درباره رسالت سینما و سیما برای معرفی قهرمانان مبارزه با استعمار / از دلیران تنگستانِ دیروز تا رئیسعلیِ امروز
هنوز هم بعد از گذشت پنج دهه آن تصاویر سیاه و سفید «دلیران تنگستان» از صحنههای ماندگار از مبارزه ایرانیان با استعمار به طور ویژه استعمار انگلیس است. سالها بعد «کیف انگلیسی» و «آتش و باد» ساخته شده و این روزها هم رضا میرکریمی به دنبال رئیسعلی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در فاصله سالهای 1350 تا 1352 دوربین همایون شهنواز نبرد دلیرانه رئیسعلی دلواری و یارانش با متجاوزان انگلیسی در جنوب ایران را در قالب سریالی به نام «دلیران تنگستان» به تصویر کشید. اولین پخش این سریال به اسفندماه سال 1353 برمیگردد و تا بهار سال بعد از آن ادامه پیدا کرد.
شهنواز برای انتخاب بازیگر نقش رئیسعلی دلواری خیلی تحقیق کرد، چون میخواست بازیگری انتخاب کند که کمتر دیده شده بود. به همین دلیل بعد از مدتها تحقیق به انتخاب محمود جوهری رسید که بازی در این سریال بستر خوبی برای این بازیگر فراهم کرد و او هم قدر این موقعیت را دانست. او در کنار چند بازیگر حرفهای و شناخته شده مانند منوچهر فرید، اسماعیل داورفر، ولیالله شیراندامی، نعمتالله گرجی و... درخشید و اولین گام را به تعبیرِ کارشناسان بسیار بلند برداشت. اگرچه بعد از این سریال در اثر سانحه تصادف جان خودش را از دست داد.
فوت ناگهانی این هنرمند باعث شد تا جامعه هنری یکی از چهرههای با استعداد و آیندهدارش را از دست داد، اما ایفای نقش او در مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» اثری بهیادماندنی از وی برای هنردوستان به جای گذاشت. سالهای بعد «کیف انگلیسی» عاشقانه سیاسی خاطرهانگیز تلویزیون در اواخر دهه 70 ساخته شد.
طلاییترین سکانس «کیف انگلیسی» به صحنهای در قسمت ماقبل آخر سریال برمیگردد که منصور ادیبان و جماعت نمایندگان به سمت مجلس پانزدهم میروند؛ در حالیکه همه کیفهای انگلیسی به دست دارند تا در اتحادی آیکونیک، غلام حلقهبهگوشبودنشان مقابل سفارتخانه فخیمه انگلیس را مثل یک گروه سرود بیصدا فریاد بزنند. هنرمندی کارگردان (مرحوم ضیاءالدین دری) به اوج خودش میرسد که روی این صحنه صدای سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» را میگذارد تا نفاق سیاستمداران تحت سلطه بیگانه را آشکار کند.
سالهای بعد پرویز شیخطادی سریالی به نام «بانوی سردار» را ساخت. ماجرای بانوی شجاع و دلاوری به نام بیبیمریم بختیاری که در طول جنگ جهانی اول با انگلیسیهای متجاوز جنگید و سپس مقابل ظلم رضاخانی ایستاد. در سالهای اخیر هم مجتبی راعی اثری دیگر به یادگار گذاشته است. در ابتدا نامش «جشن سربرون» بود و روی آنتن به نام «آتش و باد» شناخته شد. تولیدش با تهیهکنندگی حسن نجاریان از سال 1398 شروع شد و سرانجام نوروز 1402 از شبکه 3 سیما به پخش درآمد.
رئیس صداوسیما خبری از سریال «حضرت موسی (ع)» داد / انقلابی در تولیدات تلویزیون«آتش و باد» در عین درونمایه کاملا سیاسیاش، از یک حسن مهم نیز برخوردار است که در قامت بازنمایی مردمشناسانه سنن و خلق و خو و ویژگیهای اصیل عشایر فارس نمودار شده و مبارزات سرسختانه آنان برابر بیگانگان و فریبکاریهایشان را در دل داستان، در کمال ظرافت و هنرمندی با این پدیدارشناسی قومیتی ریشهدار در جنوب ایران درهم تنیده است.
