شنبه 19 مهر 1404

دعا برای مردی که بازیگری تنها هنرش نیست

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
دعا برای مردی که بازیگری تنها هنرش نیست

محمد کاسبی، هنرمندی که سال‌ها با صبر، فروتنی و صداقت دل‌های مردم ایران را لمس کرده است، امروز در بستر بیماری است. او نه تنها یک بازیگر، بلکه انسانی است که هنر را با ایمان و اخلاق پیوند زده و با هر نقش و هر اثرش، بخشی از قلب مخاطبان را روشن کرده است. وقتی به کارنامه او نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که محمد کاسبی نه تنها بازیگر، بلکه نمادی از تلاش بی‌وقفه و عشق به هنر است؛ انسانی که زندگی و هنر را با هم آمیخته و هر کاری که انجام داده، پیام‌آور محبت، صداقت و انسانیت بوده است.

از همان دوران دانشکده دراماتیک، محمد کاسبی با شور و عشق به بازیگری پرداخت. او پیش از تحصیل و در حین تحصیل در دانشکده دراماتیک به دوبلوری پرداخت و همزمان نمایشنامه‌های متعددی را روی صحنه برد. نمایشنامه‌هایی چون «یک نمایش طولانی» به کارگردانی جعفر والی، «مدا» به کارگردانی منیژه معامدی، «مهتابی برای محرومین» به کارگردانی شهناز جابری‌زاده، و همچنین «مترسک‌ها در شب»، «کارول»، «مسافران»، «در مه بخوان»، «بهترین بابای دنیا» و «عنکبوت»، تنها بخشی از آثار اوست که با بازی صادقانه‌اش، صحنه‌های تئاتر را به خانه‌های مردم آورد و مخاطبان را با دنیای واقعی و عمیق انسان‌ها آشنا کرد. هر نقش او، تکه‌ای از وجودش را به نمایش می‌گذاشت؛ نقشی که نه تنها بازیگری بود، بلکه تجربه‌ای از زندگی واقعی و پیام‌آور انسانی بود که با صداقت و مهربانی در جامعه حضور داشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی، محمد کاسبی مسئولیت واحد نمایش رادیو را برعهده گرفت و همزمان به گویندگی پرداخت. این مسئولیت، که با تمام توان و عشق پذیرفته شد، نشان از تعهد بی‌چون و چرای او به هنر و فرهنگ کشور داشت. اولین نمایشنامه‌ای که بعد از انقلاب روی صحنه رفت، «نهضت حروفیه» بود، نمایشی از کار گروه دانشجویان دانشکده دراماتیک که محمد کاسبی در آن ایفای نقش کرد و با حضور و اجرای خالصانه‌اش، یادآور شور و تعهد نسل جوان آن دوران شد. آن اجرا، نه تنها یک نمایش، بلکه نمادی از امید، تلاش و ایمان به فرهنگ و هنر بود و نشان داد که حتی در شرایط سخت، هنر می‌تواند روح جامعه را تغذیه کند و پیام انسانیت را به مخاطب منتقل نماید.

محمد کاسبی در طول سال‌ها نمایشنامه‌های متعددی نوشت و کارگردانی کرد. آثار چاپ شده‌ای همچون «زالو» و «بایگانی» نمونه‌ای از خلاقیت، تفکر و عمق نگاه اوست. نمایشنامه «بایگانی» علاوه بر اجرای موفق، در پنجمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس لوح تقدیر گرفت و نشان داد که نگاه او نه فقط به هنر، بلکه به تاریخ و فرهنگ و ارزش‌های ملی نیز بوده است. او همچنین چندین فیلم‌نامه نوشت و کارگردانی کرد؛ آثار شاخصی همچون «شنا در زمستان»، که از جشنواره معلم لوح تقدیر دریافت کرد، و فیلم‌های «شته‌ها» و «قاصد» که همگی نشان‌دهنده توانایی و تعهد او به هنر و سینما بودند. فیلم‌نامه‌های دیگری همچون «راز سهراب» و «خانه» نیز توسط وزارت ارشاد تصویب شدند و در اختیار بنیاد سینمایی فارابی و اداره کل سینمای تجربی قرار گرفتند. این آثار ماندگار، نشان‌دهنده تفکری عمیق و نگاه جدی او به هنر و فرهنگ ایران بود و حتی پروژه‌هایی که هرگز ارائه نشدند، شاهدی از پشتکار و تعهد بی‌وقفه او هستند.

محمد کاسبی با مهارت و صبر خود، نه تنها در صحنه‌های تئاتر بلکه در دوبله و رادیو نیز حضور درخشانی داشت. او با صدای دلنشینش، شخصیت‌ها را زنده می‌کرد و حتی در شرایطی که صحنه خاموش بود، حضورش در رادیو و دوبله، مخاطبان را با هنر و پیام انسانی خود همراه می‌کرد. هر اجرا و هر نطق او، نشانه‌ای از تعهد عمیقش به ارزش‌های انسانی و فرهنگی بود و توانست ارتباطی صمیمانه میان هنرمند و مخاطب برقرار کند.

