دلایل اقبال به پاساژگردی در میان جوانان
منطق سرمایهداری با پروژه مگامالها «زیست مصرفی» را تبلیغ میکند.
به گزارش مشرق، دکتر حسین پرکان عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - «مُد گرایی» که به رفتاری فراگیر در چرخه زندگیهای مدرن بدل شده «پاساژگردی» را هم کنشی فعال کرده است که در سبک زندگی جوانان جایگاه خاصی یافته است.
از این رو «ولع پاساژگردی و چرایی اقبال به آن در میان جوانان» موضوع بررسی بسیاری از متخصصان مطالعات فرهنگی و جامعهشناسان فرهنگی شده است که سعی در تئوریزه کردن و فهم این رفتار مدرن دارند. والتر بنیامین این موضوع را با عنوان «پرسهزنی و پاساژگردی»، گئورگ زیمل با مفهوم «فرایند تناقضآمیز مد»، تورشتاین وبلن با بحث «فراغت و مصرف متظاهرانه»، ژان بودریار تحت عنوان «مصرف و هویت» و دلوز و گاتاری با طرح «سوژه پراکنده ماشین امیال» بررسی کردهاند.
اما در ایران، این حوزه با دکتر عباس کاظمی نویسنده کتاب «پرسهزنی و زندگی روزمره ایرانی» شناخته میشود و کار او کوششی برای تبیین چرایی رفتار پاساژگردی در اکنون و امروز جامعه ایرانی است.
برآیند تحقیقات این جامعهشناسان نشان میدهد که رابطه معناداری بین متغیرهای سن، تحصیلات، طبقه اجتماعی، تشخصطلبی، شبکههای اجتماعی مدرن، دینداری و مدگرایی وجود دارد که از بین اینها، متغیر «تشخصطلبی» قویترین رابطه را با «مدگرایی» دارد.
اغلب محققان مطالعات فرهنگی بین رواج «فرهنگ مصرفگرایی» با «ولع پاساژگردی» ارتباط پر معنایی برقرار میکنند. در جامعه ما هم کم و بیش پاساژگردی به نوعی تفریح برای قشر خاصی از جامعه بدل شده است که این امر مورد تأمل بسیاری از محققان قرار گرفته است.
در این گفتار سعی داریم این رفتار اجتماعی را از دیدگاه سیاستگذاری فرهنگی و با نگاه مطالعات فرهنگی مورد مداقه قرار دهیم. پرسش ما این است که چرا پاساژگردی و پرسهزنی و این جنس از گذران اوقاف فراغت در میان قشری از جوانان بسامد بالایی پیدا کرده است و این امر به لحاظ جامعهشناختی و فرهنگی در بردارنده چه پیامهای اجتماعی - فرهنگی است.
همذاتپنداری با طبقات مرفه جامعه
برخی تحقیقات در ایران نشان میدهد که شکلی از «پرسهزنی» به مثابه سبک زندگی متمایز در مراکز خرید بهوجود آمده است و افراد با حضور در این مکانها میکوشند تا خود را به یک طبقه اجتماعی خاص منتسب کنند و گاه از این رهگذر، طبقات فرودست با طبقات مرفه جامعه همذاتپنداری میکنند.
در واقع، مراکز خرید برای طیف خاصی از جامعه به عرصهای برای هویتیابی بدل شده است. اما فارغ از تحقیقاتی که در تحلیل زمینهها و بسترهای پاساژگردی بر مسأله همذاتپنداری تأکید میکند؛ برای رواج پدیده پاساژگردی میتوان دلایل دیگری هم برشمرد:
مُدگرایی افراطی
تبلیغات قوی و تأثیرگذار، زمینههای میل به مصرفگرایی را در جامعه برجسته میکند و طی آن افراد را به مصرف بیشتر کالاها و خدمات وا میدارد. در این فضاست که میل به پاساژگردی و پرسهزنی در مگامالها به شکل قابلتوجهی در یک جامعه برجسته شده و این امر، فرهنگ مصرف در یک جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد.
منطق سرمایهداری با تجاری کردن ابعاد مختلف زندگی انسان که تنها به سودآوری اهمیت میدهد موجب شکلگیری نیازهای کاذب و احساس کمبود در افراد میشود و آنان را به سمت خرید و مصرف کالاهایی سوق میدهد که شاید ضرورتی هم نداشته باشد و اینچنین «فرهنگ مصرفگرایی» را تبلیغ و بازتولید میکند.
