راز یک سربند
علی اکبر جمراسی، راهش را زود پیدا کرد. انقلابی شدنش. رزمندگی و جنگیدنش. لباس پاسداری پوشیدنش. تفحص کردنش. درس خواندن و دانشگاه رفتنش. اصلا همین پدری کردنش. پای حرف جامانده های لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام که می نشینی، از اخلاصش میگویند. هم سنگرهایش توی اطلاعات سپاه لشکر از تخصص و عمل گراییاش تعریف میکنند. پیش زن و بچهاش هم که میروی دم از اخلاق و مهربانیاش میزنند.
به گزارش ایسنا، «راز سربند»؛ روایتگر زندگی شهید علی اکبرجمراسی است. او در سئم فروردینماه 1347 در روستای تلخاب اراک به دنیا آمد. علی اکبر جمراسی که در خانوادهای انقلابی رشد کرده بود، ثابت کرد ریز جثه بودن و سن و سال کم نمیتواند مانع مردانه رفتار کردن باشد. وی در عملیاتهای زیادی شرکت کرد، موقعیتهای خطرناکی را از سر گذراند و در واحد اطلاعات عملیات یک نیروی کارآمد بود، اما نتوانست در دوران جنگ تحمیلی به آرزویش یعنی شهادت برسد.
علی اکبر جمراسی، راهش را زود پیدا کرد. انقلابی شدنش. رزمندگی و جنگیدنش. لباس پاسداری پوشیدنش. تفحص کردنش. درس خواندن و دانشگاه رفتنش. اصلا همین پدری کردنش. پای حرف جامانده های لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام که می نشینی، از اخلاصش میگویند. هم سنگرهایش توی اطلاعات سپاه لشکر از تخصص و عمل گراییاش تعریف میکنند. پیش زن و بچه اش هم که میروی دم از اخلاق و مهربانیاش میزنند.
آخرین روز از تیرماه سال1390، درست وقتی که جمراسی فقط چند ماه تا بازنشستگی فاصله داشت همراه تعدادی از دوستان پاسدارش برای ماموریتی راهی سردشت شد. درست وقتی که هیچ کس انتظار نداشت او شهید شود، حین ادامه عملیات پاکسازی منطقه از لوث وجود گروهک تروریستی پژاک به علت برخورد خودرو با تله انفجاری به شهادت رسید.
کتاب «راز سربند» در 160 صفحه و به قیمت 30 هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی به تازگی چاپ شده است.
انتهای پیام