جمعه 9 آذر 1403

دلنوشته‌ای برای کودکان غزه

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
دلنوشته‌ای برای کودکان غزه

به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرام پرستو عسگرنژاد، فعال رسانه، در واکنش به پیامی در صفحه منتسب به ایرج طهماسب نوشت:

آقای ایرج طهماسب بیست‌وششم آذر چهارصدودو، این پست را گذاشتبد. دیروز، در فاصله‌ای که شما این چند خط را می‌نوشتید، یک دختربچه فلسطینی در مدرسه‌ای در جنوب غزه که قرار بود امن باشد و پناهگاه باشد، از گرسنگی مرد. شهید شد.

تا شما علامت سؤال پایان جمله‌تان را بگذارید، شمار شهدای فلسطین از بیست‌هزار نفر گذشت؛ یعنی اگر برنامه‌سازی بخواهد برای کودکان فلسطینی یک نمایش عروسکی بسازد و در آن کاراکتر پدر یا مادری وجود داشته باشد، احتمالاً بیست‌هزار کودک پای تلویزیون به گریه خواهند افتاد. آن چند صد خانواده‌ای را که برای همیشه از ثبت احوال غزه خط خورده‌اند و کل خاندانشان شهید شده‌اند، فاکتور بگیرید.

تا شما تصمیم بگیرید وسط مهم‌ترین نزاع حق و باطل قرن، میان عیان‌ترین ظلم تاریخ معاصر، برای غرض مدنظرتان، کدام جمله از «قلعه حیوانات» را به استعاره و کنایه گلچین کنید، وبا، حصبه و اسهال خونی جان چند ده نوزاد فلسطینی را گرفت، چون کامیون‌های دارو، مثل کامیون‌های غذا، مثل تانکرهای آب و سوخت، پشت گذرگاه رفح، معطل اراده و فشار چهره‌های جهانی و ملی، مثلاً شماری از امثال شما مانده‌اند.

تا دستتان را روی دکمه انتشار ببرید، چند صد کودک در غزه با صدای بمب‌های فسفری به رعشه افتادند و زبانشان بند آمد.

تا هوادارانتان زیر این پست برایتان کف و سوت بزنند و کنایه‌تان را لگدی به جمهوری اسلامی قلمداد کنند، چند جنین مرده از شکم دریده‌شده زنان فلسطینی که بدون بیهوشی سزارین شده بودند، بیرون کشیده شدند و اولین لباس دنیایشان، کفنی بود قد یک کف دست.

نمی‌دانم چرا دارم برای شما از بچه‌ها می‌نویسم. شما خیلی وقت است که دغدغه‌تان بچه‌ها نیست، وگرنه که خودتان استادید و بهتر از منِ شاگرد می‌دانید عشق کلاه‌قرمزی و سروناز و ماجراهای خواستگاری‌اش قرار بود بزرگترهای دهه‌شصتی را به سینما بکشاند و از اول به نیت کودک ساخته نشده بود که نظام مسائلش مال جهان کودک نبود. شما بهتر می‌دانید بعد دعواهای مالی دنباله‌دار با تلویزیون، کلاه‌قرمزی نوروزی‌تان با کنایه‌های سیاسی و شوخی‌های اقتصادی‌اش، دل‌خوش‌کنک آدم‌بزرگ‌ها بود، نه بچه‌ها که چیزی از اشارات فرامتنش نمی‌فهمند. شما «مهمونی» را برای بچه‌ها نساختید. آقای مجری ما که دلش پیش بچه‌های چکمه‌پلاستیکی‌پوش روستاها بود، در گذشته جا مانده.

این روزها سری به پسرخاله لوطی قصه‌تان بزنید. شاید به زمین زل بزند، چشم‌های شیشه‌ای‌ش برای بچه‌های فلسطین پر از اشک شود و با دلخوری به شما بگوید: «گناه دارن. نباید اون‌جور می‌گفتی. باید کمکشون می‌کردی».

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.