دعای گوشه نشینان بلا بگرداند...
به دنبال شیوع کرونا و بحرانی که این روزها جامعه ی جهانی راتهدید می کند گزارشهای مختلف از سراسر دنیا حاکی از افزایش میزان تمایل عمومی مردم به سمت دعا و نیایش است. اما این درحالیست که در بین جامعه ی ایرانی بعضا"واکنش هایی نسبت به دعوتهای جمعی برای انجام دعا و نیایش و توسل به اهل بیت صورت می گیرد. اگر چه این نوع از واکنشهای تقابلی غالبا"در فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی بروز یافته است اما با کمی دقیق شدن شاید کم و بیش در محیط زندگی و اطراف هر کدام از ما نیز مصادیقی از آن یافت شود. اما این واکنش ها بیشتر مربوط به کدام دسته از افراد جامعه است و اصولا" چرا بروز پیدا می کند؟ آیا چنین تقابلاتی می تواند دلالت بر ضعیف شدن باورهای دینی بخشی از افراد جامعه داشته باشد؟ آخرین تحقیقات علمی و پیمایشهای ملی نشان می دهد در سالهای اخیر اعتقادات و باورها چه از حیث خدا باوری و ارزش های دینی و حتی باورهای عامیانه درسطح بسیار بالا در جامعه ی ایرانی وجود دارد که تغییر عمده ای را نسبت به گذشته نشان نمی دهد. ضمن اینکه آیین ها و مناسک جمعی دینی نسبت به گذشته نمود بیشتری دارند و حاکمیت هم اهتمام خاصی به بسط و گسترش آن داشته است: افزایش معنا دار عزادارن حسینی، زائران اربعین، اعتکاف، شب های قدر و.... شاهد ما براین مدعاست. اما در عین حال ضعف قابل توجه در اعمال عبادی کاملا" به چشم می خورد چنانکه بدون استناد به آمارهم در اطراف خود شاهد زیاد شدن تعداد افراد تارک الصلاه، روزه خوار و... هستیم. واقعیت این است که در جمهوری اسلامی اگر چه به واسطه ی تقویت و گسترش مناسک مذهبی مانند عزاداری عاشورا و اربعین و... همواره همبستگی اجتماعی بالایی بین اقشار مختلف جامعه برقرار بوده است اما پایبندی افراد و ارزشگذاری نسبت به اعمال دینی مانند اقامه نماز و انجام نیایش و خواندن دعا در آن بسیار کمرنگ تر بوده است. چرا که بنظر می رسد این امر مهم از سوی نهادهای متولی مغفول مانده و نسبت به تعمیق و گسترش آن بین اقشار مختلف باسلایق فکری متنوع تلاش های موفقیت آمیزی صورت نگرفته است. شواهد و قرائن گویای این واقعیت است که جمعیت محدودی از دینداران که پایبندی زیادی به اعمال دینی مانند شرکت در نماز های جماعت و مراسمات دعا در مساجد و مکانهای مذهبی دارند معمولا" دارای تیپ فکری و سیاسی خاصی هستند و همین تیپ بندی شناخته شده و حاکم برفضاهای رسمی مذهبی، یکی از عوامل مهم امتناع گروههای دگر اندیش جامعه از حضور در مراسمات دعا و نیایش در مکانهای مذهبی است. در واقع از آنجا که معمولا" انجام دعا و نیایش در این مکانها در قالب خاص و به وسیله ی افراد مشخصی - که وابستگی به نهادهای حاکمیتی دارند - هدایت و اجرا می شوند لذا این ذهنیت را برای برخی ایجاد شده که شرکت در چنین اجتماعاتی به منزله ی پذیرش ایدئولوژی فکری و سیاسی هماهنگ با متولیان آن است و همین امر شاید مانع اصلی مشارکت بخشی از این افراد در اجتماعات مذکور باشد. بنابراین برای ایجاد تغییردر چنین فضای محدود کننده ای ضرورت دارد بازبینی های اساسی در مورد نوع و شکل الگوهای تبلیغی توسط نهادهای متولی دین صورت بگیرد که دراثنای آن ضمن جذب حداکثری افراد جامعه به اجتماعات مذهبی به بعد معرفتی دعا و نیایش نیز بیشتر توجه شود تا عموم مردم با آثار مثبت آن در زندگی آشنا شوند و دریافتشان از دین فقط منحصر و متوقف در مناسک نماند. یکی از مهمترین منابع موجود و در دسترس ما در این زمینه، کتاب صحیفه ی سجادیه امام سجاد (ع) است که درآن به زبان دعا و نیایش به معانی و مفاهیم عمیقی پرداخته شده است؛ کتابی که مضامین متنوع آن به شیوایی بیان شده است و ذهن انسان را به دنبال خود می کشاند. خواندن ادعیه ی صحیفه ی امام سجاد به انسان آرامش می بخشد؛ نه آرامشی تخدیر کننده و سکرآور بلکه آرامشی نیروبخش و بیدارگر که از دل معارف و عبارات فصیح و پر مغز آن تراوش می کند و انسان را برای مقابله به هر رنج و سختی آماده می سازد.