دختر 15 ساله مادرش را از قصاص نجات داد

اقتصادنیوز: هفدهم آذر سال 95 در یکی از شهرهای استان فارس یک درگیری خانوادگی رقم خورد که در جریان آن مردی جوان توسط همسرش به قتل رسید.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری، محل جنایت طبقه دوم آپارتمانی مسکونی بود. و وقتی کارآگاهان جنایی در محل حادثه حاضر شدند، چشمشان به پیکر خونین مردی جوان افتاد که هدف یک ضربه چاقو قرار گرفته بود. کمی آنطرفتر، زنی جوان بیهوش روی زمین افتاده بود اما زنده بود و با حضور اورژانس برای درمان به بیمارستان انتقال یافت. همه شواهد از این حکایت داشت که زن جوان در درگیری با همسرش او را به قتل رسانده و سپس قصد داشته به زندگیاش پایان بدهد.
اظهارات خواهر
خواهر این زن، کسی بود که پلیس و اورژانس را در جریان این جنایت قرار داده بود. او به مأموران گفت: خواهرم (قاتل) دقایقی قبل با من تماس گرفت و گفت شوهرش را به قتل رسانده و قصد دارد با خوردن قرص به زندگیاش پایان بدهد. او از من خواست تا از دخترش نگهداری کنم. دخترش 7ساله بود که صبح روز حادثه در مدرسه بود. خواهرم وقتی این جمله را گفت، تلفن را قطع کرد و من که بهشدت ترسیده بودم، پلیس را خبر کردم و خودم سراسیمه راهی خانه آنها شدم. درنهایت با کمک آتشنشانان و پلیس، موفق شدیم وارد خانه خواهرم شویم که به محض ورود با صحنه هولناکی مواجه شدیم.
نجات از مرگ
زن جوان که پس از قتل شوهرش، اقدام به مصرف قرص کرده بود تا به زندگیاش پایان بدهد، برای درمان به بیمارستان انتقال یافت که با تلاش پزشکان از خطر مرگ رهایی یافت و به زندگی برگشت. او پس از مرخص شدن از بیمارستان در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت ناخواسته مرتکب جنایت شده است.
او گفت: روز حادثه شوهرم از خواب بیدار شد و شروع کرد به بهانهگیری. چندوقتی میشد که شرایط کاریاش بههم ریخته و بهشدت پرخاشگر شده بود. میگفت چرا سرت مدام در گوشی موبایل است. او دچار سوءظن شده بود و خیلی اذیتم میکرد. آن روز جر و بحثمان شد و شوهرم ناگهان به من که در حال خوردن صبحانه بودم، حمله کرد و موهایم را گرفت. درد شدیدی در سرم پیچید و درحالیکه بهشدت عصبانی بودم با چاقوی میوه خوری که در دستم بود، ضربهای به او زدم. ناگهان شوهرم نقش زمین شد و از بخت بد من، ضربه درست به قلب او وارد شده بود. من به هیچ عنوان قصد گرفتن جان او را نداشتم و به حدی دچار عذاب وجدان شدم که پس از این حادثه، تصمیم گرفتم به زندگیام پایان بدهم اما زنده ماندم.
قصاص
این زن پس از بازسازی صحنه قتل، روانه زندان شد و پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت. پدر و مادر مقتول که قیم نوهشان نیز بودند، برای عروسشان درخواست قصاص کردند. هرچند زن جوان به این رأی اعتراض کرد اما قضات عالی رتبه دیوان عالی کشور، مهر تأیید بر این رأی زدند.
به این ترتیب عروس قاتل، مدتی قبل پای چوبه دار رفت تا قصاص شود. او اما با گریه به پای مادرشوهر و پدرشوهرش افتاد و از آنها طلب بخشش کرد. آن روز اولیای دم نتوانستند حکم را اجرا کنند و به عروسشان مهلت چند هفتهای دادند اما همچنان اصرارشان بر قصاص زن جوان بود. حتی دختر مقتول نیز اصرار داشت مادرش باید مجازات شود چرا ه باعث شده در همه این سالها سایه پدرش بالای سر او نباشد.
وقتی مقتول پادرمیانی کرد
زن جوان به زندان بازگردانده شد اما مدتی قبل برای بار دوم باید پای چوبه دار میرفت. درحالیکه چند روز به اجرای حکم مانده بود، دختر مقتول که حالا نوجوانی 15ساله است به همراه مادر بزرگ و پدربزرگش به دادسرا رفت و مادرش را بخشید.
این دختر نوجوان گفت: در تمام این سالها از مادرم کینه به دل داشتم و هیچ وقت نتوانستم او را ببخشم چون جای خالی پدرم و حتی مادرم، خیلی عذابم میداد؛ اینکه نتوانستم در کنار خانواده و پیش پدر و مادر، بزرگ شوم و از 7سالگی، داشتن یک خانواده، بزرگترین حسرت زندگیام شد. به همین دلیل دلم میخواست مادرم قصاص شود تا اینکه چند وقت قبل خواب پدرم را دیدم. او مشغول خواندن قرآن بود و مفهوم حرفهایش این بود که مادرم را ببخشم. بعد از دیدن این خواب، هربار که به قصاص مادرم فکر کردم، ترسیدم. به خودم گفتم مبادا حکم را اجرا کنم و پدرم از دست من عصبانی شود.
وی ادامه داد: با مادربزرگ و پدربزرگم صحبت کردم و آنها هم وقتی متوجه شدند پسرشان، بخشش میخواهد، راضی به گذشت شدند. اولیای دم برای آرامش روح مقتول، شرطی برای این بخشش گذاشتند. آنها درخواست کردند تا زن جوان، 10زندانی زن را که بهخاطر عدمتوان مالی در زندان هستند شناسایی کرده و با پرداخت بدهی، زمینه آزادی آنها را بهوجود آورد. به این ترتیب زن جوان، بدهی 10زندانی را پرداخت کرد و آنها آزاد شدند تا سال تحویل را در کنار خانوادههایشان باشند.
از سوی دیگر، با توجه به بخشش اولیای دم و حکم دادگاه از لحاظ جنبه عمومی جرم، خودش نیز پس از گذشت 8سال تحمل حبس از زندان آزاد شد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید