زباله نفس دریای خزر را به شماره انداخته است
دریای خزر بزرگترین دریاچه دنیا است که در شمال ایران و در امتداد سه استان گیلان، مازندران و گلستان قرار دارد اما کافی است چند قدم در ساحل این دریا قدم بزنید تا با زبالهها و ماهیهایی که بر ساحل این دریا خشک شدهاند مواجه شوید. یک کارشناس محیط زیست میگوید: در برخی شهرهای شمال کشور محل دفع زباله در ساحل دریای خزر قرار دارد و شیرآبه آنها بهصورت مستقیم وارد دریا میشود.
سهیل اولادزاد در آستانه روز دریای خزر گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه دریای خزر به مجموعهای از آلودگیها تبدیل شده است، اظهار کرد: آلودگیهای دریای خزر تنها به معضل زباله ختم نمیشود بلکه فاضلاب بسیاری از شهرهای استانهای شمالی کشور نیز وارد این دریا میشود. معدود شهرهای این استانها دارای سیستم تصفیهخانه فاضلاب هستند اما متاسفانه سایر شهرهای حاشیه دریای خزر فاضلاب خود را وارد چاههای جذبی میکنند که وارد آبهای زیرزمینی و در نهایت دریای خزر میشود یعنی هر آلودگی که در استانهای شمالی وارد منابع آبی میکنیم از سموم کودهای شیمیایی گرفته تا پساب صنایع که وارد رودخانه ها میشود همه در نهایت به دریای خزر راه پیدا میکند.
وی در ادامه با اشاره به نزدیک بودن شهرها بهیکدیگر و وجود نگرشی منطقهگرایی در استانهای شمال کشور تصریح کرد: متاسفانه تعداد محلهای دفع زباله در این استانها به اندازه تعداد شهرستانها و گاهی به اندازه تعداد شهرها و روستاها است یعنی هر شهری که در حاشیه دریای خزر قرار دارد برای خود یک محل دفع زباله جداگانهای دارد. از این رو شهر کوچکی مانند سرخرود که جزو شهرستان محمودآباد است یک محل دفع زباله در کنار ساحل دریای خزر و محمودآباد نیز در یک متری ساحل دریا محل دفع جداگانهای دارد. بابلسر و سایر شهرهای دیگر نیز به همین صورت محلهای دفع زباله جداگانهای در ساحل دریا و در نزدیکی رودخانهها دارند.
اولادزاد همچنین خاطرنشان کرد: تا زمانی که شهرداریها زبالهها را در ساحل دریا و در نزدیکی رودخانههایی از جمله هراز، تلار و بسیاری از رودخانههای دیگر سه استان شمال کشور دپو میکنند حجم بالایی از شیرابه وارد دریای خزر میشود.
این کارشناس محیط زیست درباره نقش مسئولان و متولیان مدیریت پسماند در زمینه اصلاح و مدیریت محلهای دپوی زباله و جلوگیری از ورود شیرآبه آنها به رودخانهها، محیط زیست و دریای خزر تاکید کرد: مسئولان باید در نوع نگرش خود تغییر ایجاد کنند چراکه معضل پسماند شهرهای حاشیه دریای خزر را نمیتوان بهصورت مستقل برطرف کرد بلکه لازم است چند شهرستان به یک اجماع برسند و تحت یک مدیریت واحد پسماند را مدیریت کنند.
وی کاهش جمعیت آبزیان دریای خزر طی سالهای اخیر را ناشی از آلودگیهای وارد شده به این دریا دانست و گفت: معضل آلودگی دریای خزر نه تنها به اقتصاد و سلامتی ماهیگیران و بسیاری از خانوادهها و شهروندانی که از این دریا بهرهمند میشوند آسیبی جدی وارد میکند بلکه به اقتصاد کشور نیز صدمه میزند. طی سالهای اخیر براثر آلودگیهای وارد شده به دریای خزر میزان قابل توجهی از جمعیت آبزیان کاهش پیدا کرده است این در حالیست که همین آبزیان را وارد سفرههای خود میکنیم.
این فعال محیط زیست همچنین آلودگی شناگاههای دریای خزر را از دیگر پیامدهای دپوی زباله در ساحل دریا برشمرد و تصریح کرد: شناگاههای بسیار آلودهای در این دریا وجود دارد که میزان آلودگی میکروبی آنها را باید از سازمان حفاظت محیط زیست جویا شد. براساس آخرین آماری که از سال 96 در دست است استان مازندران بهتنهایی 15 شناگاه آلوده میکروبی دارد و مسافران بدون هیچ گونه آگاهی از آثار زیانباری که این آب آلوده برای خود و فرزندان آنان بههمراه دارد از دریای خزر استفاده میکنند و گاهی دچار آسیبهای پوستی و گوارشی میشوند.
وی با اشاره به اینکه تمام آثار مخربی که به سلامتی شهروندان و اکولوژی دریای خزر وارد میشود ناشی از آلودگیهایی است که اغلب محیط زیستی هستند، مدعی شد: با این وجود متاسفانه مسئولان تدبیری برای مدیریت و رفع این آلودگیها ندارند.
اولادزاد ضمن اشاره به پیچیدگی معضل پسماند در استانهای شمال کشور بهویژه استان مازندران گفت: طبق قانون مدیریت پسماند مدیریت پسماندهای شهری برعهده شهرداریها است. با این حال برخی از شهرداران شهرهای حاشیه دریای خزر از سازمان حفاظت محیط زیست که تنها نقش نظارتی در این زمینه دارد انتظار تامین و برآورد بودجه دارند همچنین هر شهرستان بهصورت مجزا محل دفع زبالهای دارد تا بتواند درآمد جداگانهای از آن کسب کند و همین موضوع باعث کند شدن فرایند اصلاح و مدیریت صحیح پسماند در این استانها شده است.
این کارشناس محیط زیست درباره معضلات اصلاح وضعیت پسماند شهرستانهای حاشیه دریای خزر گفت: برخی سرمایهگذاران طی سالهای اخیر برای تغییر محل دفع زباله در برخی شهرستانها تلاش کردهاند اما بهعلت گران بودن زمین موفق به این کار نشدهاند همچنین شهروندان برخی شهرها نیز اجازه نمیدهند که دستگاه زبالهسوز یا کارخانه کمپوست در منطقه راهاندازی شود چراکه برخی مسوولان در گذشته اقداماتی را آغاز و نیمه کاره رها کردهاند مانند کارخانه کمپوست بهشهر که اکنون حدود دو سال از افتتاح چند باره آن میگذرد اما هیچ فعالیت موثری در آن صورت نمیگیرد و تنها به محل دپوی زبالههایی تبدیل شده که شیرآبه آنها وارد پناهگاه حیات وحش میانکاله میشود.
وی درباره نقش مردم در کاهش آلودگیهای ناشی از دفع زباله در ساحل دریا و بستر رودخانهها گفت: تا زمانی که شهرداریها در این مناطق زبالهها را دپو میکنند مردم نمیتوانند نقش تعیین کنندهای در کاهش آلودگیهایی که به محیط زیست و دریای خزر وارد میشود، داشته باشند حتی اگر مردم زبالههای خود را کاهش و تفکیک زباله از مبدا را انجام دهند، عملا تا زمانی که مسئولان به این معضل توجه نداشته باشند نمیتوان انتظار نتیجه مثبت و موثری در این زمینه داشت.
اولادزاد در پایان صحبتهای خود ضمن بیان اینکه با بحران محیط زیستی در استانهای شمال کشور روبهرو هستیم، گفت: بسیاری از مردم تنها زیباییها و چشماندازهای جنگلی و دریایی این استانها را میبینند اما در حقیقت زیر پوسته این استانها مشکلات محیط زیستی بسیار زیادی وجود دارد که متاسفانه مورد توجه هیچ یک از دستگاههای دولتی و جزو اولویتهای اول آنها نیست.
انتهای پیام