رد پای کمدی در تاریخ سینمای جهان
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه لولاچیان؛ «یک روز بدون خنده، روزی است که هدر رفته است...»، «حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است.»، «خیلی تلاش کردم مردم بفهمند، ولی آنها فقط خندیدند...». این جملات مجموعهای از دیالوگهای کمدین محبوب و مطرح جهان، چارلی چاپین است. شخصی که نقش بسیاری در بسط ژانر کمدی در جهان داشت. کمدی، با استفاده از «خنده» به عنوان زبانی عامیانه و...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه لولاچیان؛ «یک روز بدون خنده، روزی است که هدر رفته است...»، «حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است.»، «خیلی تلاش کردم مردم بفهمند، ولی آنها فقط خندیدند...». این جملات مجموعهای از دیالوگهای کمدین محبوب و مطرح جهان، چارلی چاپین است. شخصی که نقش بسیاری در بسط ژانر کمدی در جهان داشت.
کمدی، با استفاده از «خنده» به عنوان زبانی عامیانه و جهانی، پلی میان مخاطب و اثر ایجاد میکند. این پل فاصله آنها را از یکدیگر کم کرده و همراهی با موضوع ایجاد میشود. سینمای کمدی دارای قدرتی است که به سازندگان آن اجازه میدهد، موضوعات دشوار فرهنگی و اجتماعی را با یک روحیه سبک و طنز بنگرند. البته این پرداختها، برآمده از نگاه بسیار خاص طنازان به جامعه و فرهنگ است که به دقت رسومات اجتماعی را آنالیز میکنند و نکات منفی و پنهان را به تصویر میکشند.
فیلمهای کمدی محور جهان، در ابتدا با طنز بدنی که توسط بازیگر اجراء میشد (سینمای صامت)، شروع به کار کرد. از مهمترین ویژگیهای این نوع کمدی، مرز نشناسی او بود. طنز بدنی و زبان بدن، بدون مرز است و همه مردم جهان میتوانند از آن بهره برده و مسائل را درک کنند. به همین دلیل کمدینهایی مثل چارلی چاپلین یا لورل و هاردی و مستربین چهرهای جهانی یافتند.
ژانر کمدی از ابتدا، در حدود سالهای 1895، با «بازیگر محوری» عجین شد و بار اصلی بر روی دوش ستارگانی بود که محبوب مردم شده و آنها را میخنداندند. با شنیدن نام "کمدی" به یاد چهرههایی میافتیم که نظیرشان در دورههای بعد کمتر پیدا شد. عدم ظهور ستارگان بزرگ در این عرصه باعث شد تا سینمای کمدی به تدریج وارد دوره رکود شود. البته شروع جنگ جهانی دوم هم تاثیر بسیاری در به حاشیه رفتن کمدی و دور شدن آن از دوران اوج خود داشت. با وجود این که بعد از به پایان رسیدن جنگ، در حدود سالهای 1959، ژانر کمدی، در کنار ژانرهای دیگر، دوباره مورد توجه قرار گرفت، اما هیچگاه به دورهی سلطنت قبل بازنگشت.
با سرک کشیدن در آمار ساخت و فروش فیلمهای کمدی در صنعت فیلم سازی کشورهای مختلف، به دادههای قابل توجهی رسیدیم. به عنوان مثال در کشور کره جنوبی، انگشت شمار فیلم با ژانر کمدی پیدا میشود و از همان دوران رواج فیلمهای صامت، به ساخت فیلمهایی با ژانر جنگ، قتل و انتقام میپرداختند. این کشور بیشتر به ساخت سریال توجه کرد، اما جالب توجه است که صنعت فیلم سازی اش این گونه در چند نوع ژانر محصور شده است و از زمان محاصرهی کره توسط ژاپن تا اکنون هیچ تغییری در نوع فیلم سازی شان انجام نداده اند. این موضوع میتواند دلایل مختلف داشته باشد از جمله این که صنعت فیلم سازی کره جنوبی نه تنها در جهان بلکه در خود کشورشان مخاطب بسیاری ندارد و چند سال یک بار، فیلمی مورد توجه قرار گرفته و پر فروش میشود که تاکنون هیچ کدام از ژانر کمدی نبودند.
