زنان شاید از عریضهنویسی به داستاننویسی رسیدهاند
تهران - ایرنا - یک مدرس تاریخ ضمن اشاره به کارکردها و سیر تحول عریضهنویسی از دوره قاجار اظهار داشت شاید بتوانگفت زنان زمانی که عرضحال نوشتند، دریافتند که میتوانند داستان نیز بنویسند. این عریضهنویسیها شاید پایهای برای داستاننویسی، شرححالنویسی و مانند آن برای زنان باشد؛ مسالهای که اثبات آن، نیازمند بررسیهای بیشتر است.
«سیمین فصیحی» استاد تاریخ دانشگاه الزهراء تهران در میزگرد تخصصی «عریضههای زنان» که به همت «انجمن زنان پژوهشگر تاریخ» و در روز سه شنبه اول بهمنماه در آرشیو ملی اسناد برگزار شد، ضمن بررسی ویژگیهای عریضه و عریضهنویسی ایرانیان در دوران قاجار، شاخصههای عریضههای زنان را مورد نقد و بررسی قرار داد و از تاثیر آن بر فهم تاریخی از جامعه زنان ایرانی در دوران قاجار سخن گفت.
عریضهها به مثابه اسناد تاریخی
فصیحی در ابتدای سخنرانی خود در این نشست اشاره کرد که عریضهها در حوزه تاریخ، جزو اسناد بوده و به مثابه متن تاریخی تلقی میشوند که میتوان با روشهای مختلف، روی آنها کار کرد. از زمانی که روند تاریخنگاری شروع شده و مراحلی را از سر گذرانده است، بسته به نوع تاریخنگاریها، منابع هم تفاوت پیدا کردهاست و میتوان اسناد را در هر حوزهای بهکار گرفت. اسناد مختلفی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود دارد و «سند پژوهی»، رشتهای برای بررسی همین اسناد است.
وی افزود که اسناد در دوره قاجار به دو بخش تقسیم میشوند؛ گروه اول اسناد معاملات تجاری، اجارهنامهها، اسناد خرید و فروش و... که به آن «اوراق سندی» میگویند. گروه دیگری از اسناد نیز شهادتنامهها، وصیتنامهها، عقدنامهها، قبالهها و... که در آن دوران، «اوراق صریحه» نام داشتند.
این استاد تاریخ یادآور شد که عریضهها نیز از جمله اوراق صریحه محسوب میشوند و تا پیش از اینکه تاریخنگاری ما ارتقاء پیداکرده و انواع و روشهای مختلفی در آن پدیدار شود، این عریضهها مورد توجه قرار نمیگرفت. به نظر وی اهمیت این عریضهها در شناخت بعد اجتماعی تاریخ است.
عریضهنگاری، سنتی کهن در تاریخ ایران
فصیحی در ادامه این سخنرانی یادآور شد که عریضهنگاری در تاریخ ما مختص به دوران معاصر نیست. ما پیش از این عریضهگویی داشتهایم. وی افزود که از ابتدای حکومتها، توجه به رفع ظلم، دیوان مظالم و به اصطلاح زنجیر انوشیروانی به چشم میخورد و دیوانهای مظالم در دورههای مختلف با این عریضههای شفاهی سرو کار داشتهاند. اما از دوره معاصر به بعد، ما با موجی مواجه میشویم که عریضههای مکتوب نام دارند و اینها صدای مکتوب کسانی است که حقوقشان ضایع شدهاست.
این استاد تاریخ ادامه داد که عریضهنویسان از کسی شکایت داشته و طرح دعوی دارند و میخواهند حقی را بهدست آورند. رد پای این عریضهها را میتوان در دوره صفویه یافت، اما از دوره قاجار و به ویژه دوره مشروطه به این سوی، ما با موجی از عریضهنویسی مواجهیم. در این دوره، مجلس شورای ملی تشکیل میشود و افراد برای پیگیری حقوق خود به این مجلس عریضه میدهند. کارکرد مجلس در این بخش فرق دارد و مشخص میشود نقشی که این عریضهها میتوانند بازی کنند، تا چه اندازه مهم است. این عریضهها هستند که کارکرد نهادها را هم تغییر میدهند. نهادی که باید قانون گذاری کند، مجبور میشود کمیسیون عرایض تشکیل دهد. همینطور این عریضههای قبلا شفاهی بوده، مکتوب شده و همچنین وارد روزنامهها و فضای عمومی میشود. پیش از این چنین چیزی ممکن نبود. بنابراین این عریضهها میتوان کارکردهایی داشته باشد که برای تاریخ اجتماعی مهم است.
