زیدآبادی: از جلیلی میترسیم چون حرفهایش بوی سلطه کامل دولت بر مردم را میدهد
زندهیاد سیدحسن مدرس از روحانیون ملی و مشروطهخواه ایران، مخالفت شدیدی با قرارداد 1919 از خود نشان میداد. قرارداد 1919 را وثوقالدوله نخستوزیر وقت با دولت بریتانیا به امضا رسانده بود و بر مبنای آن یک نظام مستشاری بر ایران حاکم میشد.
او سپس توضیح داد که اگر کسی بگوید سیادت مدرس را به رسمیت میشناسد در واقع سیادت او را زیر سوال برده است چراکه این سیادت مسجل است و نیاز به تأیید دیگران ندارد. او سپس خطاب به سفیر بریتانیا گفت؛ مگر در استقلال ملی ایران تردید وجود دارد که لازم باشد دولت بریتانیا آن را به رسمیت بشناسد؟ بنابراین همین تأکید بیمورد، او را نسبت به ماهیت قرارداد به شک و تردید میاندازد.
حالا داستان سعید جلیلی و حلقه یاران نزدیک اوست که گلایهمندند چرا درباره آنها و برنامههایشان «هراسآفرینی» میشود. در حقیقت، بحث هراسآفرینی مطرح نیست بلکه بسیاری از شهروندان این کشور به واقع از رویکرد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آقای جلیلی و تأثیر آن بر سرنوشت کشور و زندگی خود دچار هراس شدهاند.
شعار انتخاباتی آقای جلیلی «یک جهان فرصت، یک ایران جهش و برای هر ایرانی یک نقش باشکوه» انتخاب شده است. گرچه این شعار قاعدتاً برای جلب نظر و رأی ایرانیان طراحی و برگزیده شده است اما ناخواسته گویای اهداف مضمر در درون آن است. مشخصاً عبارت «برای هر ایرانی یک نقش باشکوه» از راز سرپوشیده شعار انتخاباتی ستاد آقای جلیلی پرده برمیدارد. یک ایرانی آشنا به مفاهیم علم سیاست و اجتماع از این عبارت چنین درمییابد که جمعی از افراد از موضع قیممأبی و خوداربابپنداری، نقشی برای او در جامعه در نظر گرفتهاند و او به ناگزیر باید آن نقش را بازی کند.طبعاً هر شهروندی بنا به سرشت آزاد و حقوق تعریفشده فردی و اجتماعی خود، علاقهمند است که به اختیار آزاد خودش، نقش خویش را در جامعه تعریف و تعیین کند و هرگونه تعیین نقش برای او از سوی دستگاه دولت و حکومت به معنای سلب اختیار و آزادی اوست و نشانی از گرایش توتالیتر دولت به شمار میرود.
شاید آقای جلیلی و حلقههای نزدیک به او بگویند که این تعبیر و تفسیری دلبخواهانه از یک عبارت است اما واقعیت این است که عموم آنچه آقای جلیلی و دوستانش در مورد مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مطرح میکنند، رنگ و بویِ واضح نگاه توتالیتر دارد و برای دولت، نقشی سلطهجویانه و کنترلکننده در همه شئون زندگی خصوصی و عمومی شهروندان قائل است.
این نقش سلطهجویی و کنترلگری دولتِ مورد علاقه آقای جلیلی و دوستانش متأسفانه در تکتک اظهارنظرهای آنان در مورد تمام مسائل جامعه از فیلترینگ و حجاب و نوع تربیت اطفال و آموزش جوانان و سبک زندگی آنان گرفته تا هر نوع فعالیت هنری و فرهنگی سیاسی و مدنی و زیست محیطی، خود را نمایان میسازد و نمونههای فراوان آن در فضای مجازی یافت میشود.
در این میان شعار «برای هر ایرانی یک نقش باشکوه» وقتی در پرتو آن اظهارنظرها نگریسته شود، گویی قرار است این نگاه کنترلگر و توتالیتر به حوزه اقتصاد هم کشیده شود و دولت تحت اختیار آقای جلیلی برای هر یک از اتباع ایرانی یک نقش خاص اقتصادی هم تعریف و تعیین کند. در واقع پنداری ما ایرانیها در دولت آقای جلیلی به مثابه عروسکها یا رباتهای فاقد اختیار وآزادی، باید تحت کنترل و سلطه همهجانبه دولت قرار گیریم و طبق امیال آن به حرکت درآییم تا نظم آهنین مورد پسند دولت شکل گیرد. با این حساب، آیا این هراسآفرینی است یا هراسی واقعی از یک دولت توتالیتر یا شبهتوتالیتری که قصد کرده بر تمام شئون زندگی ما سلطه یابد؟
همچنین بخوانید- روزهای نفسگیر برای سعید جلیلی / مرددها به او رای میدهند؟/ نکات مهمی که باید در کمپین مسعود...
- سعید جلیلی با واردات خودرو مخالف است / نظر مسعود پزشکیان چیست؟
- غول مرحله آخر مناظره اول؛ شرط پزشکیان برای کناره گیری از انتخابات / جدال برجامی در گرفت / پای FATF...
- پیام رئیس جبهه اصلاحات به این افراد / ما حامی آن 60 درصدیم