پنج‌شنبه 8 آذر 1403

دولت، پشتوانه اراده جمعی

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
دولت، پشتوانه اراده جمعی

شاید تنها این محیط‌زیست‌مان باشد که بتوانیم به‌عنوان یک میراث همگانی از آن یاد کنیم؛ میراثی که باید برای نسل‌های آتی به یادگار بگذاریم و جایی سالم‌تر با منابع کافی برای زندگی به آنها ببخشیم.

بی‌شک تعامل و همکاری مردم به‌منظور حفظ و بهبود وضعیت محیط‌زیست به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رویکردهای حفظ محیط‌زیست به‌حساب می‌آید. گفتنی است، موضوع مهم مشارکت همه مردم برای حفظ محیط‌زیست در اصل 50 قانون اساسی موردتاکید قرار گرفته است. همه مردم مکلف به ایفای نقش در حفظ آن هستند و به‌عبارتی در این حوزه، باید از ظرفیت‌های مردم بهره گرفت. مشارکت مردم در حفظ محیط‌زیست در گذشته نمودهای مختلفی در شهرها و روستاهای این سرزمین دارد. صمت در این گزارش به ابعاد مشارکت مردم در بهبود وضعیت محیط‌زیست شهری و روستایی پرداخته است.

گام نخست؛ مدیریت پسماند

آرش حسینی‌میلانی، رئیس سابق کمیته محیط‌زیست و خدمات شهری شورای شهر: مدیریت پسماند یکی از مولفه‌هایی است که کنش‌ها و واکنش‌های شهروندان نقش مهمی در آن دارد. گفتنی است، تولید روزانه پسماند در شهر تهران بالغ بر 5هزار و500 تن است و معمولا در آرادکوه با صرف هزینه‌های زیاد دفن می‌شود. در ادوار مختلف، متاسفانه در بحث تفکیک زباله از مبدأ نتوانستیم سیاست‌های کارآمدی را عملی کنیم، به‌همین‌دلیل روزانه به‌میزان زباله‌های تولیدی افزوده می‌شود. البته در سال‌های اخیر تلاش شده است با طرح‌هایی این رقم کاهش یابد، از جمله اینکه در دوره پنجم شورای شهر، بحث ایجاد ایستگاه‌های تفکیک زباله با عنوان «به‌پاک» در برخی مناطق شهر تهران مطرح شد، اما در دوره‌های بعدی از نظر اجرایی به مرحله عملیاتی نرسید. موضوع مهم در بحث مدیریت پسماند، این است که شهروندان در بحث تفکیک زباله از مبدأ مشارکت داشته باشند.

مردم از مبدأ تفکیک زباله کنند

برای به اجرا درآوردن این سیاست، باید قوانین، مقررات، ضوابط و نرخ خدمات جمع‌آوری پسماند طوری تعریف شود که شهروندان را جذب انجام سیاست تعیین‌شده کند. در واقع آنها برای انجام این کار ترغیب شوند. از آنجایی که جمع کثیری از مردم و اقشار مختلف باید در این روند مشارکت داشته باشند، نباید از ابزار فشار بهره گرفت. مردم باید پذیرش داشته باشند که در طرح‌های تفکیک پسماند مشارکت کنند. از سالیان دور، بحث مشارکت مردمی در شهرداری تهران مطرح بوده و اجرا شده است. در برخی مناطق شهرداری هم، تجارب موفقی داشته‌ایم؛ بنابراین می‌توان گفت، همواره این روند به‌صورت طرح پایلوت مطرح بوده، اما تاکنون به‌عنوان یک طرح پیشاهنگ اجرا نشده است.

شهرداری، موتور محرکه مدیریت پسماند

بنابراین یکی از نکات بسیار مهم این است که شهرداری‌ها و شورای شهر بتوانند زمینه مشارکت مردمی را در تفکیک زباله از مبدأ فراهم کنند، چراکه مشارکت مردم در این زمینه یکی از وظایف مهم شهروندان محسوب می‌شود. اگر چنین اتفاقی بیفتد، به‌طورقطع میزان ضایعات در شهر به‌طورقابل‌توجهی کاهش پیدا می‌کند. در این ارتباط هم، طرح جامع مدیریت پسماند به موضوع پرداخته است. بنابراین مدیریت پسماند یکی از موضوعات کلان در بحث مشارکت مردم در بهبود وضعیت محیط‌زیست است که مدیریت شهری، شهرداری و شورای شهر نقش موتور این جریان را دارند و آنها باید پیشرو در توسعه مشارکت مردم در تفکیک زباله از مبدأ باشند. نباید انتظار داشت که مردم به‌صورت خودجوش و از روی دلسوزی نسبت به این موضوع، اقداماتی را عملیاتی کنند، بلکه باید ارگان‌ها و نهادهای مربوطه در این راستا مقدماتی را برای ترغیب مردم بچینند. باید زمینه زیرساخت و اراده جمعی از سوی نهادها فراهم شود، سپس باید با ایجاد اعتماد لازم در مردم، زمینه عملیاتی شدن طرح‌های تفکیک زباله از مبدأ ایجاد شود. بی‌شک این موضوع یکی از موارد مستقیم تاثیر مشارکت مردم در بهبود وضعیت محیط‌زیست است.