فصیحی به این نکته اشاره کرد که وقتی به عریضهها نگاه میکنیم، در وهله اول موضوع آنها ساده به نظر میرسد؛ عریضهها شامل یکسری دعواهای شخصی، ملکی، خصوصی و مانند آن میشود که به نظر میرسد فرد مظلومی در حال طرح دعوی و شکایتی شخصی است. اما زمانی که در ساختار عریضهها دقیق میشویم، درمییابیم اولین چیزی که در عریضهها به چشم میآید، مناسبات قدرت است. یک مقام پایینتر به مقام بالاتر، نامه یا عرضحال نوشته یا آن که شکایتی میکند.
توجه به موقعیت عارض یا مخاطب، میتواند نکاتی را روشن کند. در تاریخ ایران کسی که در موقعیت مخاطب قرار داشته است، شاه، مقامهای سیاسی برجسته یا علما بودهاند. زمانی که به عریضههای دوران مشروطه میرسیم ممکن است عریضه به سمت شاه باشد، اما نهادهایی همچون وزارت عدلیه، وزارت امور خارجه و بیش از همه مجلس مخاطب قرار گرفته و در رسیدگی به عرایض، کارکرد نهادی مییابند. همچنین مناسبات قدرت، نوعی زبان را به این عریضهها تحمیل میکند. با توجه به اینکه یک مقام فراتر و یک موقعیت پایینتر رودروی یکدیگر قرار میگیرند، نامهها رسمی و لحنها مودبانه و پرتکلف میشوند.
عریضهها؛ از درخواست تا اعتراض
این استاد حوزه تاریخ معاصر در ادامه گفت که ساختار عریضه شامل دو قسمت عرضه و شرح حال و نیز درخواست و آرزو میشود. این دو قسمت با یکدیگر متفاوت است. در قسمت اول میتوان اغراق را دید و از همین رو است که برخی معتقدند که نمیتوان به عریضهها چندان هم اعتماد کرد، زیرا معمولا در آنها اغراق صورت میپذیرد. چیزی بیش از اندازه بیان شده است و این در بافت عریضه وجود دارد تا عارض برای آن که بتواند حداکثر همدردی را برانگیزاند، از کلماتی استفاده میکند که مهیج و پراحساس هستند. عارض در قسمت دوم میخواهد که مانعی رفع شود یا عملی تحقق پیدا کند. این ساختار زبانی دارد بسیار مهم است. این زبان بسیاری از چیزها را نشان میدهد و میتوان آن را از منظرهای زبانشناسی اجتماعی یا تاریخی بررسی کرد و هم تحول ساختار قدرت را در آن شاهد بود.
فصیحی افزود: عریضههایی از دوره ناصری وجود دارد که مخاطب آن شاه است. عارض آن دوران، شاه را «قدرقدرت»، «شاهنشاه»، «اقدس»، «روح عالمین» و مانند آن و خود را «رعیت»، «غلام»، «جانثار» و مانند آن خطاب کرده است، اما در دوره مشروطه اصلا از القاب تکلفآمیز خبری نیست. هرچه مخاطب قویتر میشود این عریضه هم از نظر ساختاری محکمتر و هم رسمیتر میشود.
این صاحبنظر اسناد تاریخی یادآور شد: جملات آغازین عرایض معمولا جملات دعایی است که برای مخاطب مقام رسمی بسیار ستایشآمیز است، جملات پایینی نیز همین را میرساند. در دوران ناصری میبینیم که در عریضهها نوشته میشود؛ «رضا، رضای شاه است و غلام، غلام شاه. امر، امر همایون است». این زبان وقتی به دورههای بعدی و مشروطه میرسد دیگر از آن القاب خبری نیست و گاهی حتی با تمسخر و نقد هم همراه میشود. یعنی ضمن اینکه لحن مودبانه را دارد، اما شما ستایشها و تکلفها را نمیبینید و عباراتی همچون «مقام منیع مجلس شورای ملی»، «شیداالله احکامه». «خدمت نمایندگان محترم» یا «دامه برکاته» جایگزین عبارات ستایشآمیز قبلی میشوند. جملات پایانی هم شامل عبارات «زیاده عرضی نیست»، «امر، امر شما است» یا «منتظر جواب هستیم» میشود. ضمن آنکه تهدید و تمسخر هم در محتوای نامهها نهفته است و در پایان گفته میشود که اگر عرض به نتیجه نرسد، فلان کار را صورت میدهیم. حتی نمایندگان مجلس متهم میشوند که «در مقام عدالت مسامحه بس است!»، یا «عدالت کجا رفته است». اشعاری که عریضهها حاوی آن هستند نیز جالب است. در یکی از عریضهها این شعر را میخوانیم که «گفتن از زنبور، بیحاصل بود / با یکی در عمر خویش ناخورده نیش». در واقع عارض به کنایه به نمایندگان مجلس میفهماند که آنها درد او را نمیفهمند و نمیتوانند در او را دوا کنند.
