روحانی علیه روحانی / سؤال عجیب "نماینده مستعفی مجلس ششم" از مجلس یازدهم
فردی که قبلا ادعا کرده بود ایران شکست خورده و دچار فساد سیستمی است؛ اخیرا ترقی کرده و از این گفته است که حکومت ایران به خانوادهها ظلم میکند!
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
چرا مجلس یازدهم انقلابی است!؟
سؤال عجیب "نماینده مستعفی مجلس ششم" از مجلس یازدهم
احمد شیرزاد، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از حامیان رئیس جمهور روحانی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا ضمن انتقاد از عملکرد مجلس یازدهم گفته است:
"نمایندگان مجلس یازدهم عنوان میکنند معتقد به ارزشهای انقلاب هستیم، این دوستان بیایند روشن کنند چه ویژگی دارند که دیگران ندارند؟ "[1]
*سؤال آقای شیرزاد پاسخ سادهای دارد...
مجلس یازدهم بر خلاف مجلس ششم و نمایندگان مستعفیاش اهل حاشیهسازی برای مردم و نظام نیست و مثل مجلس دهم تاکنون مرتکب رسوایی بزرگی مثل "سلفی حقارت" نشده است.
این مجلس همچنین نشان داد که مرد میدان تعیین تکلیف طرحهای بر زمین ماندهای مثل "اخذ مالیات از خانههای خالی" و "طرح رتبهبندی معلمان" است و در این راه هر اقدام انقلابی هم که نیاز باشد را انجام میدهد و اهل سستی و مماشات نیست. مجلسی که ماجرای سیلی زدن یک نماینده به یک سرباز وظیفه را تا انتها و تا عذرخواهی رسمی نماینده پیگیری کرد، رئیسش به جای کارهای بیفایده اهل نظارت میدانی در استانهاست و در ماجرای "تاجگردون" هم نشان داد که با خطاهای مدیریتی رجال کشور در حیطه وظایف قانونی خود هیچ مداهنهای ندارد.
و این یعنی مجلس انقلابی...
بدیهیست که چنین روش و منشی با نظر اصلاحطلبان که هیچ مفسدی را از خود نمیرانند، مخالفان مدیریت جهادیاند و به جای باربرداری اهل بار گذاشتن هستند؛ خوانش مشترک ندارد و آقایان را ناراحت میکند.
این نکته نیز باید محل تأمل و نظر باشد که در اظهارات شیرزاد در متن مصاحبه حتی یک جمله هم مبنی بر اینکه "مجلس وظیفه اجرایی ندارد"! دیده نمیشود که این مسئله میتواند مؤید سوء نیت در شیرزاد باشد.
به این معنی که یک مجلس حتی اگر متشکل از بهترین نمایندگان دوران هم باشد و بینقصترین مصوبات را هم داشته باشد اما اجرای مصوبات بر عهده دولت است.
شاهد مثال این قضیه نیز اجرا نشدن تاکنون طرح اخذ مالیات از خانههای خالیست که همچنان معطل مانده است. [2]
***
روحانی علیه روحانی
حجت الاسلام سیدحمید روحانی، عضو هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در آیین نکوداشت مرحوم آیتا... سیدمصطفی خمینی با بیان اینکه ملتهای ظلم کشیده درک می کنند استقلال و آزادی چه نعمت بزرگی است، گفت: ملت ما در زمان رژیم ستمشاهی ذلت کشید و تحقیر شد. پهلوی ذلت پذیر، اما مستکبر بود. امام تلاش کردند به ملت ایران سربلندی و عزت ببخشند.
به گزارش رسا، وی با تاکید بر اینکه در 8 سال گذشته دیدیم یک عنصر چگونه ملت ایران را سرشکسته کرد، اظهار داشت: سال 1397 پنج دیپلمات ایرانی را از اروپا اخراج کردند، به هواپیمای وزیرخارجه سوخت ندادند و دو جوان ایرانی که برای زیارت عازم مکه بودند مورد اذیت قرار گرفتند اما از "دولت تدبیر و امید" صدایی درنیامد.[3]
*متأسفانه کارنامه رئیسجمهور روحانی و دولت سابق به حدی نازل است که جای چندانی برای دفاع ندارد.
خاصه در مقولات مهم و بزنگاهها که رؤسای جمهور همواره تلاش میکنند اشتباهات کمتری در این مقاطع داشته باشند اما شاهدیم که آقای روحانی و تیم همراهشان در همین مقاطع نیز عملکردهای بسیار بدی را به نمایش گذاشتند.
البته برخی عملکردها در کارنامه آقای روحانی به حدی بد و غیر قابل توجیه است که پیرامون آنها سؤالات و انگارههای امنیتی وجود دارد.
مثل سؤالاتی که ما در وبلاگ مشرق طی سالهای ریاستجمهوری آقای روحانی بارها و بارها پرسیدیم و از سوی ستاد دولت هم مورد اعتراض و پیگیری قرار گرفتیم!
از جمله اینکه چرا برخی مقامات دولت اعتدال در صف اول سیاهنمایی از اوضاع کشور قرار داشتند و گاهی حتی تندتر از دشمنان دست به سیاهنمایی از وضعی میزدند که قاعدتا میبایست خود بزرگترین مدافع آن باشند؟
چرایی اصرار بر ندیدن تحلیلهای درستی مثل پیشبینی وقوع فتنه اقتصادی و حضور جواسیس در پرونده برجام نیز از جمله این سؤالات بود.
