روز خبرنگار را جشن نمی گیریم اما امیدواریم
سه تن از روزنامه نگاران پیشکسوت کشورمان، مرگ دو خبرنگار جوان محیط زیست را تلخ ترین خبری میدانند که به فاصله روز خبرنگار سال قبل و امسال روی داده است. آنها همچنین از دشواری های روزگار خبرنگاران در شرایط کرونا می گویند و البته همچنان امیدوارند. یکی از آنها به جمله ای از عباس کیارستمی اشاره می کند؛ «فکر میکنیم که زندگی ادامه دارد...» و ادامه می دهد، در پایان هر تلخی امیدواریم روزهای...
خبرنگارهای ایرانی، روز خبرنگار را در سال 1400، در شرایطی پشت سر می گذارند که چند روز بیشتر از مراسم چهلم دو خبرنگار جوان از دست رفته ایسنا و ایرنا نمی گذرد؛ حادثهای که به جرأت میتوان از آن به عنوان یکی از تلخ ترین خبرهای سال 1400 در میان آماج اخبار بد و آزاردهنده اخیر یاد کرد. خبرنگارها همچنین امسال در غم از دست دادن عده ای از همکارانشان (عزیزانی چون روح الله رجایی، علی اکرمی، سهیل گوهری و...) به دلیل کرونا به ماتم نشسته اند و البته همچنان نگران روزهای پیش رو هستند.
ایسنا به مناسبت روز خبرنگار با سه تن از روزنامه نگاران قدیمی کشور گفتوگو کرده و درباره سالی که گذشت نظر آنها را جویا شده است.
ناامیدی از خود کرونا هم خطرناکتر است
عباس یاری منتقد سینما و از بنیانگذاران مجله های «فیلم» و مجله «فیلمامروز» درباره تلخترین اتفاقاتی که در سال گذشته و امسال شاهد آن بوده است، میگوید: متاسفانه سال گذشته شاهد مرگ بسیاری از چهرههای باارزش و تکرار نشدنی بخش فرهنگ، هنر، ورزش و سینمای ایران بودیم. حجم این خبرهای تلخ هر روز بیشتر و بیشتر میشد. در کنار این وضع هولناک، تورم به شکلی افسارگسیخته نفس مردم به ویژه بخش کارگری و کارمندی را به شماره انداخته بود و در بخش نشر، قیمت کاغذ تا شش برابر بالا رفته بود و زنگ خطر برای بخش انتشارات به صدا درآمده بود. مرگ چهرههایی مثل استاد اکبر عالمی، خسرو سینایی، چنگیز جلیلوند، کامبوزیا پرتوی و مسعود مهرابی در کنار بسیاری چهره های محبوب ورزشی مانند علی انصاریان و مهرداد میناوند به همه سرخوشیها و امیدها برای آینده، رنگ سیاه پاشیده بود. خود من سال قبل دو بار گرفتار بیماری کرونا شدم، درست زمانی که همسرم و خواهرم هم بخاطر این بیماری با شصت درصد درگیری ریه در بیمارستان بستری بودند. لحظههایی بسیار تلخ و سختی را گذراندیم و متاسفانه از بین ما شاهد مرگ خواهرم هم بودم. دبیر تحریریه فیلمامروز اضافه میکند: «طی مدتی که در بیمارستان بستری بودم سعی میکردم به عنوان کسی که مخاطبان و دوستانی دارد، حال و هوای بیماریام را طوری منعکس کنم که خدای نکرده کابوس مرگ و میر و وحشت ویروس کمتر شود و ضمنا انتقادهایم توهین یا دلسردی به بخش درمانی وارد نکند؛ حتی اگر انتقادی هم دارم خیلی نرم و دوستانه مطرح کنم. با وجودی که طی دو سال اخیر دو برادر کوچکترم را هم که از چهرههای برجسته هنری بودند، از دست داده بودم اما به این اعتقاد داشتم که زندگی ادامه دارد و باید تلاش کرد با ایجاد فضای امیدواری و حس و حال خوب جامعه را برای پیروزی بر مشکلات و بیماریها امیدوار کرد. این روزنامه نگار پیشکسوت با اشاره به مرگ مسعود مهرابی اظهار میکند: مرگ او شاید برای ما که چهل سال در یک کار فرهنگی در کنار هم بودیم و ثابت کرده بودیم میشود در کنار هم بود و