شنبه 1 شهریور 1404

رمزگشایی از سکوت بانک مرکزی | چرا توضیح سیاست پولی خود «سیاستِ پولی» است؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
رمزگشایی از سکوت بانک مرکزی | چرا توضیح سیاست پولی خود «سیاستِ پولی» است؟

اقتصادنیوز: رئیس‌کل بانک مرکزی کمتر سخن می‌گوید و از برگزاری نشست‌های مطبوعاتی یا انتشار بیانیه‌های منظم خودداری می‌کند. احتمالا هدف از این سکوت، مدیریت انتظارات عمومی و جلوگیری از اثرات ناخواسته بر رفتار اقتصادی جامعه است.

به گزارش اقتصادنیوز، «سکوت بانک مرکزی برای چیست؟» این سوالی است که هفته نامه تجارت فردا در شماره هفته اخیر تلاش کرده است به آن پاسخ دهد.

در همین رابطه "محمد طاهری"، سردبیر هفته نامه تجارت فردا در سرمقاله این شماره نوشت؛

رئیس‌کل بانک مرکزی معمولاً از حضور در جمع خبرنگاران در حیاط دولت پرهیز می‌کند و ترجیح می‌دهد یواشکی و پاورچین از در پشتی ساختمان خارج شود. این رفتار احتمالا ریشه در منطق اقتصادی و ملاحظات مدیریت انتظارات عمومی توسط سیاستگذار پولی دارد.

اقتصاددانان می‌گویند همان‌گونه که سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های پولی و اقتصادی بر بازارها تاثیرگذار است، اظهار‌نظر مقامات پولی نیز بر بازارها اثر می‌گذارد.

مشکل اینجاست که رسانه‌ها، اغلب خبرنگاران سیاسی را به نشست‌های دولت می‌فرستند که معمولا نسبت به سیاست‌های پولی ناآگاه و کم اطلاع هستند. این کم‌اطلاعی به‌گونه‌ای است که گاهی در انعکاس آمارهای اقتصادی هم اشتباه صورت می‌گیرد. بنابراین در فضای ملتهب اقتصاد ایران، سکوت سیاست‌گذار پولی می‌تواند تلاشی برای جلوگیری از اثر شگفتی و التهاب بازارها باشد.

گریز محمدرضا فرزین از تله خبرنگاران دولت اگرچه با این منطق قابل پذیرش است اما با دیدگاه جانت یلن، رئیس پیشین فدرال‌رزرو، در تضاد قرار دارد. خانم یلن در جمله‌ای معروف گفته: «از آن‌جا که هیچ‌گاه چیزی را توضیح نمی‌دادیم، به جایی رسیده‌ایم که گاهی خود توضیح دادن، همان سیاست پولی است.»

اما چرا توضیح سیاست‌های پولی، بخشی از سیاست پولی محسوب می‌شود؟

اقتصاددانان می‌گویند: سخنرانی‌ها، اظهارنظرهای رسانه‌ای و بیانیه‌های سیاست‌گذار پولی می‌توانند بر انتظارات عمومی و رفتارهای اقتصادی تأثیرگذار باشند؛ بنابراین توضیح شفاف درباره اهداف و جهت‌گیری‌های بانک مرکزی می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای هدایت انتظارات فعالان اقتصادی عمل کند. این شفافیت، با ایجاد اطمینان در بازارها، کاهش عدم‌قطعیت و تقویت اعتماد سرمایه‌گذاران، مصرف‌کنندگان و بنگاه‌های اقتصادی، به اثربخشی سیاست‌های پولی کمک می‌کند.

اما پرسش این است؛ اگر رئیس‌کل بانک‌مرکزی از پاسخ به پرسش‌های فی‌البداهه خبرنگاران اجتناب می‌کند، چه کسی باید سیاست‌ها را به‌صورت شفاف توضیح دهد؟

بسیاری از بانک‌های مرکزی سخنگوی حرفه‌ای دارند که به صورت منظم با روزنامه‌نگاران اقتصادی نشست برگزار می‌کنند. بانک‌های مرکزی همچنین از کانال‌های رسمی مانند بیانیه‌های مکتوب یا کنفرانس‌های مطبوعاتی برنامه‌ریزی‌شده برای انتقال پیام‌های خود استفاده می‌کنند. این ابزارها امکان کنترل دقیق‌تر بر محتوا و نحوه ارائه آن را فراهم می‌آورند. علاوه‌بر این، بانک‌های مرکزی در سال‌های اخیر به «روایت‌گری» رو آورده‌اند و با آموزش عمومی، تلاش می‌کنند ادراک، باورها، انتظارات و نگرش‌های مردم را نسبت به تحولات پیش‌رو شکل دهند.

این رویکردها از آن جهت اهمیت دارد که انتظارات عمومی به ابزاری کلیدی در سیاست‌گذاری پولی تبدیل شده‌اند. برای مثال، اگر بانک مرکزی اعلام کند که سیاست ارزی تغییر خواهد کرد و مردم این پیام را درک و باور کنند، انتظارات آنها از نرخ‌های آینده تغییر می‌کند و رفتارهای اقتصادی‌شان نیز دگرگون می‌شود. این تغییرات می‌توانند بدون نیاز به اجرای سیاست‌های سخت‌گیرانه، تنش‌ها را از بازار دور کنند.

اما واقعیت این است که این تغییر پاردایم، دست کم برای بانک‌مرکزی ایران بسیار چالش‌برانگیز است، زیرا مفاهیم اقتصادی و به خصوص مفاهیم سیاست پولی، اغلب پیچیده‌اند و عموم مردم ممکن است پیام‌های تخصصی سیاستگذار پولی را به‌درستی درک نکنند. اینجاست که دیپلماسی رسانه‌ای و رویکردهای آموزشی می‌تواند به بانک‌های مرکزی کمک کند تا سیاست‌های خود را باورپذیرتر و اثربخش‌تر کنند.

سیاستگذاران پولی در سال‌های اخیر نه‌تنها درباره وظایف حرفه‌ای و تخصصی خود صادقانه و صمیمانه با آحاد جامعه صحبت می‌کنند، بلکه تلاش‌شان این است که سیاست‌های پولی را به مردم آموزش دهند. سخنرانی‌های آنها بیش از اطلاع‌رسانی، جنبه آموزشی نیز پیدا کرده‌اند تا بر درک، باورها، انتظارات و نگرش‌های عمومی به مسائل اقتصادی تاثیر بگذارند. این تغییر به این دلیل رخ داده که تصمیم‌گیران پولی دریافته‌اند اگر مردم و فعالان اقتصادی اهداف و دلایل اقدامات آنها را درک کنند، واکنش‌های منطقی‌تری نشان می‌دهند و این واکنش‌ها خود بخشی از ابزارهای سیاست پولی می‌شوند.

اکنون زمان آن رسیده که سیاستگذار پولی در کشور ما با تعریف نهادهای ارتباطی جدید از جمله انتخاب سخنگوی سیاست‌های پولی، تنظیم بیانیه‌های منظم و انتشار به موقع آمارهای اقتصادی، عصر جدیدی از ارتباط با آحاد جامعه را آغاز کند. در نظام حکمرانی اقتصادی ایران که رئیس‌کل بانک‌مرکزی مسئول همه چیز است اما هیچ‌چیز در کنترل او نیست، نیاز به بانک مرکزی روایتگر و معلم داریم که توضیح، تشریح و آموزش سیاست‌ها را چه برای سیاستمداران و چه برای آحاد جامعه، بخشی از سیاست پولی بداند.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید