رسانه ارگان علیه روزنامهنگاری حرفهای
با اطلاع رسانی نادرست در رسانه ارگان، مسوولان در نهاد بالادستی در برابر اشتباهات سازمان خود، نه تنها اشتباهات را قبول نمی کنند بلکه از عذرخواهی و تصحیح و حرکت در مسیر تغییر و بهبود شرایط خودداری می کنند.
عصرایران؛ رضا غبیشاوی
اول - رسانه های ارگان به رسانه هایی گفته می شود که توسط نهادها و ارگان ها و سازمان های دولتی و حکومتی تاسیس می شوند و هدف از راه اندازی آنها فعالیت تبلیغاتی و روابط عمومی آن دستگاه است البته با ظاهر روزنامه نگاری و رسانه. چنین رسانه هایی از استقلال لازم برخوردار نیستند؛ به دنبال فعالیت رسانه ای بی طرفانه و به دور سوگیری نیستند و موضع دارند.
دوم - ایران دارای رسانه های ارگان پرتعدادی است. شاید هیچ کشوری در جهان را نتوان یافت که به اندازه ایران دارای رسانه های ارگان شامل روزنامه و خبرگزاری و... باشد.
سوم - رسانه های ارگان در ایران دارای نقاط مثبت و منفی متعددی هستند. نقاط مثبت از جمله اینکه به لحاظ مالی و زیرساخت و پشتیبانی، زمینه لازم را برای فعالیت رسانه ای باکیفیت فراهم می کنند. می توان به روزنامه های همشهری (زیرمجموعه شهرداری تهران) و ایران (زیرمجموعه دولت) از ابتدای راه اندازی تا سال 84 یا ایسنا در سال های ابتدایی کاری و... اشاره کرد که زمینه فعالیت رسانه ای کیفی را فراهم کردند و به محلی برای معرفی و درخشش روزنامه نگاران برجسته ای تبدیل شوند.
بخش مهمی از روزنامه نگاران کیفی و خوشنام ایران کار را با این دسته از رسانه ها آغاز کردند. بخش مهمی از گزارش ها و خبرهای مهم و تاثیرگذار در حمایت از حقوق جامعه ایرانی توسط این بخش از رسانه ها منتشر شده اند. بخش مهمی از روزنامه نگاران کیفی در شهرها و استان ها با استفاده از امکانات و فضای این دسته از رسانه ها توانستند با خروج از محیط سنتی محلی، به فعالیت حرفه ای بپردازند.
در دوره برخی دولت ها، به دلیل حضور روزنامه نگاران و سردبیران حرفه ای در راس این رسانه ها، آنها توانستند به طور نسبی مسیر حرفه ای و اخلاقی را طی کنند اما در دوره برخی دولت های دیگر، این روند، عکس بود.
اگر بخواهیم درباره نقاط منفی رسانه های ارگان بپردازیم باید بگوییم:
از نقاط منفی این رسانه ها می توان به این نکته بزرگ اشاره کرد که این رسانه ها در حوزه های مرتبط با نهاد بالادستی (مستقیم یا غیرمستقیم) به دور از استقلال و نگاه حرفه ای و اخلاقی به فعالیت رسانه ای می پردازند و به جای کار روزنامه نگاری، در مسیر تبلیغات و روابط عمومی نهاد بالادستی حرکت می کنند. علاوه بر این، برای این دسته از رسانه ها به جای اینکه مردم، اهمیت داشته باشد نهاد بالادستی اهمیت بیشتری می یابد و مخاطب اصلی به جای مردم به نهاد بالادستی تبدیل می شود.
وقتی میان نهاد بالادستی و شهروندان عادی، نزاع و اختلافی به وجود می آید رسانه ارگان به جای اینکه به واقعیت های ماجرا بپردازد به دنبال منافع و حمایت از نهاد بالادستی خود است.
مثلا اگر یک شرکت هواپیمایی، روزنامه تاسیس کند و زمانی میان مسافران و این شرکت هواپیمایی بر سر خدمات دهی، اختلاف و نظر و بحث و جدلی به وجود بیاید فارغ از موضوع اختلاف و اعتراض و اینکه واقعیت چیست و حق با کیست و مسئله چرا و چگونه به وجود آمده این روزنامه به نفع شرکت هواپیمایی اطلاع رسانی خواهد کرد. هم خبرها و هم یادداشت ها و هم گزارش ها و مصاحبه ها همه و همه جهت دار و در مسیر حمایت از موضع شرکت هواپیمایی است.
