روزنامه هممیهن: شور انتخاباتی حامیان پزشکیان مجازی است نه حقیقی / اصلاحطلبان در ایجاد موج اجتماعی موفق نبودهاند!
از لحاظ نظری نبود یک نظریه بهروزشده از اصلاحات و طراحی یک افق ملی بر شرایط موجود آنان سنگینی میکند.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
************
روزنامههای امروز چهارشنبه ششم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که رخدادهای هشتمین انتخابات مناظرهها و تلاش برای اجماع در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
یک رسانه اصلاح طلب با اعتراف به اینکه اصلاح طلبان در شکل دهی به موج انتخاباتی موفق نبوده اند فقدان نظریه، بی توجهی به افکارعمومی و عدم پویایی اصلاحات را دلیل ناکامی این جریان در شرایط فعلی ارزیابی کرده است.
روزنامه اصلاح طلب هم میهن با اذعان به اینکه شور انتخاباتی حامیان پزشکیان بیشتر مجازی است تا حقیقی، شانس پیروزی وی را با توجه به رویه فعلی اش کم ارزیابی کرد.
این روزنامه با بیان اینکه با اعلام لیست افراد تاییدصلاحیتشده توسط شورای نگهبان و تایید پزشکیان موجی در فضای مجازی شکل گرفت و نمود بیرونی اندکی نیز یافت، نوشت، اما در واقعیت امر و تا این مرحله از انتخابات، فضای حقیقی کمتر متأثر از شور فضای مجازی بوده است. برخی فرازها مانند صلابت و تسلط آقای ظریف در میزگرد گفتوگوی سیاسی باعث برانگیختگی بخشی از جمع متکثر و دارای اکثریت عدم مشارکتیها شد و برنامهریزان ستادی نیز سعی کردند از این روش استفاده کنند تا به نوعی این شوکها سبب شود جامعه عدممشارکتیها را راغب به حضور در صحنه انتخابات کند اما تا اینجای کار موفق نبوده است. عمده این عدم موفقیت به نظر میرسد به رویکردی منتسب است که جناب پزشکیان در روند انتخابات اخیر در پیش گرفتهاند.
هم مهین اما با اشاره به اینکه گفتمان پزشکیان یک گفتمان درون چارچوبی است، چاره کار پزشکیان را جلب و جذب آرای عدم مشارکتی ها عنوان کرده و خواستار طرح موضوعات همچون حصر، نظارت استصوابی، حجاب و... از سوی پزشکیان شد.
این روزنامه اما در ادامه با انتقاد از نحوه ارتباط گیری اصلاح طلبان با جامعه عدم مشارکتی ها، این ارتباط را بر اساس انذار و از بالا به پایین ارزیابی کرد و نوشت، اگر پزشکیان و همراهانش بتوانند گفتوگوی صادقانه، همدلانه و با تاکید بر دغدغههای عدم مشارکتی ها را در دستور کار خود قرار دهند، میتوانند به کسب پیروزی در این انتخابات و مهمتر از آن گام برداشتن در مسیر پیشبرد امور مورد توجه حامیان خود پس از انتخابات امیدوار باشند. در غیر اینصورت و با تاکید بر روند کنونی و تلاش صرف در جهت کسب رای در جامعه مشارکتی پیشفرض، شانس پیروزی ایشان کم است.
این روزنامه همچنین در یادداشتی دیگر مینویسد:
حمایت مجموعه نیروهای اصلاحطلب از مسعود پزشکیان تا امروز موجب نشده تا موج گسترده اجتماعی در گرد نامزد اصلاحطلبان شکل گیرد.
به باور این روزنامه، تقلیل اصلاحطلبی به شرکت در انتخابات و عدم پویایی احزاب و جریانهای اصلاحطلب در شرایط عادی و بیتوجهی اصلاحطلبان به دیگر حوزههای زیست سیاسی و اجتماعی از دیگر عللی است که موجب شده تا افکار عمومی با اقبال کمتری به انتخابات اخیر توجه کنند. سکوت اصلاحطلبان درباره دلایل و شروط و حتی خطوط قرمز اصلاحطلبی که در نهایت منجر به حمایت از نامزدی پزشکیان شده هم در این باره اثرگذار است. یعنی اصلاحطلبان به افکار عمومی توضیح اقناعکنندهای ارائه نکردهاند که چرا از نامزدی آقای پزشکیان استقبال کردهاند.
هم میهن همچنین تصریح می کند که به لحاظ نظری نیز نبود یک نظریه بهروزشده از اصلاحات و طراحی یک افق ملی بر شرایط موجود آنان سنگینی میکند.
روزنامه آرمان امروز نیز در یادداشتی به چالشهای دولت چهاردهم پرداخته و مینویسد:
ایران برای بسیاری از کشورها و حتی کشورهای دوست به یک «مسئله» تبدیل شده است. مسئله شدن یعنی ورود به کانال «بیربطشدگی» و چنانچه برای بیربطشدگی تدبیری و اقدامی صورت نگیرد؛ به دگرشدگی، در نظام بینالملل و منطقهای ختم خواهد شد. دگر شدگی در نظام بین الملل قطعا مخاطراتی برای آن کشور دارد. گذار کشورهای عربی خلیج فارس از استراتژی «بقا محور» به «استراتژی توسعه محور»؛ تمایزِ ادراکی ایران با سایر کشورهای منطقه را افزایش میدهد و ایران را به یک استثناء در خاورمیانه تبدیل میکند. انرژی مضاعف ایران در محیط بینالملل (مقابله با امریکا) و محیط شامات (مقابله با رژیم صهیونیستی)؛ امکان کنش مندی موثر ایران در محیط افپاک؛ محیط قفقاز، محیط خلیج فارس و محیط آسیای مرکزی را کاهش داده است و به فرایند بیربطشدگی ایران در این محیطها ناخواسته کمک میکند.