زنان و تبلور سوژه اجتماعی در متن عریضهها
فصیحی در بخش پایانی سخنرانی خود تلاش کرد تا به این سوال پاسخ دهد که عریضهها چه کمکی به شناخت ما خواهند کرد. وی در پاسخ به این پرسش گفت که عریضهها مناسبات قدرت ساختار طبقاتی را نشان میدهند ضمن آنکه پدیده قابلشناسایی دیگر در عریضههای مکتوب، تبلور سوژه مدرن است. فرد اهمیت پیدا کرده است و سوژه، هم آگاه و هم خودآگاه معطوف به مسائل اجتماعی است، وضعی را به نقد میکشد و به دنبال یک وضع مطلوب است. این سوژه نقد اجتماعی میکند و رفتاری سیاسی و اجتماعی از خود نشان میدهد. نفس عریضهدادن یک حرکت سیاسی و اجتماعی است و عریضهای حاوی یک درخواست اجتماعی و سیاسی است، حتی اگر یک شخص آن را ارائه دهد. اگر شما محتوای عریضهها را بررسی کنید، انواع حقوق مدنی و جنایی را از آن دریافت کنید. حق مالکیت، حق ثروت، حق ارث و مانند آن، هرکدام که زیرپا گذاشته شده باشند، عریضهای برای آن نوشته میشود.
نگارش عریضه به دست زنان، حاکی از تبدیل آنان به یک سوژه اجتماعی است.
این استاد تاریخ اشاره کرد چیزی که در نگاه اول در این عریضهها به چشم نمیآید، روندی است که حقوق شهروندی را به اثبات میرساند. زمانی که سوژه ایجاد شده و حقوق خود را طرح کرده و به تکالیف خود در این عریضهها به آن اشاره و شهروندی خود را اثبات میکند. این کلیت را به صورت عام میتوان از این عریضهها دریافت کرد.
فصیحی این پرسش را مطرح کرد که چه تفاوتی میان عریضههای مردان و عریضههای زنان وجود دارد. او گفت معمولا این خلاء وجود داشته است که زنان اغلب بیسواد بودهاند و یک عریضهنویس این عریضه را نوشته است. بین آن چه که زنان نوشتهاند و آن چه که عریضهنویس، نوشته است، تفاوتهایی وجود دارد. آن چه که عریضهنویسها نوشتهاند، معمولا با سوم شخص مفرد شروع میشود، مهر و امضای زنان را ندارد یا مهر و امضای خود عریضهنویس را دارد.
آن چه زنان نوشتهاند که البته ممکن است عریضهنویس نوشته باشد، گاه مهر فردی دارد و در آن امضای شخصی زنان برجسته است و در عریضهها خود را نشان میدهد. در واقع زن در حال بهدست آوردن هویت فردی خود به عنوان سوژه تاریخی نشان میدهد. اهمیت عریضههای زنان در اهمیت نشان دادن هویت فردی زنان است. نوع استعارات زنان متفاوت است.
وجود قسم در متن عریضه، یکی از ویژگیهای عریضههای نوشته شده به دست زنان است.
تفاوتی که عریضههای زنان با مردان در این حوزه دارد آن است که زنان از استعارات منفی جنس زن استفاده میکنند تا حقی را اعاده کنند. مثلا یکی خود را «من علیله، ضعیفه و بیچاره» خطاب میکند. همچنین زن روی نقشهای مادری و همسری سرمایهگذاری کرده و از این نقشها سوءاستفاده میکند تا حق خود را بدست آورد؛ فرد از استعاره بیوهگی، استعاره ضعف و شکنندگی مادرانه و نوع مسوولیت مادرانه خود را استفاده میکند تا حداکثر دلسوزی را بدست آورد.
وجه تمایز دیگر عریضههای مردانه و زنانه، قسمهایی است که در عریضههای زنان دیده میشود، اما در عریضههای مردان وجود ندارد. در بخشهای پایانی اغلب عریضههای زنان با عباراتی نظیر «شما را به خون ناحق ریخته امام حسین (ع) قسم میدهم تا این کار را انجام دهید» و «شما را به روح انبیا و اولیا قسم میدهم» مواجه میشویم. زمانی که تاریخ پیش میرود، عباراتی نظیر «به حرمت وطنپرستی»، «به حرمت خون شهدا»، «به حرمت میهن» و غیره نیز به عریضههای زنان افزوده میشود.
وی در پایان سخنرانی خود این ایده را نیز مطرح کرد که شاید بتوان گفت زنان زمانی که عرض حال نوشتند، دریافتند که میتوانند داستان نیز بنویسند. این عریضهنویسیها شاید پایهای برای داستاننویسی، شرح حال نویسی و مانند برای زنان باشد. مسئلهای که اثبات آن، نیازمند بررسیهای بیشتر است.
*س_برچسبها_س*