دعا برای مردی که بازیگری تنها هنرش نیست

محمد کاسبی، هنرمندی که سالها با صبر، فروتنی و صداقت دلهای مردم ایران را لمس کرده است، امروز در بستر بیماری است. او نه تنها یک بازیگر، بلکه انسانی است که هنر را با ایمان و اخلاق پیوند زده و با هر نقش و هر اثرش، بخشی از قلب مخاطبان را روشن کرده است. وقتی به کارنامه او نگاه میکنیم، درمییابیم که محمد کاسبی نه تنها بازیگر، بلکه نمادی از تلاش بیوقفه و عشق به هنر است؛ انسانی که زندگی و هنر را با هم آمیخته و هر کاری که انجام داده، پیامآور محبت، صداقت و انسانیت بوده است.
از همان دوران دانشکده دراماتیک، محمد کاسبی با شور و عشق به بازیگری پرداخت. او پیش از تحصیل و در حین تحصیل در دانشکده دراماتیک به دوبلوری پرداخت و همزمان نمایشنامههای متعددی را روی صحنه برد. نمایشنامههایی چون «یک نمایش طولانی» به کارگردانی جعفر والی، «مدا» به کارگردانی منیژه معامدی، «مهتابی برای محرومین» به کارگردانی شهناز جابریزاده، و همچنین «مترسکها در شب»، «کارول»، «مسافران»، «در مه بخوان»، «بهترین بابای دنیا» و «عنکبوت»، تنها بخشی از آثار اوست که با بازی صادقانهاش، صحنههای تئاتر را به خانههای مردم آورد و مخاطبان را با دنیای واقعی و عمیق انسانها آشنا کرد. هر نقش او، تکهای از وجودش را به نمایش میگذاشت؛ نقشی که نه تنها بازیگری بود، بلکه تجربهای از زندگی واقعی و پیامآور انسانی بود که با صداقت و مهربانی در جامعه حضور داشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، محمد کاسبی مسئولیت واحد نمایش رادیو را برعهده گرفت و همزمان به گویندگی پرداخت. این مسئولیت، که با تمام توان و عشق پذیرفته شد، نشان از تعهد بیچون و چرای او به هنر و فرهنگ کشور داشت. اولین نمایشنامهای که بعد از انقلاب روی صحنه رفت، «نهضت حروفیه» بود، نمایشی از کار گروه دانشجویان دانشکده دراماتیک که محمد کاسبی در آن ایفای نقش کرد و با حضور و اجرای خالصانهاش، یادآور شور و تعهد نسل جوان آن دوران شد. آن اجرا، نه تنها یک نمایش، بلکه نمادی از امید، تلاش و ایمان به فرهنگ و هنر بود و نشان داد که حتی در شرایط سخت، هنر میتواند روح جامعه را تغذیه کند و پیام انسانیت را به مخاطب منتقل نماید.
محمد کاسبی در طول سالها نمایشنامههای متعددی نوشت و کارگردانی کرد. آثار چاپ شدهای همچون «زالو» و «بایگانی» نمونهای از خلاقیت، تفکر و عمق نگاه اوست. نمایشنامه «بایگانی» علاوه بر اجرای موفق، در پنجمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس لوح تقدیر گرفت و نشان داد که نگاه او نه فقط به هنر، بلکه به تاریخ و فرهنگ و ارزشهای ملی نیز بوده است. او همچنین چندین فیلمنامه نوشت و کارگردانی کرد؛ آثار شاخصی همچون «شنا در زمستان»، که از جشنواره معلم لوح تقدیر دریافت کرد، و فیلمهای «شتهها» و «قاصد» که همگی نشاندهنده توانایی و تعهد او به هنر و سینما بودند. فیلمنامههای دیگری همچون «راز سهراب» و «خانه» نیز توسط وزارت ارشاد تصویب شدند و در اختیار بنیاد سینمایی فارابی و اداره کل سینمای تجربی قرار گرفتند. این آثار ماندگار، نشاندهنده تفکری عمیق و نگاه جدی او به هنر و فرهنگ ایران بود و حتی پروژههایی که هرگز ارائه نشدند، شاهدی از پشتکار و تعهد بیوقفه او هستند.
محمد کاسبی با مهارت و صبر خود، نه تنها در صحنههای تئاتر بلکه در دوبله و رادیو نیز حضور درخشانی داشت. او با صدای دلنشینش، شخصیتها را زنده میکرد و حتی در شرایطی که صحنه خاموش بود، حضورش در رادیو و دوبله، مخاطبان را با هنر و پیام انسانی خود همراه میکرد. هر اجرا و هر نطق او، نشانهای از تعهد عمیقش به ارزشهای انسانی و فرهنگی بود و توانست ارتباطی صمیمانه میان هنرمند و مخاطب برقرار کند.