کوهستان برای مردم است

نمود بعدی مشارکت مردم در بهبود وضعیت محیط‌زیست دیده‌بانی توسط مردم از دارایی‌های فضای سبز شهر یا ذخایر طبیعی در شهرها است. باتوجه به اینکه شهرها از ارزش‌های اکولوژیکی خاصی برخوردار هستند، مردم می‌توانند به‌عنوان یک عامل موثر در جایگاه دیده‌بان مراقبتی از این ارزش‌ها به‌حساب بیایند. برای مثال در حریم شمال شهر تهران یک دارایی مهم به نام رشته کوه توچال وجود دارد که این در اقلیم و محیط‌زیست شهر تهران بسیار اثرگذار است، به‌همین‌دلیل حفاظت از آن یک امر ضروری است. به‌طورمیانگین سالانه نزدیک به 3 میلیون نفر از تله کابین شهر تهران بازدید و از آن استفاده می‌کنند، بنابراین حفاظت از این کوهستان در شهر تهران امری مهم و ارزشمند است، چراکه حفظ شرایط زیستی این کوهستان از نظر آسایش اقلیمی کنترل سیلاب‌ها، اهمیت زیست‌محیطی در هنگام وقوع مخاطرات اقلیمی دارد.

دیده‌بانی به شیوه شهروندی

سوال این است که چقدر تیم‌های مردمی و گروه‌های مردم نهاد محیط‌زیستی، همچنین اداره منابع‌طبیعی و محیط‌زیست شهر تهران به مسئله مشارکت مردم در حفاظت از منطقه توچال می‌پردازند؟ اغلب مشارکت‌های مردمی در حفظ این فضای باارزش، رویدادمحور و موقتی بوده و معمولا در یک سطح حداقلی اجرا شده است. برای مثال، ایامی را در سال مشخص می‌کنند و با مشارکت مردم به جمع‌آوری زباله کوهستان‌های توچال می‌پردازند. نمونه چنین برنامه‌هایی خوب است، اما نمی‌توان آن را به‌عنوان نمود واقعی مشارکت مردم در دیده‌بانی به‌منظور محافظت از آن دانست.

کوهستان را رصد کنید

آنچه در بحث دیده‌بانی مهم است، تعامل شهروندان با طبیعت است. برای مثال، هر شهروندی که به کوهستان می‌رود، باید یک آموزش حداقلی از حفاظت کوهستان دیده باشد تا افزون بر اینکه رفتار خودش در طبیعت به‌گونه‌ای نباشد که به طبیعت آسیب بزند، از آن مراقبت هم بکند. همچنین رفتارهای مخرب اطراف را رصد کند و اجازه بروز چنین رفتارهایی را ندهد. برخی شهروندان چنین مسئولیت‌هایی را برای خود در نظر می‌گیرند، اما هنوز آن جریانی که به‌صورت جامع و نظام‌مند به‌گونه‌ای که شهروندان بتوانند پیگیر جریانات محیط‌زیستی در محل زندگی خود باشند، رخ نداده است.

نگذاریم پارک‌ها نابود شوند

علاوه بر حفاظت از کوهستان، فضاهای سبز شهری و بوستان‌ها، از دیگر مولفه‌های مهم مشارکت مردم در بهبود وضعیت محیط‌زیست شهری به‌شمار می‌آیند. به‌اعتقاد من، برای مشارکت حداکثری مردم در بهبود وضعیت محیط‌زیست، باید درصد بیشتری از شهروندان به فضای سبز اطراف خود حساسیت داشته باشند. گفتنی است، سامانه‌های نظارتی در شهرداری وجود دارد که افراد می‌توانند اطلاع دهند و سامانه‌های دیگری در شهرداری در دست اجرا است که هنوز به مرحله نهایی نرسیده است. یکی دیگر از سامانه‌های مدیریت فضای سبز، سامانه نهال است که از سوی سازمان مدیریت بوستان‌ها طراحی شده است. در این سامانه، آمار مکانی و عرصه بوستان‌ها مشخص شده است. تعداد درختان و نقشه قرارگیری آنها در یک بوستان و حدود و حریم یک بوستان در شهر به‌طور واضح ثبت شده است. این سامانه باید برای عموم مردم دسترس‌پذیر باشد و ابزاری داشته باشد که بتواند تحولات را رصد کند.

