روزنامهنگاری در عصر دیجیتال؛ پوستاندازی یا مرگ؟
اکوسیستم روزنامهنگاری تغییر کرده و با وب 2.0 به وفور محتوا در روزنامهنگاری رسیدهایم که ساختار تولید و فرهنگ مصرف اخبار را تغییر میدهد. خبر - که تولید آن حرفهای و در انحصار سازمانهای رسانهای بود - حالا در پلتفورم های اجتماعی و با گوشیهای همراه و هوشمند، همچون هوایی که تنفس میکنیم جهان را در برگرفته و رسانههایی که پایههای دموکراسی بودند با چالش های جدی مواجهاند تا جایی که...
عصر ایران؛ امید جهانشاهی - نوشتن از نسبت روزنامه نگاری و دموکراسی برای گرامیداشت نقش روزنامهنگار یکی از موضوعهای رایج در روز خبرنگار بوده است. چه، تاریخ روزنامهنگاری در پیوندی عمیق با دموکراسی است.
هیمنه حاکمیت مطلقه کلیسا و پادشاهان خودکامه اروپایی با تحولاتی شکسته شد که بستر آن را انقلاب گوتنبرگ با ابداع چاپ گسترانید.
هر چند دستگاه چاپ به انگیزه نشر کتاب مقدس مورد حمایت حاکمیت کلیسا بود اما در عمل زمینه تکثیر اندیشه های انتقادی را فراهم کرد. به تدریج صداهای متفاوت رشد کرد، ایدئولوژی ها سامان یافتند و روزنامه ها تثبیت و خواندنی شدند.
رسانه ها با انتشار خبرها و تحلیل ها از زاویه نگاه ایدئولوژی خودشان بستر گفت و گوی جمعی دو طیف اصلی و قدرت های موجود در جامعه را فراهم می سازند و این پایه ای برای دموکراسی است.
اصولی که مبنای روزنامه نگاری است همان پایه و پشتوانه دموکراسی است. مثل مطالبه گری از صاحبان کرسی های قدرت و شفاف سازی و افشاگری. بی جهت نیست که رسانه ها را از ارکان دموکراسی دانسته اند.
رسانه ها با به بحث گذاشتن مسائل عمومی یا مسائلی که از منظر ایدئولوژی آنها باید برجسته شوند، گفت وگوی عمومی ایجاد می کنند. به این ترتیب، آنها معرف نگاه ها و ناظر جابجایی آرام قدرت هستند.
قریب دو قرن روزنامهها چون خون در رگ های دموکراسی در جریان بودند، حالا اما چشم انداز روزنامه نگاری متفاوت شده است.
خبر که تولید آن حرفه ای و در انحصار سازمانهای رسانه ای بود، حالا در پلتفورم های اجتماعی و با گوشی های همراه و هوشمند، همچون هوایی که تنفس می کنیم جهان را در برگرفته است و رسانه هایی که پایهها و مقوم دموکراسی بودند با چالش های جدی مواجه اند تا جایی که برخی به اغراق می گویند روزنامه و تلویزیون آخرین دهه خود را سپری میکنند.
واقعیت این است که با دیجیتالیسم، اکوسیستم روزنامه نگاری تغییر کرده است. با وب 2.0 به وفور محتوا در روزنامهنگاری رسیدهایم، حالا این وفور، ساختار تولید و فرهنگ مصرف اخبار را تغییر میدهد.
این روند ادامه خواهد داشت و سطح اقیانوس محتوا همچنان بالا خواهد رفت. این برای رسانه هایی که میتوانند فیلتر کنند، اخبار را تخصصی کنند و اخبار مختلف را بهم مربوط کنند اما فرصت است.
ما در دنیایی هستیم که در آن ایدهها و خبرنگاری به مثابه روشنفکری بخشی از شبکهها، جریانهای اطلاعات و تحلیلهایی هستند که نسبت به قبل کمتر دارای مرز و بیشتر منعطف و در هم تنیده اند.. سازمانهای خبری باید بتوانند با تغییر سبک و همچنین تطبیق کار خود با لحن و سبک چندگانهی الگوی مصرف رسانه ای جدید مردم، خود را با این محیط جدید وفق دهند و این شرط بقاست.
سرعت انتقال خبر در هیچ دوره ای از تاریخ قابل قیاس با دهه اخیر نبوده است. بخشی به دلیل فناوری و بخشی به دلیل احساس نیاز شدید و شاید جعلی مردم به دریافت شبانه روزی اطلاعات است.
از آنجایی که امروزه اخبار فوری است، فوراً هم کهنه میشود. این به این معنی است که پاداش سریع بودن عالی است، اما در بسیاری موارد پاداش اول بودن کمتر اهمیت دارد. همان طور که هر واقعیت جدیدی به فوراً در دسترس همه در همه پلتفورم ها و نرم افزارهای همراه قرار میگیرد، ماهیت اخبار فوری اما دارد تغییر میکند. خبر تبدیل به گشودن بسته های جدید برای رویدادی میشود که گذشته است اما برای مردمی که خودشان در رسانههای اجتماعی در تکمیل و تفسیر آن مشارکت دارند، همچنان جاری و زنده است. بنابراین رویداد خبری تبدیل به یک رویداد جمعی شده است و دیگر نه یک گزارش تولیدی حرفه ای.
از این رو، اگر فوراً روزنامه نگار خبری را منتشر کند وظیفهی او ارائه توضیح است چیزی که تا مدتها ممکن است ادامه یابد. به تعبیری محتوا پیچیدهتر و عمر طولانیتری یافته است.
علاوه بر تحولات خبر، سازمان های رسانه ای نیز به شدت زیر فشار های اقتصادی هستند و این ناشی از کاهش تبلیغات، عرضه بیش از حد محتوا و شدت رقابت است.
در کنار کاهش منابع درآمدی، افزایش فشار برای تولید روایت های بیشتر در پلتفورم های بیشتر، و یک چرخه خبری 24 ساعته، منجر به حجم زیادی از روزنامه نگاری سطحی و سرسری شده است و آن روزنامه نگاری حرفه ای مقوم دموکراسی را تضعیف کرده است.
تلاش هایی برای مقابله با برخی فشارها البته وجود دارد؛ مثل اینکه غول های فناوری همچون فیس بوک و گوگل که از بارگذاریِ مطالب خبری در بسترهای خود پول زیادی به دست می آورند، درآمد تبلیغاتی خود را با سازمان های رسانه ای تقسیم کنند. اما بسیاری همچون پروفسور بینس معتقدند این کار ممکن است به اقتصاد برخی برندهای خبری کمک کند اما نمی تواند به روزنامهنگاری محلی کمک کند که اتفاقا بیشتر زیر فشاراست و نمی تواند به روزنامه نگاریِ منافع عمومی کمک کند.
همچنین منطق رسانه ای و طبیعت فناوری در رسانه های اجتماعی به گونه ای است که مخاطب آن را معمولاً روی گوشی و در موقعیت های سرپایی و به صورت سرسری می خواند و بر خلاف روزنامه از نوع مطالعه دقیق نیست و لذا خواندن به صورت به اصطلاح «رد کردن» است که سطحی و سرسری است. و متناسب با محتواهایی سطحی و سرسری و آکنده از اخبار جعلی.
برخی روشنفکران که دغدغه آینده دموکراسی دارد می پرسند آیا با رسانههای اجتماعی شهروندان مطلع تر شدهاند یا با اضافه بار اطلاعاتی تهدید میشوند؟ آیا جوامع با به مسائل ملی خود بهتر آشنا میشوند یا با اخبار و اطلاعات متنوع، سرگرمتر میشوند؟
میزان علاقه به پیگیری اخبار به اصطلاح جدی هم کاهشی است و این خود هم به خاطر تغییر الگوی مصرف و گرایش به رسانه های اجتماعی است و هم نتیجه بی اعتمادی به رسانه های بزرگ.
تحقیقات نشان داده است با رشد انفجاری رسانه های اجتماعی و بیشتر شدن نقش آنها در خبر، در بسیاری کشورها میزان اعتماد به تلویزیون های بزرگ کاسته شده است برای مثال در آمریکا به طعن گفته می شود که رسانه های بزرگ خبری هم بر پایه و هم مقوم «دلاروکراسی» هستند.
چالش آینده دموکراسی یک چالش جدی است. امسال (2022) پژوهشی در مورد آینده های موسسات خبری ملی در اروپا کار شده است که چند سطر مربوط به دموکراسی آن را نقل می کنم: «فضای سیاسی کنونی که مشخصه آن افزایش پوپولیسم، ناسیونالیسم طغیانگر، قطبی شدن فزاینده امر سیاسی و گسترش اخبار جعلی در رسانه های دیجیتال است، نیاز به دسترسی گسترده به اخبار قابل اعتماد را ضروری ساخته است. اما چه کسی باید مسئولیت تولید و ارائه آن را داشته باشد؟
رسانههای خبری ملی از جمله خبرگزاریها، بهطور سنتی بهعنوان تولیدکنندگان قابلاعتمادترین اخبار در دولتها - ملت ها بوده اند. با این حال، افزایش قابل توجهی در تعداد منابع خبری غیررسمی در چشمانداز رسانههای دیجیتال وجود داشته است، افزایشی که نقش سنتی اخبار را در تصمیمگیری دموکراتیک به چالش میکشد.»
همه اینها نه به معنای مرگ دموکراسی است و نه مرگ روزنامهنگاری بلکه با تغییر پارادایمیک اکوسیستم روزنامهنگاری سخن بر سر پوستاندازی مفهوم رسانه، قدرت و سیاست است و اینکه صورت دیگری از دموکراسی در حال ظهور است که با تعابیری همچون دموکراسی دیجیتال و دموکراسی شبکهای محل بحث هستند.
پس زندهباد روزنامهنگاری، زندهباد دموکراسی.
تماشاخانه