دوشنبه 5 آذر 1403

درخشش این دو زن و سه تن از شاگردان ایرانی امام باقر (ع)

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
درخشش این دو زن و سه تن از شاگردان ایرانی امام باقر (ع)

امام محمدباقرعلیه السلام با تأسیس اولین دانشگاه اهل بیت علیهم السلام، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ التحصیل در موضوع های گوناگون به جامعه معرفی کرد.

شیخ الطائفه (شیخ طوسی) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقر (علیه السلام) را 462 مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند. در این میان عده ای از ایرانیان افتخار شاگردی و ملازمت با امام محمدباقر (ع) را داشتند. در این گزارش خبرآنلاین، سعی شده چند تن از یاران ایرانی امام پنجم و نیز دو تن از زنان تربیت شده در مکتب امام باقر را به طور مختصر معرفی و خدمات آنها را ذکر کنیم.

حماد بن ابی سلیمان ابو اسماعیل حماد بن ابی سلیمان از ایرانیان مقیم کوفه است. پدرش فرمانروای اصفهان بود که در جریان فتح آن شهر در زمان خلیفه دوم به دست ابو موسی اشعری به همراه خانواده اسیر شد و سپس در حضور خلیفه دوم، اسلام آورد. وی از جمله ده موالی بود که معاویه در جریان جنگ صفین به ابوموسی اشعری بخشید و ابوموسی او را به پسرش ابراهیم داد و ابراهیم او را آزاد کرد و سپس پدر حماد در کوفه ساکن گشت. ابوسلیمان در کوفه به زندگی جدید خود پرداخت و فرزندش را به تحصیل علم و دانش گمارد؛ به طوری که حماد در زمره دانش آموختگان مشهور کوفه قرار گرفت. حماد پس از کسب علوم مقدماتی وارد دانشگاه امام باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام شد و به حدی در کسب دانش پیش رفت که دانشمندان اسلامی از وی به عنوان امام، مجتهد، فقیه، جواد و کریم یاد کرده اند و او را به کثرت حدیث توصیف نموده اند. ابن سعد از حماد بن زید نقل می کند: حماد بن ابی سلیمان به بصره مسافرت کرد. پس از بازگشت، از وی پرسیدند: بصریان را چگونه یافتی؟ گفت: آنان شاخه ای از اهل شام هستند که در نزدیکی ما فرود آمده اند. حماد بن زید می افزاید: یعنی آنان درباره علی علیه السلام چون ما نیستند. سید محمد امین این گفتار حماد را نشانه تشیع او می داند؛ به جهت اینکه بصریان از امیرمؤمنان علیه السلام روی گردان و اهل کوفه، شیعه آن حضرت بودند. حماد پس از خدمات زیادی که در طول عمر خود انجام داد، در سال 120 ق. و در کهولت سن وفات یافت.

داوود بن ابی هند سرخسی داوود بن ابی عذافر قشیری سرخسی، اصالتا خراسانی و اهل سرخس است. ذهبی زادگاه وی را شهر مرو می داند و چون داوود مدتی در بصره اقامت داشته به بصری نیز شهرت یافته است.

نام پدرش دینار بن عذافر، معروف به ابی هند است. داوود چون پدرش مولای زنی از قشیری ها بود، به این جهت به قشیری نیز شهرت دارد. داوود از طریق خیاطی یا فروش خز، گذران زندگی می کرد و در کنار آن به تحصیل علم و دانش نیز می پرداخت. او از اصحاب ایرانی امام محمد باقرعلیه السلام است. مامقانی اظهار می دارد که وی باید امامی مذهب باشد که صاحب الذریعه و اعیان الشیعه به امامی بودن و تشیع او تصریح کرده اند. داوود در علم تفسیر از علمای مشهور عصر بود. او تفسیری داشت معروف به تفسیر ابن ابی هند که اثری از آن نمانده است. علاوه بر آن، او فقیهی کامل بود که از دوران جوانی در زمان حسن بصری فتوا می داد. حماد بن زید می گوید: در فقه احدی را برتر از داوود ندیدم. علمای اهل سنت داوود را از راویان موثق به شمار می آورند و علامه امینی وی را فردی دانسته است که همگان در ثقه بودنش اتفاق نظر دارند. داوود علاوه بر شهرت علمی، در زهد و تقوا نیز شهره بود. او چهل سال پنهان از دیگران، روزه گرفت؛ بدین ترتیب که به هنگام خروج از خانه، با تظاهر به نداشتن روزه، غذای خود را بر می داشت و به دنبال کسب روزی بیرون می رفت؛ ولی در بین راه، آن را به فقرا می داد و شب هنگام به خانه برمی گشت و افطار می کرد.