سالم و بدون دغدغه زندگی کرد را با انتقال امتیاز این نشریه به وارث او که درک درستی از کار جمعی و مطبوعاتی نداشت بسیار هولناک و از جمله اتفاقهای بد فرهنگی ایران در سال گذشته بود. متاسفانه دوستانی که در بخش امتیازات بودند، بدون بررسی و رعایت این نکته که این واحد فرهنگی به اتکای چهل سال از عمر و زندگی سه چهره مطبوعاتی شکل گرفته، دوام آورده و تلاش شده آبرومند و سرپا بماند، امتیاز مجله را مثل یک کالا به فرزند ایشان دادند، کسی که نگاه درستی به کاری که انجام میدهد نداشت و در طول این چهل سال حتی یک بار هم در این فضا تنفس نکرده بود. این شاید بدترین اتفاقی بود که برای مجله فیلم افتاد و این میراث گرانقدر گرفتار آوار شد و بنیانگذارانش از آن جدا شدند. یاری با بیان اینکه امسال همچنان کرونا یکه تازی میکند و هر روز شاهد مرگ و بستری شدن عزیزانمان در بیمارستانها هستیم، ادامه داد: با بیبرنامهگی و با افتادن مدیریت کارها به آدمهای کوچک خیلی چشم امیدی به آینده ندارم البته ما تلاش میکنیم امیدوار باشیم و این حس و حال امیدواری را منتقل کنیم چون ناامیدی به نظرم از خود کرونا هم خطرناکتر است. به قول عباس کیارستمی فکر میکنیم که زندگی ادامه دارد و در پایان هر تلخی امیدواریم روزهای شیرین هم در انتظارمان باشد.
عباس یاریاو در پایان درباره رسالت خبرنگاران در این روزها یادآور میشود: رسالتمان این است که سعی کنیم حداقل در خودمان و در اطرافیانمان و خوانندههایمان حس و حال بهتر بودن و بهتر شدن را ایجاد کنیم که همین نجات بخش است؛ زیرا در جایی که ما به ناامیدی صرف میرسیم هیچ اتفاق خوبی برایمان نمیافتد و دیوارها روز به روز بیشتر فرو میریزد و این آواری است که خدای نکرده ما را در زیر خود مدفون میکند. بنابراین راهش نه غیض و بغض است نه قفل فرمان! دیده اید که ما ایرانیها معمولا از این وسیله به عنوان کلت استفاده میکنیم، عرصه قلم و مطبوعات آزاد را باید باز بگذاریم زیرا انتشار مطبوعات آزاد که از صافی و فیلتر نویسنده، روزنامه نگار، مدیر مسئول و آدمهای دغدغهمند فرهنگی و اجتماعی میگذرد، قطعا اگر در لحظه به نفع دولتمردان نباشد، در دراز مدت سودش متوجه همه میشود. این عرصه ولنگارانهای که الان در فضای مجازی ایجاد شده و هر کسی برای خودش هم خبرنگار است هم مدیر مسئول و هر چیزی را به شکل کپیپیست منتشر میکند، خطرناکترین اتفاقی است که این روزها شاهد وقوعش هستیم؛ من برای مردم کشورم و جامعهام آرزوی اوضاع بهتری دارم.
خبرنگارها با بهره گیری از دانش روز مسوولان را به چالش بکشند
رضا قوی فکر روزنامه نگار پیشکسوت نیز درباره تلخ ترین خبری که امسال شنیده است، میگوید: خبرهای تلخ در فاصله روز خبرنگار سال قبل تا امسال خیلی زیاد بوده است، آنقدر زیاد که من نمیتوانم همه را به یاد بیاورم اما تلخ ترینشان از دست رفتن دو همکار جوان خبرنگارنمان در اتوبوس معروف بود که باعث تاثر بسیار فراوان من و همکاران پیشکسوتم شد.
رضا قوی فکراین روزنامه نگار باسابقه درباره نگاهش به آینده اظهار میکند: انسان با امید زنده است؛ یعنی اگر امید را از ما بگیرند انگار مردهایم؛ بنابراین طبیعی است که من هم مثل خیلی از آدمهای مثبت اندیش به آینده امیدوارم و فکر میکنم که ان شاءالله شاهد خبرهای خوب خواهیم بود و خود ایسنا خبرهای خوب را خواهد داد.