این در حالی است که در چنین شرایطی دیگر نمی توان بر این روزنامه اسم روزنامه گذاشت بلکه بولتن تبلیغاتی است که هر روز چاپ و توزیع می شود گرچه در شکل و شمایل شبیه روزنامه های دیگر باشد.
بدتر اینکه برخی روزنامه نگاران و خبرنگارانی که در این روزنامه فرضی کار می کنند حمایت از موضع شرکت هواپیمایی در روزنامه را عادی و وظیفه خود می دانند در صورتی که اصول حرفه ای - اخلاقی می گوید روزنامه نگار همه جا باید به واقعیت پایبند باشد و در فعالیت خبررسانی و گزارش اتفاقات، بی طرفی را رعایت کند و استقلال حرفه ای داشته باشد.
در این شرایط چند اتفاق بدتر رخ می دهد.
- انحراف در خبررسانی در این رسانه ها با توجیه و بهانه حمایت از موضع نهادبالادستی، تهیه و انتشار خبرها به دور از واقعیت ها و همراه با موضع گیری و انحراف های روشن یا تاکتیکی انجام می شود.
- اخلال در فعالیت اطلاع رسانی
فعالیت اطلاع رسانی که بر محور انتقال واقعیت ها در چارچوب های حرفه ای واخلاقی است با انتشار خبرهای به دور از واقعیت یا ناراست یا جعلی، در اطلاع رسانی اختلال ایجاد می کند. همچنین چون این روند با حمایت و تایید نهاد بالادستی انجام می شود در نتیجه هم مصون از بازخواست است و هم قابلیت منع و احقاق حقوق افراد آسیب دیده، سخت و دشوار می شود.
- مشروعیت بخشی به اطلاع رسانی انحرافی
وقتی این روند اطلاع رسانی از سوی شرکت ها و سازمان ها و ارگان های مختلف غیرخصوصی و غیرعمومی دنبال شود کم کم به این روند اطلاع رسانی نادرست مشروعیت داده شده و این روند عادی و پذیرفته می شود.
- مقاومت نهاد بالادستی در برابر اشتباهات با این شکل اطلاع رسانی نادرست، مسوولان در نهاد بالادستی در برابر اشتباهات سازمان خود، نه تنها اشتباهات را قبول نمی کنند بلکه از عذرخواهی و تصحیح و حرکت در مسیر تغییر و بهبود شرایط خودداری می کنند.
آنها از طریق رسانه های زیرمجموعه خود با توجیه ها و اطلاعات نادرستی مجهز می شوند تا بتوانند در مقابل انتقادات و اعتراضات و مشکلات، از پذیرش اشتباهات خودداری کنند بلکه خود در مقابل مطالبه قرار بگیرند.
- تاثیرگذاری بر نهادهای دیگر چنین رسانه هایی با چنین اطلاع رسانی اتحرافی و ضدواقعیت از توان بالقوه ای برای تحت تاثیر قراردادن نهادهای داوری و قضائی و تجمع ها و احزاب و گروه های افراطی و باورمند به تئوری های توطئه برخوردارند. علاوه بر این می توانند نهادهای اداره کننده و تصمیم گیر و تصمیم ساز در جامعه را دچار اشتباه کنند. - روزنامه نگاری ارگانی به جای روزنامه نگاری حرفه ای با ادامه این روند کم کم روزنامه نگاری ارگانی و تبلیغاتی جای روزنامه نگاری حرفه ای بر مدار واقعیت را می گیرد و آسیب این وضعیت فقط متوجه عرصه اطلاع رسانی نخواهد بود بلکه ضربات جبران ناپذیری به منافع و حقوق مردم و جامعه و اداره امور مردم وارد می کند.
- رسانه ارگان و راه حل
روزنامه نگاری ارگان نه تنها به حل مشکل کمکی نمی کند بلکه در مسیر تقویت مشکل و دوری از درک واقعیت و حل مشکل است. چنین وضعیتی نه به سود ارگان و نه بلکه به سود نهادهای بالادستی است چرا که هیچ گاه تبلیغات، جای واقعیت و خبر را نمی گیرد.
تماشاخانه