یکی از کارهای او، نصیحت به جوانان است. محمد بن ابی عدی در حکایتی از دوران جوانی خود می گوید: روزی داوود به ما رو کرد و گفت: ای جوان ها! برایتان از مطلبی خبر می دهم که شاید برای برخی مفید باشد. خردسال که بودم به بازار می رفتم و هنگامی که آهنگ بازگشت به منزل می نمودم، با خود شرط می کردم که تا رسیدن به فلان مکان، ذکر خدای تعالی بگویم و چون به آن مکان می رسیدم تا مکان بعدی همین کار را تکرار می کردم تا آنکه به منزل می رسیدم. مرگ داوود در سال 140 ق. در راه مکه اتفاق افتاد.

محمد بن اسحاق محمد بن اسحاق بن یسار بن خیار (ابوعبدالله) از موالیانی است که پدرانش مسیحی بودند و یسار بن خیار یا یسیار بن کوتان از مسیحیانی بود که در «نفیره»، روستایی در حوالی عین التمر زندگی می کردند و این منطقه، جزء ایران و از نواحی تابعه عصر ساسانی بود. خالد بن ولید پس از فتح این نواحی، یسار را همراه چهل تن دیگر به اسارت گرفت و به مدینه برد. یسار پس از ورود به مدینه، مولای قیس بن مخرمه شد.

یسار، سه پسر به نام های: اسحاق، موسی و عبدالرحمن داشت که هر سه از محدثان و راویان حدیث بودند. اسحاق با دختر یکی از موالی ازدواج کرد که حاصل آن، سه پسر و یکی از آنها محمد بود. محمد در سال 80 یا 85 ق. در مدینه متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی را در این شهر که مرکز عمده حدیثی بود، گذراند. وی سپس در 30 سالگی برای بهره گیری از اخبار سیره نویسان، به مصر رفت و پس از پیروزی عباسیان بر امویان، به عراق آمد و مدتی در کوفه و ری اقامت گزید. در زمان خلافت منصور، کتاب معروف خود مغازی را تألیف کرد و در میان مردم کوفه و سایر مناطق منتشر ساخت. کتاب سیره او اولین سیره نسبتا جامعی است که به دلیل نظم منطقی موجود در آن، به عنوان نخستین کار اصیل در این زمینه شناخته شده است.

محمد بن اسحاق، محدث و اولین سیره نویسی است که زندگانی پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم را به رشته نگارش در آورده است. شیخ طوسی و برقی او را در شمار اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام نام برده اند و برقی پدرش اسحاق را نیز از اصحاب امام باقرعلیه السلام دانسته است.

ابن اسحاق، زمانی که در مدینه بود، به شیعه بودن متهم شد و چون در کتابش، روایات «وانذر عشیرتک»، «حدیث غدیر»، حدیث بلند «الجنان والنوق» را از امام باقرعلیه السلام و دیگر احادیث را در اثبات خلافت علی علیه السلام نقل نمود، به تشیع متهم شد و حتی علمای اهل سنت - از جمله خطیب بغدادی - او را به تشیع متهم کردند.

شیخ طوسی و کشی او را از دوستداران و عاشقان اهل بیت علیهم السلام می دانند.

ابن اسحاق، حافظه بسیار قوی داشته و احادیث زیادی را حفظ بوده است و به خاطر حافظه بی مانند، او را «امیرالمحدثین» خوانده اند. او با نوشتن سیره یا مغازی، سنت و احادیث پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را حفظ و در اختیار مسلمانان قرار داد. وی برای جمع آوری اخبار، به بصره، کوفه، مصر، بغداد، و ری سفرهای طولانی نمود. به جز کتاب مغازی یا سیره، چند کتاب به او منسوب است. از جمله: الفتوح، سیرالعرب، اخبار صفین و حدیث المعراج و الاسراء. محمد بن اسحاق عاقبت در سال 151 ق. در بغداد در گذشت و در مقابر خیزران دفن گردید.

دو زن از شاگردان امام باقر (ع) در میان خیل عظیم شاگردان امام باقر و امام صادق (علیهما‌السلام) زنانی به چشم می‌خورند، که به محضر معصومین (علیهم‌السلام) رسیده و از سخنان آنان استفاده کرده و اندوخته‌های خود را به دیگران منتقل می‌کرده‌اند.

یکی از این شاگردان «حبابه والبیه» است. حبابه بانویی مومن و دانشمند بود که خداوند عمری طولانی به او عطا کرد. حبابه محضر چندین امام را درک کرد و از دریای علمشان استفاده فراوان کرد. حبابه سال‌ها به زنان شیعه درس دین می‌داد و به سوالات شرعی شان پاسخ می‌گفت.

در ضمن او بسیار نکته سنج و دقیق بود. از داوود رقی روایت شده که: «روزی به همراه چند نفر در خدمت امام صادق (ع) بودیم که حبابه وارد شد و مسائل مختلفی از حلال و حرام از حضرت پرسید. ما از سوالات ظریف و دقیق او تعجب کردیم. حضرت فرمود: آیا تا به حال از این مسائل که حبابه پرسید، سوالات بهتر و دقیقتری شنیده بودید؟ عرض کردیم: فدایت شویم به درستی که چشم و دل ما روشن شد...»

/6262

کد خبر 1356814
درخشش این دو زن و سه تن از شاگردان ایرانی امام باقر (ع) 2