محمد کاسبی نه تنها بازیگر و کارگردان است، بلکه الگویی از انسانیت، فروتنی و عشق به هنر است. او با هر نقش، پیام‌هایی از صداقت، مهربانی و انسانیت را به مخاطبان منتقل کرد و در دل‌ها جای گرفت. در آثار تلویزیونی و سینمایی او، چه در تئاترهای دوران دانشکده، چه در دوبله و چه در فیلم‌نامه‌هایش، می‌توان ردپای صبر، پشتکار و عشق به هنر را مشاهده کرد. او با صدای دلنشین، نگاه مهربان و حرکات طبیعی‌اش، بیننده را با خود همراه می‌کرد و نقش‌ها را نه به شکل مصنوعی، بلکه با حسی واقعی و عمیق اجرا می‌کرد.

امروز که جسم این هنرمند خسته است، دل‌های ما با یاد بازی‌های او در تئاتر و تلویزیون، با یاد تلاش‌ها و خلاقیت‌هایش در فیلم و رادیو، و با یاد تمام لحظات زیبایی که با هنر او تجربه کرده‌ایم، به هم پیوند خورده‌اند. بیایید با هم دعا کنیم تا خدای مهربان، این هنرمند شریف و مؤمن را شفا دهد، دردهایش را تسکین دهد و روح و جسم او را آرام کند.

محمد کاسبی با هنر و مهربانی خود، سال‌ها ما را همراهی کرده و امروز نوبت ماست که او را با عشق، دعا و امید همراهی کنیم. او تنها یک بازیگر یا کارگردان نیست؛ محمد کاسبی نماد صداقت، ایمان و تلاش بی‌وقفه در هنر است، انسانی که با هر اثر، پیامی از امید، اخلاق و محبت به مردم رسانده است. هر صحنه‌ای که او در آن حاضر بوده، هر فیلم و نمایشنامه‌ای که خلق کرده، نه تنها تجربه‌ای هنری، بلکه تجربه‌ای انسانی و اخلاقی است که یادآور اهمیت هنر در زندگی ماست.

بیایید همه با هم دعا کنیم تا این هنرمند بزرگ، دوباره در صحنه‌های تئاتر، در رادیو، در قاب تلویزیون و در پرده سینما بدرخشد؛ دوباره با همان نگاه مهربان و لبخند همیشگی‌اش، دل‌های ما را روشن کند و یادآور لحظات ناب انسانیت و عشق به هنر باشد. محمد کاسبی نه تنها بازیگر است، بلکه یادآور صبر، عشق و ایمان است؛ کسی که هنر را با زندگی پیوند زده و هر لحظه حضورش، تجربه‌ای از محبت و انسانیت بوده است.

باشد که با دعای ما و عنایت خدای مهربان، دوباره از تخت بیمارستان برخیزد و ما شاهد حضور دوباره او در عرصه هنر و زندگی باشیم، همان‌طور که سال‌ها دل‌های ما را روشن کرده است و امید و محبت را در زندگی‌مان جاری کرده است. باشد که صدای دلنشین، نگاه صادقانه و مهربانی او، بار دیگر ما را همراهی کند و یادآور تمام لحظات زیبای هنر و انسانیت باشد.

هر بار که به آثار محمد کاسبی نگاه می‌کنیم، چه در نمایشنامه‌های دوران دانشکده، چه در دوبله و رادیو، چه در فیلم‌ها و فیلم‌نامه‌ها، درمی‌یابیم که او هنرمندی است که از دل زندگی واقعی الهام گرفته و با هنر خود، پیام‌هایی ماندگار و انسانی به نسل‌های بعدی منتقل کرده است. حالا که جسم او خسته است و نیاز به حمایت و دعا دارد، وظیفه ماست که با همه وجود برای سلامتی او دعا کنیم و امید داشته باشیم که دوباره شاهد حضورش در عرصه هنر و زندگی باشیم.

محمد کاسبی با آثار خود به ما آموخته است که هنر تنها بازی و نمایش نیست، بلکه ابزاری برای انتقال ارزش‌ها، اخلاق و انسانیت است. او با تمام وجودش در نقش‌ها زندگی کرده و هر اثرش، نمایشی از اخلاق، مهربانی و ایمان اوست. اکنون زمان آن است که ما با دعا، امید و محبت، انرژی و قدرت دوباره به او بدهیم تا از بستر بیماری برخیزد و همچنان الهام‌بخش هنرمندان و مخاطبان باقی بماند.