صنعت فیلم سازی چین هم که از همان ابتدای رواج هنر هفتم در جهان، در میان بزرگترین صنایع بود، روایات جالبی در خود جای داده است. هنر هفتم خیلی زود وارد چین شد و نخستین فیلمهایی که برادران لومیر ساختند در سال 1896 در شهر شانگهای برای چینیها به نمایش درآمد؛ یعنی کمتر از یک سال که از نمایش نخستین تصاویر متحرک در شهر پاریس گذشته بود. این صنعت دوران مختلفی را پشت سر گذاشته است که ژانر کمدی تا یک زمان مشخصی در میان فیلمهای چینی رواج نداشت. اوایل سالهای 1960 کمدینها نقدهای گزندهای را در قالب طنز نشان میدادند و ژانر کمدی در میان فیلمهای این کشور، محبوب شد. یکی از آنها لو بن نام داشت که پس از ساختن کمدی ناتمام (1957) برای تمام عمر جلوی فیلمسازی او را گرفتند. «کمدی ناتمام» پس از مرگ مائو به نمایش درآمد. پس از این دوران انقلاب فرهنگی در کشور چین اتفاق افتاد و صنعت سینما دچار محدودیت و رکود شد، اما پس از این انقلاب سینما به عنوان سرگرمی دوباره در میان مردم رواج یافت و کمدی، نه مانند دوران اوج خود، بلکه به صورت محدود تری دوباره به صنعت فیلم سازی چین برگشت.
آمار ساخت و فروش فیلمهای کمدی در کشورهایی، چون آلمان، ایتالیا و اسپانیا، نشان میدهد که ژانر کمدی در کشورهای اروپایی، محصور در نوع کمدی درام و سکسی کمدی است. کمتر میتوان فیلم کمدی نقادانه و متاثر از روایات روز کشورشان در میان فیلمهای ساخته شده و پر فروش پیدا کرد. یکی از عوامل این موضوع برمی گردد به همزمانی رواج کمدی در این کشورها با تغییر فرهنگ جنسی در اروپا و اکثر آثار کمدی تحت تاثیر این تغییر و تحول فرهنگی قرار گرفت. برخلاف آنچه که در تاریخ سینما از پایان جنگ جهانی دوم در کشورهای مختلف روایت میشود که برای تعدیل روحیات خود به کمدی روی آوردند، آلمان واکنشی متفاوت به این پایان داشت. این کشور به پورن و فیلمهایی حول محور مسائل جنسی روی آورده و کمدی را در این حوزه پرورش داد. در اصل کمدی در معنای اصیل و واقعی خود در آلمان اوج نگرفت و در یک نوع به خصوص، چون سکسی کمدی محاصره شد.
ژانر کمدی در صنعت فیلم سازی ژاپن، که یکی از قدیمیترین و بزرگترین صنعتهای فیلم در جهان است، دوران اوج به خصوصی ندارد و در اکثر زمانها به طور محدود در کنار ژانرهای دیگر به فعالیت پرداخته بود. پس از اعلام تسلیم رسمی ژاپن در جنگ جهانی دوم (1945)، تمامی مقدرات ژاپن از جمله سینما نیز در دست قوای اشغال گر (آمریکا) قرار گرفت، اما پس از مدت کوتاهی ژاپن توانست صنعت فیلم خود را دوباره به طور مستقل از بیگانه به راه بیاندازد. از این زمان عصر طلایی سینمای ژاپن شروع میشود یعنی حدود سال 1950. این کشور شروع دوباره پر قدرتی داشت. با پرورش یک ژانر جدید با تولید سری فیلمهای سامورایی و پرداخت به کمدی سیاه با مضمونی ضد جنگ و در مت بمب هسته ای، خود را بر سر زبانها انداخت.
دادههای جامعه شناسی و روان شناسی تاکید بر این دارند که کمدی، یک راه فرار و تعدیل در دوران ناخوشی جامعه است. اما این طور که در تاریخ سینما خواندیم، مواجههی هر کشور پس از جنگ جهانی دوم در موضوع ژانر کمدی، متفاوت بود. ژاپن به کمدی سیاه و زنده کردن تاریخ کشورش پرداخت، آلمان به پورن روی آورد و آمریکا ژانرهای اجتماعی اش را قویتر کرد. دوران اوج کمدی در هر کشور نشان از جابه جا شدن شاخصهایی در جامعه و فرهنگ است. شاخصهایی که هشدار میدهند مشکلی وجود دارد که باید به آن پرداخت.