روز ششم محرم | روضه شنیدنی سید مهدی رسولی برای حضرت قاسم (ع)
ششمین روز از ماه محرم منسوب به حضرت قاسم بن الحسن است؛ در سوگ شهادت او روضهای با نوای حاج مهدی رسولی منتشر میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ششمین روز از ماه محرم منسوب به حضرت قاسم علیه السلام است و در هیئات روضه حضرت قاسم بن الحسن خوانده میشود.
قاسم بن حسن از فرزندان امام حسن (ع) است که در واقعه کربلا در روز عاشورا به دست عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به شهادت رسید.
نقل شده در شب عاشورای سال 61 ق هنگامی که امام حسین (ع) به یارانش خبر داد که روز بعد کشته میشوند، قاسم بن حسن از او پرسید: آیا من هم کشته میشوم؟ امام حسین از او پرسید: مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم پاسخ داد: «یا عَمَ اَحلی مِن العَسَل: ای عمو شیرینتر از عسل».
روز سوم محرم | روضه جانسوز برای حضرت رقیه (س) / "مَن ذَالَذی اَیتَمَنی" بابایی؟قاسم بن حسن روز عاشورا به حضور امام حسین (ع) آمد تا اجازه جنگیدن با دشمنان را بگیرد. امام او را در آغوش گرفت و هر دو مدتی گریه کردند تا اینکه هر دو غش کردند. قاسم اصرار میکرد و دست و پای امام حسین (ع) را میبوسید تا اینکه امام به او اجازه داد. قاسم در حالی که اشک از چشمانش میریخت به سمت میدان رفت و چنین رجز میخواند:
ان تُنکِرونی فَأَنَا ابنُ الحَسَنسِبطُ النَبِیِ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن
هذا حُسَین کَالأَسیرِ المُرتَهَنبَینَ اناس لا سُقوا صَوبَ المُزَن
اگر مرا نمیشناسید، من پسر حسن، نواده پیامبرِ برگزیده و امین هستم. این حسین، همانند اسیرِ به گروگان گرفته شده در میان مردمی است که خدا آنان را از آب باران سیراب نسازد.
ابوالفرج اصفهانی، قاتل قاسم بن حسن را عمرو بن سعد بن نفیل ازدی معرفی کرده است. بنا بر آنچه که ابومخنف از حمید بن مسلم نقل کرده، نوجوانی که چهرهاش همانند نیمه ماه میدرخشید، شمشیری در دست داشت و پیراهنی بلند پوشیده بود، وارد میدان شد و ایستاد تا بند کفش خود را ببندد. افراد زیادی او را محاصره کرده بودند، اما او به همه چیز بیاعتنا بود. در این هنگام ابن نفیل ازدی گفت: بر این نوجوان سخت حمله میکنم. حمید گفت: «آنهایی که او را محاصره کردند کفایت میکند، به خدا سوگند! اگر او بر من حمله کند به سوی او دست دراز نخواهم کرد.» اما ابن نفیل گفت: «اما من بر این نوجوان سخت حمله میکنم.» قاسم بن حسن با آن جماعت درگیر شد و ابن نفیل ازدی که در کمین قاسم بود، با شمشیر بر سر وی زد و سرش شکافته شد.
سید بن طاووس، در لهوف شهادت وی را چنین نقل کرده است: پس از آنکه ابن فضیل ازدی ضربهای بر سر قاسم زد، سرش شکافته شد و بر صورت به زمین افتاد و فریاد زد یا عماه! امام حسین (ع) خود را به او رساند. از راوی نقل شده است، وقتی که گرد و غبار فرو نشست، حسین (ع) را دیدم که بالای سر آن جوان ایستاده است و او در حال جان دادن بود. حسین (ع) گفت لعنت خدا بر گروهی که تو را کشتند، در روز قیامت پدرت و جدت از آنها خونخواهی خواهند کرد. سپس فرمود به خدا قسم بر عمویت سخت است که او را صدا بزنی، اما او اجابت نکند یا اگر اجابت کند، سودی نداشته باشد؛ به خدا قسم امروز روزی است که دشمنان عمویت فراوان و یارانش اندکند؛ سپس آن جوان را بر سینه گرفت و او را نزد دیگر کشتهشدگان بنی هاشم در کنار علی اکبر فرزندش خواباند.
آنگاه رو به آسمان کرد و گفت: «پروردگارا! اینان را نابود کن به طوری که یک نفرشان رها نگردد و آمرزش و مغفرتت را برای همیشه از آنان بگیر. ای پسرعموهایم و ای بستگانم صبر پیشه کنید، سوگند به خدا بعد از امروز هرگز ناگواری و ناراحتی نخواهید دید.
روز دوم محرم 1402| روضه جانسوز ورود به کربلا با نوای محمود کریمیدر روز ششم محرم، روضه شنیدنی سیدمهدی رسولی مداح و ذاکر اهل بیت در سوگ شهادت حضرت قاسم منتشر میشود.