دومین شوک اجتماعی به سلبریتیها در دی ماه تلخ 98
امسال سال سلبریتیها نیست. به موازات کاهش اعتبار دولت مستقر در افکار عمومی؛ حالا آنها با پرسشهای جدی مواجه شدهاند. پیشبینی میشود این روند ادامه یابد.
امسال سال سلبریتیها نیست. به موازات کاهش اعتبار دولت مستقر در افکار عمومی؛ حالا آنها با پرسشهای جدی مواجه شدهاند. پیشبینی میشود این روند ادامه یابد.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ
به فروش رفتن 11 دقیقهای بلیطهای جشنواره فیلم فجر علاوه بر اینکه نشانهای قابلتوجه برای افزایش توجه افکار عمومی به مقولاتی فرهنگی است یک پیام بیرونی هم دارد؛ معدود سلبریتیهایی که فکر تحریم جشنواره فیلم فجر را از سر میگذراندند حالا باید کاملا فراموش کنند که درباره کدام ماجرا حرف میزدند.
حوادث ناگوار دیماه امسال که در تاریخ ایران روزگاری تلخ را به یادگار گذاشت؛ بهانه جدید سلبریتیهای ایرانی برای نمایشهای نشان دادن همراهی با مردم بود. دمدستترین چیزی که پیش روی آنها بود جشنوارههای فجر به ویژه جشنواره فیلم فجر که در کنار نمایشگاه کتاب مهمترین اتفاق فرهنگی سال در ایران به شمار میرود بود. چندتایی از سلبریتیها در شبکههای اجتماعی شروع به اعلام تحریم جشنواره فجر کردند. جدای از اینکه خیلی از آنان اساسا اثری در جشنواره نداشتند و ظاهرا فرشهای قرمز پرجلوه فجر و نمایشهای لباسهای جدید و عجیب و غریب خودشان را تحریم کرده بودند؛ بازی تحریم اما از همان ابتدا نگرفت و بازندهاش از پیش مشخص بود. مجموع دستاورد روزهای تحریم ظاهرا درخواست یک کارگردان و دو بازیگر برای داوری نشدن فیلمهایشان در جشنواره فجر بود. شهاب حسینی بازیگر چهره سینمای ایران نیز در همان حوالی یادداشتی نوشت و درخواست کرد که سیاسیبازیها به جشنواره فیلم فجر لطمه نزند.
اما شوک واقعی زمانی بود که دو روز پیش موعد پیشفروش بلیطهای جشنواره فیلم فجر رسید و در رکوردی تقریبا کمسابقه بنا به گفته مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم در مدت یازده دقیقه همه بلیطها به فروش رفت. زمانی معنادار که نشان میداد آنچه برخی از سلبریتیهای ایرانی هنوز در همان حال و هوا سیر میکنند فاصله بسیار زیادی با آنچه مردم در ذهنشان میگذرد دارد.
این دومین ضربه متوالی بود که سلبریتیهای ایرانی در چند ماه اخیر از ناحیه افکار عمومی طبقهای که معمولا تمایلات آنها را در جامعه نمایندگی میکرد دریافت کردند. درست دو ماه پیش در حاشیه اعتراضات گستردهای که به تصمیم یکباره دولت در افزایش بیرویه بنزین در کشور صورت گرفت؛ سلبریتیهای ایرانی نیز بیانیهای به صورت هماهنگ و مشترک در شبکههای اجتماعی منتشر کردند که حاوی اعتراضات تند و تیزی به وضعیت اداره کشور بود.
سلبریتیها و هنرمندان ایرانی، نتوانستند بر وسوسه تحریکبرانگیز بیانیه دادن غلبه کنند و سکوت چند روزهشان را ادامه دهند. نتیجه بیانیهای بود که با نام صدای آبان منتشر شد و با نقشه سیاه شده ایران به صورت هماهنگ در پیجها و صفحات شبکههای اجتماعی هنرمندان و سلبریتیها منتشر شد.
نتیجه اما قابلپیشبینی نبود. مردم علیه آنها شوریدند. آنها به زودی با سوالات بیپاسخی درباره نقششان در مستقر شدن دولت کنونی مواجه شدند. عکسها و علائم تبلیغی آنها در حمایت از دولت کنونی بلافاصله در کنار بیانیه صدای آبان قرار گرفت و نتیجه یک رسوایی سراسری برای همه آنها بود. این اشتباه محاسباتی خیلی زود به دودستگی در صف سلبریتیها انجامید. اکثر آنها کامنتهای پست مذکور را بستند و سعی کردند اعتراضات مردمی در فضای مجازی را نادیده بگیرند. زرنگی سلبریتیهای ایرانی نقطه انتها داشت و آنها ظاهرا در حال نزدیک شدن به این نقطه بودند.
این از معدود دفعاتی بود که مخاطبان همراه سلبریتیها در فضای مجازی با آنها همراه نشدند. شاید نشانهای بر تغییری اساسی در فرهنگ عمومی. تناقض فوقالعاده آشکار سلبریتیها و نادیده گرفتن آشکار نقششان در به وجود آمدن موقعیت فعلی برای کشور و مردم، گویا دیگر قابلتحمل نبود. زرنگیهای طنازانه آنها در استوریها و پستهای صفحاتش هم دیگر خریداری نداشت و آنها در حال مشاهده روی دیگری از ایرانیها بودند که تاکنون ندیده بودند.
سلبریتیهایی که تمام توان و پتانسیل اجتماعیشان را بر روی رای آوردن یک فرد گذاشته بودند حالا با شرایطی مواجه شده بودند که سیاستهای آن فرد مردم جامعه را به زحمت انداخته بود و حالا آنها باید پاسخگوی این تعارض میبودند.
با توجه به این دو اتفاق مهم در تاریخ حضور سلبریتیها در رسانههای ایرانی به نظر میرسد که انتخابات پیش رو شاهد حضور حداقلی آنها در تبلیغات و رایگیری باشیم. سلبریتیها در یکی از معدود موارد حیات خود هستند که کمترین اقبال اجتماعی به سمت آنان است. خبرهای نامساعدی از لغو کردن کنسرتهایی میرسد که فروش نداشتهاند و خوانندگان حالا نمایش همراهی با مردم را فرصت مناسبی دیدهاند برای استفاده از این موقعیت و در عین حال خانه سینما که در بیانیهای از سینماگران خواسته بود تا با تلویزیون همکاری نکنند؛ خیلی زود بیانیه بعدیاش را کاملا متفاوت با اولی تنظیم کرد. پیگیری دقیق تحولات سلبریتیها در ایران یکی از سرنخهای جالب برای یافتن موقعیتهای فرهنگ در ایران است.