محمد کاسبی نه تنها بازیگر و کارگردان است، بلکه الگویی از انسانیت، فروتنی و عشق به هنر است. او با هر نقش، پیامهایی از صداقت، مهربانی و انسانیت را به مخاطبان منتقل کرد و در دلها جای گرفت. در آثار تلویزیونی و سینمایی او، چه در تئاترهای دوران دانشکده، چه در دوبله و چه در فیلمنامههایش، میتوان ردپای صبر، پشتکار و عشق به هنر را مشاهده کرد. او با صدای دلنشین، نگاه مهربان و حرکات طبیعیاش، بیننده را با خود همراه میکرد و نقشها را نه به شکل مصنوعی، بلکه با حسی واقعی و عمیق اجرا میکرد.
امروز که جسم این هنرمند خسته است، دلهای ما با یاد بازیهای او در تئاتر و تلویزیون، با یاد تلاشها و خلاقیتهایش در فیلم و رادیو، و با یاد تمام لحظات زیبایی که با هنر او تجربه کردهایم، به هم پیوند خوردهاند. بیایید با هم دعا کنیم تا خدای مهربان، این هنرمند شریف و مؤمن را شفا دهد، دردهایش را تسکین دهد و روح و جسم او را آرام کند.
محمد کاسبی با هنر و مهربانی خود، سالها ما را همراهی کرده و امروز نوبت ماست که او را با عشق، دعا و امید همراهی کنیم. او تنها یک بازیگر یا کارگردان نیست؛ محمد کاسبی نماد صداقت، ایمان و تلاش بیوقفه در هنر است، انسانی که با هر اثر، پیامی از امید، اخلاق و محبت به مردم رسانده است. هر صحنهای که او در آن حاضر بوده، هر فیلم و نمایشنامهای که خلق کرده، نه تنها تجربهای هنری، بلکه تجربهای انسانی و اخلاقی است که یادآور اهمیت هنر در زندگی ماست.
بیایید همه با هم دعا کنیم تا این هنرمند بزرگ، دوباره در صحنههای تئاتر، در رادیو، در قاب تلویزیون و در پرده سینما بدرخشد؛ دوباره با همان نگاه مهربان و لبخند همیشگیاش، دلهای ما را روشن کند و یادآور لحظات ناب انسانیت و عشق به هنر باشد. محمد کاسبی نه تنها بازیگر است، بلکه یادآور صبر، عشق و ایمان است؛ کسی که هنر را با زندگی پیوند زده و هر لحظه حضورش، تجربهای از محبت و انسانیت بوده است.
باشد که با دعای ما و عنایت خدای مهربان، دوباره از تخت بیمارستان برخیزد و ما شاهد حضور دوباره او در عرصه هنر و زندگی باشیم، همانطور که سالها دلهای ما را روشن کرده است و امید و محبت را در زندگیمان جاری کرده است. باشد که صدای دلنشین، نگاه صادقانه و مهربانی او، بار دیگر ما را همراهی کند و یادآور تمام لحظات زیبای هنر و انسانیت باشد.
هر بار که به آثار محمد کاسبی نگاه میکنیم، چه در نمایشنامههای دوران دانشکده، چه در دوبله و رادیو، چه در فیلمها و فیلمنامهها، درمییابیم که او هنرمندی است که از دل زندگی واقعی الهام گرفته و با هنر خود، پیامهایی ماندگار و انسانی به نسلهای بعدی منتقل کرده است. حالا که جسم او خسته است و نیاز به حمایت و دعا دارد، وظیفه ماست که با همه وجود برای سلامتی او دعا کنیم و امید داشته باشیم که دوباره شاهد حضورش در عرصه هنر و زندگی باشیم.
محمد کاسبی با آثار خود به ما آموخته است که هنر تنها بازی و نمایش نیست، بلکه ابزاری برای انتقال ارزشها، اخلاق و انسانیت است. او با تمام وجودش در نقشها زندگی کرده و هر اثرش، نمایشی از اخلاق، مهربانی و ایمان اوست. اکنون زمان آن است که ما با دعا، امید و محبت، انرژی و قدرت دوباره به او بدهیم تا از بستر بیماری برخیزد و همچنان الهامبخش هنرمندان و مخاطبان باقی بماند.