به‌طورقطع دسترسی به سامانه‌های شهری کمک می‌کند که میزان آگاهی نسبت به تحولات شهری در بحث محیط‌زیست در بین مردم افزایش پیدا کند و شهروندان بتوانند متوجه شوند که چه تحولاتی در بوستان‌ها رخ می‌دهد. بی‌شک نقش سازمان بوستان‌ها در اینجا بسیار مهم است و باید یک برنامه‌ریزی قوی و آگاهی‌بخشی مهم به‌منظور مشارکت حداکثری با هدف دیده‌بانی با درصد بالا از فضای سبز به‌وجود بیاید. با این شرایط بی‌شک شهروندان اصلی‌ترین عامل حفاظت از محیط‌زیست به‌شمار می‌آیند و مشارکت مردمی به بالاترین درجه می‌رسد و جلوی کوچک‌ترین تخطی و تعرض گرفته می‌شود. یکی دیگر از موضوعات مهم، خشکیدگی درختان در پارک‌ها و فضاهای سبز استان‌ها و شهرها است و می‌توان از اهرم مشارکت مردم به‌عنوان یک بازوی قوی با هدف توسعه فضای سبز بهره گرفت. به‌اعتقاد من، مردم نباید فقط مصرف‌کننده صرف باشند، در حالی که باید از مشارکت آنها در حفظ فضای سبزی که آنها هم در آن استراحت می‌کنند، نهایت بهره را برد.

روستا، مظهر طبیعت

ابوالفضل میرقاسمی کارشناس توسعه روستایی: اگر محیط‌زیست تخریب نشود، بی‌شک بهترین نوع مشارکت مردمی، در روستاها اتفاق می‌افتد. دلسوزی و دغدغه مردم نسبت به منطقه‌ای که زندگی می‌کنند، می‌تواند منجر به مشارکت حداکثری آنها در حفظ محیط‌زیست و بهبود وضعیت مکانی روستاها شود. بی‌شک محیط‌زیست نقش مهمی در سلامت مردم جامعه به‌ویژه روستاییان دارد.

در صورت ارتقای سلامت؛ آنها می‌توانند با مشارکت‌شان در حفظ محیط‌زیست کوشاتر باشند. ضعف مسئولیت‌پذیری و مشارکت در روستاها منجر به از بین رفتن سرمایه‌های اجتماعی می‌شود. اینکه مردم نسبت به بهبود محیط زندگی خود احساس مشارکت داشته باشند و بخواهند که با کمک یکدیگر محیط بهتری را برای خود فراهم کنند، در نهایت منجر به رسیدن به پله نهایی مشارکت مردمی در حفاظت از محیط‌زیست می‌شود.

رقابت بر سر استفاده از منابع

متاسفانه با افزایش جمعیت و شکل‌گیری رقابت‌های ناسالم این مشارکت به‌راحتی حاصل نمی‌شود و باید سازکارهای مشخص‌تری را از سوی نهادهای دولتی تنظیم کرد. باتوجه به کم شدن کیفیت منابع‌طبیعی، رقابت برای استفاده بیشتر از این منابع شکل گرفته است و در تلاش هستند که عقب نمانند. همچنین سواد و آگاهی عمومی، یکی از مولفه‌های افزایش مشارکت عمومی در حفظ محیط‌زیست روستایی است که فضای مجازی و اخبارهای منتشرشده هم، منجر به افزایش اهمیت محیط‌زیست در بین مردم می‌شود. اگر معیشت مردم تامین و شرایط زیست‌محیطی مطلوبی برای زیست در روستا فراهم باشد، بی‌شک مردم نسبت به حفظ آن تلاش می‌کنند و به‌عبارتی عرق بیشتری دارند و برای پاکیزگی آن می‌کوشند. اگر روستاییان تامین نشوند، بی‌شک فرار از روستا را به قرار و به حاشیه نشینی ترجیح می‌دهند. به‌دلیل اینکه آب و خاک کافی نیست و نمی‌توانند معیشت‌شان را تامین کنند، بی‌شک تلاشی هم برای حفظ آن نمی‌کنند و اصلا دل‌شان نمی‌سوزد و نسبت به بروز آلودگی‌ها نظیر پسماندها و فاضلاب‌های محیطی بی‌اعتنا می‌شوند.

به‌عبارت روشن‌تر، عشق و علاقه و وابستگی به روستا در ارتباط گسترده‌ای با تامین معیشت روستاییان است و همین امر هم باعث می‌شود برای حفظ محیط‌زیست و بهبود وضعیت آن تلاش کنند.

سخن پایانی

نکته مهم درباره بحث محیط‌زیست، افزایش مشارکت اجتماعی در حفاظت از آن و فعال کردن انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد در این زمینه است، واقعیت این است که سیاست‌گذاری دولت درباره محیط‌زیست در عین حال که شرط لازم است، اما کافی نیست و ضرورت دارد که جامعه نیز در این کار مشارکت داشته باشد. خانه‌های محیط‌زیست یکی از بسترهای اصلی برای مردمی‌سازی فعالیت‌های این حوزه و فضایی برای گفت‌وگو، بحث، چالش و مطالبه‌گری است که منجر به افزایش سواد و دانش محیط‌زیستی مردم و در نهایت، محیط‌زیست حفظ می‌شود.