا و آمادگی برای تخصیص منابع عظیم است، امری که هنوز وجود ندارد. در برخی از شبیه‌سازی‌ها، آمریکا ممکن است تا دو سوم توان هوایی و دریایی خود را از دست بدهد. چنین بهایی برای حفظ استقلال تایوان، احتمالا بسیار سنگین است و با منافع بلندمدت آمریکا سازگار نخواهد بود.

آمریکا تا چه اندازه برای دفاع از تایوان فداکاری می کند؟

پایه هر راهبرد مؤثری، گفت‌وگوی صادقانه درباره‌ی میزان فداکاری و هزینه‌ای است که آمریکا حاضر است برای تایوان بپردازد.

همان‌طور که تاریخ‌دان نظامی، «مایکل هاوارد» گفته است، غرب مدت‌هاست که در مه صلح حرکت می‌کند؛ و هرچه از آخرین جنگ بزرگ فاصله بگیرد، احتمال خطای فاجعه‌بار بیشتر می‌شود.

خطر جنگ هسته‌ای در آسیا؛ ارتش آمریکا تا چه حد برای رویارویی با چین آماده است؟ 2
خطر جنگ هسته‌ای در آسیا؛ ارتش آمریکا تا چه حد برای رویارویی با چین آماده است؟ 3