مردم باید بدانند که کار دولت سابق به جایی رسیده بود که سخنگوی دولت پس از اغتشاشات فتنه اقتصادی در آبان 98 ابراز میداشت که "حکایت همچنان باقیست..."! [4]
***
ترقیات تازه کسی که میگفت ایران شکست خورده و فاسد است!
محمد فاضلی، از جامعهشناسان نزدیک به جریان چپ در یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است: شاید هیچ نظام سیاسی در دنیا به اندازهای که در ایران قدرت سیاسی بر حفظ، کرامت و استواری بنیان خانواده تأکید دارد، بر خانواده تأکید و قصد خود برای تقویت خانواده را بیان نمیکند. چندین مقام (نظیر معاون رئیسجمهور)، شورای عالی (نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)، کمیسیون و سازمان هم برای پیشبرد سیاستهای نظام سیاسی درخصوص خانواده وجود دارد. حکومت حتی با بیان سیاستهای تشویقی نظیر دادن جایزه فرزندآوری در پی تشویق خانواده و کارکردهای آن است. نظام سیاسی اما به شیوههای مختلف، خانواده را آزار میدهد و به شکل ساختاری و ناخواسته بر تضعیف بنیانهای آن اصرار میورزد!
او در ادامه با برشمردن برخی مشکلات ایران مثل گرانی، نقائص سیستم آموزشی و... مدعی بالا بودن نرخ بیکاری در ایران هم میشود و تأکید میکند که کیفیت حکمرانی در ایران پایین است!
فاضلی همچنین ضمن انتقاد از وجود سهمیه برای کنکور و نیز برخی ایرادات در نظام بانکی کشور؛ به وسوسه شدن برخی خانوادهها برای مهاجرت از ایران اشاره میکند و مینویسد: سیاستهای حکمرانی در ایران بر اساس سازوکارهای برشمرده شده (و البته مواردی بیشتر که در حوصله این نوشتار نیست) به شیوههای مختلف خانواده را آزار میدهد و عملا برخلاف گفتهها و مقاصد خود برای تقویت بنیان خانواده حرکت میکند. حکمرانی وقتی با این خصیصههای ساختاری بنیان خانواده را تضعیف کرده و خانواده را میآزارد، سخن گفتن حکمرانان از تقویت بنیان خانواده، ارائه جایزه به کسانی که فرزندآوری کنند و تکریم خانواده، آب در هاون کوفتن یا بدتر از آن، انگشت کردن در چشم شنونده است.[5]
*قبل از هرچیز بایستی بیان کرد که برخورداری از سمتهایی مثل استادی در دانشگاه و یا برخورداری از مدرک تحصیلی در رشتههایی مثل جامعهشناسی؛ دلیلی بر نادیده گرفتن عقلانیت و یا بدتر از آن بیان ناواقعیتها نیست!
مثلا مشخص نیست چرا آقای فاضلی اصرار دارند که مشکلات طبیعی اقتصاد ایران که در تمام اقتصادهای دیگر دنیا هم با شدتهای بیشتر وجود دارد را مشکلاتی حاد، بحرانی و ناشی از حکمرانی بد جلوه دهد؟
اصلا ایشان اطلاعی از حکمرانی بد و خوب و یا امتیازات حکمرانی ایران که امروز به یک هژمون سیاسی و اقتصادی در جهان تبدیل شده است را دارد که چنین ادعایی را مطرح میکند!؟
شاهد مثال آنکه فاضلی در حالی مدعی بالا بودن نرخ بیکاری در ایران میشود که نرخ بیکاری در ایران تکرقمی است و بخش زیادی از همین نرخ تک رقمی هم شامل پدیده بیکاری شیک (به معنی امتناع کارجویان از پذیرش هر شغلی) میشود. [6]
مسئله دیگری که بیبنیادی اظهارات فاضلی را بیشتر عیان میکند، اینست که بررسی علمی مقولاتی مثل طلاق و مهاجرت در ایران نشان میدهد که این مقولات بیشتر در میان خانوادههای برخوردار مطرح میشوند تا در خانوادههای کمتر برخوردار! ضمن اینکه طرح بهانههای اقتصادی برای یک وسوسه بورژوایی به اسم "مهاجرت" نیز به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
من حیثالمجموع بایستی با چراغ عقلانیت و قضاوت منطقی به هر اظهار نظری پیرامون جامعه و سیاست در ایران نگریست زیرا گویا دستی نامرئی در کار است تا هرآنچه که میتواند ناراست بگوید و هرآنچه که میتواند از حقایق مثبت را انکار کند.
گفتنیست آقای فاضلی از کسانی است که مدعی وجود فساد سیستمی در ایران و نیز شکستخورده بودن ایرانیان نیز هست...
بدیهیست که در صورت سکوت همچنان خواص و عدم ورود صاحبان تریبون و صدا و سیما به عرصه بیان مثبتات کشور و پراکندن امید؛ القائات این افراد میتواند منجر به انکسار ذهنی مردم و بروز پدیده "فتنه اقتصادی" شود.
پیش از این، سفیر قزاقستان (از کشورهای عضو پیمان شانگهای) از اقتصاد ایران با عنوان یک اقتصاد قوی یاد کرده بود که توانسته عضویت در شانگهای را به دست آورد.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1146512
2_ https://www.isna.ir/news/1400062921158/
3_ asanews.ir/002uLK
4_ www.irna.ir/news/83573815/
5_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/324670
6_ mshrgh.ir/1247052