سریال راعی هم نشانههای آشکاری از پیوند جنبش ضداستعماری مردمان موضوع سریال با روحانیت دارد؛ شخصیتهایی که گرچه همه منطبق با تاریخ نیستند، در دل تارخ جاریاند و با قصههایشان آتش و باد را در شمار آثار ارزشمند تلویزیون قرار دادهاند.
مجموعه «سنجرخان» هم پروژه ناتمام سیدضیاءالدین دری بود که محمدحسین لطیفی چند سال بعد ساخت. این روزها در مرحله پستولید قرار دارد و باید مشکل بودجهایاش برطرف شود. زندگینامه مبارز معروف و شناسنامهدار کردستان یا به تعبیر دیگر همدورهای میرزا کوچکخان جنگلی که قصه آن تقریباً در سال 1296 میگذرد. مردی که به شهادتِ تاریخ، در برابر استبداد و استعمار قد علم کرد؛ مستقلاً در مقابل تجاوز روسها و انگلیسیها در مناطق مختلف ایران از جبهه کردستان وارد عمل شد تا جلویِ رفتارهای تجاوزگرانهشان را بگیرد.
مجموعهای که در 24 قسمت تهیه میشود و گوشهای از مقاومت ایرانیان در برابر استبداد و استعمار را به نمایش میگذارد. فرشید گویلی که از بازیگران با افتخار و صاحب سبکِ استان کردستان است، نقش سنجرخان را بازی میکند. هنرمندی از تبارِ سنندج و متولد 1354 است؛ او بارها روی صحنه تئاتر، سینما و تلویزیون افتخارآفرین بوده را از این به بعد به نامِ کاراکتر "سنجرخان" میشناسیم.
یک شباهتی بین این سریال و «دلیران تنگستان» وجود دارد و آن این است که کارگردان هر دو اثر خواستهاند نقش اصلی کار خود یا قهرمان سریالشان را به یک بازیگر کمتر شناخته شده در عرصه تصویر واگذار کنند. در دلیران تنگستان محمد جوهری ایفای نقش کرد که در تئاتر بیشتر شهره بود که در «سنجرخان» هم فرشید گویلی همین شرایط را دارد.
با توجه به ساخت «یتیمخانه ایران» در سینما و چند اثر دیگر رادیویی و تلویزیونی اما کماکان کار درباره قهرمانان ملی مبارزه با استعمار وجود دارد و راه زیادی تا رسیدن به منتهای این تلاش باقی مانده است. شاید معرفی این قهرمانان امروز بیشتر به کارِ کودکان و نوجوانان بیاید؛ دهه هشتادی و نودیهایی که قهرمانانشان را در دل انیمیشنها و کارتونهای خارجی میجویند؛ در حالیکه ما قهرمانان بزرگی در عرصه مبارزه با استعمار همچون رئیسعلی و سنجرخان و خیلیهای دیگر داریم.
فیلمنامههایی که کمتر حمایت شدند و هیچکدام به سرمنزلی نرسیدند اما خبر خوشِ چند وقت اخیر این بود که رضا میرکریمی درباره «رئیسعلی دلواری» فیلم میسازد. کارگردان صاحب سبک سینمای ایران که بیشتر به سینمای معناگرا شناخته میشود. اصولاً تولد قهرمان در سینما و تلویزیون نیازمند کارهای پژوهشی است که معمولاً این کارگردان برای ساخت آثار خود در دستور کار قرار میدهد.
حالا به سراغ قهرمانی رفته که امروز سالروز شهادتش است یعنی رئیسعلی دلواری. پیشبینیها حکایت از آن دارد این فیلم درباره سردار تنگستان رئیسعلی دلواری است که پیشتولید آن پاییز آغاز شود.
تصویر رئیسعلیهای این مرز و بوم اگر در قالب آثار هنری، واقعی و جذاب بازنمایی شوند میتواند جلوی خیلی از انحرافات در تاریخ و سرقت قهرمانان ما را توسط برخی از جریانها بگیرند. چون بعضاً دیده شده برخی قهرمانان ما در عرصههای مختلف را با ساخت آثاری به نام خودشان کردهاند. در میان مدیومهای مختلف اما بیشتر از هر بخش دیگری این رسانهملی است که میتواند در این عرصه مؤثر و موفق ظاهر شود.