ضرورتِ همواره «به روز بودن» و خرید اقلام جدید عمدتاً نه به سود مصرفکننده، بلکه به سود سیستم کلان سرمایهداری است. تحقیقات فراوانی به منظور درک این موضوع در ابعاد مختلف انجام شده است. این پژوهشها، اغلب بهدنبال چگونگی فضاهایی هستند که سبب بهوجود آمدن نیاز در افراد شده و آنان را به سمت خرید هرچه بیشتر کالاها و خدمات سوق میدهند و پرسشهایی که در این فضا مطرح میشود این است که مراکز خرید مدرن براساس چه منطقی عمل میکنند؟ و مسأله مصرف در چنین شرایطی چه معناهایی با خود به همراه دارد؟ آیا هدف از پرسهزنی صرفاً گذران اوقات فراغت در این مراکز تجاری است؟ اندیشمندانی همچون «پیتر کوریگان» در کتاب «درآمدی بر جامعهشناسی مصرف» و «سم ودرل» در مقاله «مراکز خرید؛ پدیدهای با خاستگاه سوسیالیستی» این مسأله را بررسی کردهاند.
از نخستین افرادی که بطور خاص به موضوع پاساژها پرداخت «والتر بنیامین» بود که در کتاب «پروژه پاساژها» بازارچههای قرن 19 و پاساژهای پاریسی را بررسی کرده است. در ایران اما این حوزه با دکتر عباس کاظمی نویسنده کتاب «پرسهزنی و زندگی روزمره ایرانی» شناخته میشود و کار او کوششی برای تبیین چرایی ولع پاساژگردی در اکنون و امروز جامعه ایرانی است.
نمایش زندگی مصرفی در شبکههای اجتماعی
اضطراب، افسردگی، تنش و استرس از عوارض زندگی مدرن و جهان سرمایهداری است که برخی با پناه بردن به خرید به دنبال راه فراری از این احساسات ناخوشایند هستند. گروهی هم با به اشتراکگذاشتن زیست مصرفی خود در شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام، خرید و پاساژگردی را تبلیغ و ترویج میکنند چنانکه در برخی جوامع پاساژها و مگامالها به بخشی از سبک زندگی مدرن و شهرنشینی بدل میشود. تبلیغاتی که در این زمینه انجام میشود نیاز به خرید و مصرف کاذب را در افراد رشد میدهد.
در کل، پاساژگردی میتواند به دلیل عوامل مختلفی ایجاد شود. فارغ از نکاتی که در باب زمینهها و بسترهای اقبال به پاساژگردی و پرسهزنی در سبک زندگی جدید طرح شد، هنوز مسائل و پرسشهای بسیاری در بررسی این رفتار مصرفی قابل طرح است و اهالی فکر بایستی در پژوهشهای خود برای پاسخ به آنها مبادرت کنند از آن جمله میتوان به این نکات اشاره کرد که در ایرانِ مدرن، پدیده مصرف چگونه شده است؟ ایرانیان با چه مبنایی از یک کالا استفاده میکنند؟ نیازهای آنها منبعث از چه مسائلی است؟ مفهوم خرید کردن بین ایرانیان، چه تفاوتی با ایرانیانِ سنتی دارد؟ اینها پرسشهای کلیدی و مهمی است که در بحث انسانشناسی اقتصادی و بطور خاص پیوند سرمایهداری و مصرف باید محل تأمل اهالی نظر قرار گیرد.
فرایند تناقضآمیز مُد
«پاساژگردی و چرایی اقبال به آن در میان جوانان» موضوع بررسی بسیاری از متخصصان مطالعات فرهنگی و جامعهشناسان فرهنگی شده است که سعی در تئوریزه کردن و فهم این رفتار مدرن دارند. والتر بنیامین این موضوع را با عنوان «پرسهزنی و پاساژگردی»، گئورگ زیمل با مفهوم «فرایند تناقضآمیز مد»، تورشتاین وبلن با بحث «فراغت و مصرف متظاهرانه»، ژان بودریار تحت عنوان «مصرف و هویت» و دلوز و گاتاری با طرح «سوژه پراکنده ماشین امیال» بررسی کردهاند. در ایران اما این حوزه با دکتر عباس کاظمی نویسنده کتاب «پرسهزنی و زندگی روزمره ایرانی» شناخته میشود و کار او کوششی برای تبیین چرایی ولع پاساژگردی در اکنون و امروز جامعه ایرانی است.