قوی فکر درباره رسالت خبرنگاران در شرایط فعلی عنوان میکند: به عنوان یک روزنامه نگار فکر میکنم رسالت ما روزنامه نگارها امید دادن به مردم و روشن کردن اذهان عمومی است؛ فکر میکنم با تجربیاتی که در سالهای کاریمان پیدا کرده ایم، توصیههایمان میتواند به مردم کمک کند. وظیفه ما به عنوان خبرنگار این است که مردم را روشن کنیم و به مردم بگوییم که اوضاع از چه قرار است و چه باید کرد که به سوی آینده روشن رفت. یک روزنامه نگار باید قدرت به چالش کشیدن مسوولان را داشته باشد. یعنی خبرنگار و روزنامه نگار باید آنقدر خودش را به دانش روز و مهارتهای عملی مجهر کند که بتواند مسوولان را در مقابل مشکلاتی که وجود دارد، به چالش بکشد. یک خبرنگار کارش فقط نوشتن نیست، درست است که وظیفه ما به مثابه پلی میان مسوولان و مردم است و ما بدون اینکه کسی به ما رأی داده باشد واقعا نماینده مردم هستیم و حرف مردم را باید بازگو کنیم، اما ما باید بتوانیم تحلیل هم بدهیم؛ یعنی یک روزنامه نگار باید بتواند تحلیلهای جامع داشته باشد. باید بتوانیم بحرانهای جامعه را در رسانهمان منعکس کرده و در مقابل مطرح کردن این بحران ها، باید بتوانیم راهحلهای عملی و تحلیلهای جامع و منطقی هم ارائه دهیم.
این روزنامه نگار پیشکسوت به خبرنگاران توصیه میکند: توصیهام به خبرنگاران جوان این است که خودشان را به دانش روز، اطلاعات عمومی روز و مهارتهای عملی مجهز کنند تا بتوانند مسوولان را به چالش بکشند. قدرتی که به خبرنگار داده میشود تا با یک مسوول برخورد کند و در مقابلش بایستد را مردم به او میدهند تا بتواند مسوولان را به چالش بکشد و در مقابل مشکلات به قول معروف سین جیمشان کند.
او در پایان میگوید: به امید خدا که خبرهای خوب زیاد باشد و امیدواری من هم بی اثر نباشد.
با واقعیت خبری شایعه را به صفر برسانیم
بیژن نفیسی، از دیگر پیشکسوتان و استادان عرصه روزنامه نگاری هم تلخ ترین خبر امسال را کشته شدن دو خبرنگار جوان ایسنا و ایرنا دانسته و میگوید: تلخ ترین خبر برای من روزنامه نگار، در کنار مرگ روزانه هموطنانم به علت بیماری کرونا، خبر واژگونی اتوبوس خبرنگاران در حال انجام یک ماموریت برای تهیه گزارشی از دریاچه ارومیه و از دست دادن دو خبرنگار جوان بود که متاسفانه هنوز هم مسوول این حادثه به غیر از راننده که اکثرا در حوادث جاده ای ما مقصر اصلی معرفی می شود، کس دیگری معرفی نشده است و مسوولی بابت آن مورد مواخذه و یا برکناری قرار نگرفته و یا عذرخواهی از سوی مسوولان صورت نگرفته است.
بیژن نفیسیاو درباره اینکه چقدر به آینده روزنامه نگاری امیدوار است، عنوان میکند: باید گفت که این حرفه در کشور ما مشکلات فراوانی دارد و در نتیجه میزان امیدواری به آن را کاهش می دهد. در این زمینه می توان به تازه ترین مشکل ایجاد شده اشاره کرد و آن طرح صیانت از فضای مجازی است که می تواند به استفاده از رسانه ها در فضای مجازی لطمه سنگینی بزند. باید این را بدانیم که در دنیای اطلاع رسانی مدرن امروز، اگر امکان مقایسه و رقابت واقعی وجود نداشته باشد محکوم به شکست هستیم. واقعیت خبری دستور بردار نیست و آن وقت است که در نبود واقعیت خبری، در دام شایعه می افتیم چون شایعه تابع یک فرمول ساده ریاضی است؛ یعنی «شایعه» مساوی است با «اهمیت» ضرب در «ابهام» و اگر در این معادله، ابهام یا اهمیت صفر شود، معادله ما برابر با صفر می شود؛ یعنی شایعه صفر می شود و از بین میرود. در بیشتر موارد اهمیت را در اخبار نمی توانیم صفر کنیم ولی ابهام را می توانیم با واقعیت خبری صفر کنیم و شایعه بدین وسیله از بین می رود.
نفیسی در پایان درباره رسالت روزنامه نگاران عنوان میکند: رسالت روزنامه نگاران در شرایط کنونی در جهت بهبود وضعیت این است که باید تلاش کنند در طرح مطالب خود به دنبال رابطه علت و معلولی رویدادها باشند و در کنار نقدها راه حل های کارشناسی را با استفاده از دیدگاههای متخصصان ارائه دهند تا از اینکه بن بستی در کار تصور شود جلوگیری کنند؛ زیرا برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و روزنامهنگاران باید این را به مخاطبان خود همیشه یادآوری کنند.
انتهای پیام