سدهای تهران پایین ترین سطح یک قرن اخیر!

دشتهای ایران یکی پس از دیگری ممنوعه میشوند، سدهای تهران به پایینترین سطح خود در یک قرن اخیر رسیدهاند و 30 درصد آب شرب پایتخت در لولههای فرسوده هدر میرود. آیا سوءمدیریت و بیتوجهی به قوانین، ایران را به سوی فاجعه آبی سوق میدهد یا هنوز امیدی برای نجات منابع آبی کشور باقی است؟
- فهرست محتوا
- دشتهای ممنوعه و تراز منفی آب
- سوءمدیریت: ریشه اصلی بحران
- سدهای تهران در وضعیت بحرانی
- کشاورزی: بزرگترین مصرفکننده و آلاینده آب
- هدررفت فاضلاب: فرصتی که از دست میرود
- سند ملی امنیت غذایی: قانونی که اجرا نمیشود
- آلودگی آب: بحرانی پنهان اما مخرب
- راهکارهای عملی برای نجات منابع آبی
- هنوز فرصت جبران هست
مصطفی فدائیفرد، کارشناس حوزه آب، هشدار میدهد که بحران آب در ایران، که نتیجه ترکیبی از شرایط اقلیمی و سوءمدیریت است، به یکی از بزرگترین چالشهای کشور تبدیل شده است. این بحران نهتنها زندگی روزمره مردم، بلکه بخشهای کلیدی مانند کشاورزی و صنعت را تحت تأثیر قرار داده و تبعات آن ممکن است سالها بعد بهصورت کامل آشکار شود.
دشتهای ممنوعه و تراز منفی آب
بیتوجهی به مدیریت منابع آبی باعث شده که دشتهای کشور یکی پس از دیگری به وضعیت ممنوعه برسند، به این معنا که بارشهای سالانه دیگر نمیتوانند نیازهای آبی را تأمین کنند و تراز آبی کشور منفی شده است. این وضعیت، فرونشست زمین را به دنبال داشته و برخی دشتها با نرخ فرونشست بیش از 30 سانتیمتر در سال مواجهاند؛ پدیدهای که سازمان ملل آن را غیرقابل بازگشت میداند.
سوءمدیریت: ریشه اصلی بحران
فدائیفرد معتقد است که بخش عمده بحران آب در ایران به سوءمدیریت بازمیگردد. نبود سیاستهای منسجم، عدم هماهنگی میان نهادهای متولی و اجرای سیاستهای بخشی بدون توجه به کمبود منابع آبی، فشار مضاعفی بر منابع آب وارد کرده است. این در حالی است که بحران آب در سیاستگذاری کلان کشور جایگاه مناسبی ندارد و برنامههای موجود به دلیل فقدان هماهنگی به نتیجه نرسیدهاند.
سدهای تهران در وضعیت بحرانی
ذخایر سدهای تأمینکننده آب تهران به پایینترین سطح خود در یک قرن اخیر رسیده است. فدائیفرد انتقاد میکند که در چنین شرایطی، دولتها بهجای ارائه راهکارهای اساسی، صرفاً از مردم درخواست صرفهجویی میکنند، در حالی که بخش عمده آب کشور در کشاورزی (90 درصد) مصرف میشود و 30 درصد آب شرب تهران به دلیل فرسودگی شبکه لولهکشی هدر میرود.
کشاورزی: بزرگترین مصرفکننده و آلاینده آب
حدود 90 درصد آب تجدیدپذیر کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، اما 60 درصد آن به دلیل روشهای ناکارآمد آبیاری، مانند غرقابی، هدر میرود. استفاده گسترده از کودها و آفتکشهای شیمیایی نیز منابع آبی را آلوده کرده و کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی را به خطر انداخته است. فدائیفرد پیشنهاد میدهد که روشهای نوین مانند آبیاری قطرهای و کشت محصولات متناسب با اقلیم هر منطقه میتواند این مشکل را کاهش دهد.
هدررفت فاضلاب: فرصتی که از دست میرود
در تهران، از یک میلیارد متر مکعب فاضلاب شهری، تنها 10 درصد تصفیه و بازچرخانی میشود. در حالی که با سرمایهگذاری در بازچرخانی آب، میتوان نیازهای بهداشتی و فضای سبز را تأمین کرد. فدائیفرد تأکید میکند که کشورهای پیشرفته با جداسازی آب شرب و غیرشرب و بازیافت فاضلاب، منابع آبی خود را مدیریت کردهاند، اما ایران همچنان از این ظرفیت غافل است.
سند ملی امنیت غذایی: قانونی که اجرا نمیشود
بر اساس سند ملی امنیت غذایی (تصویبشده در سال 1402)، مصرف آب در بخش کشاورزی باید تا سال 1411 به میزان 30 میلیارد متر مکعب کاهش یابد و ناترازی آب تا سال 1409 به 105 میلیارد متر مکعب برسد. با این حال، پس از گذشت دو سال، هیچ اقدامی در این راستا انجام نشده است. فدائیفرد پیشنهاد میدهد که توقف موقت کشاورزی در برخی مناطق و جبران خسارت کشاورزان میتواند راهکاری اضطراری باشد.
آلودگی آب: بحرانی پنهان اما مخرب
بحران کیفی آب، بهویژه آلودگی ناشی از فاضلابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی، از بحران کمی آب خطرناکتر است. حدود دوسوم فاضلابهای صنعتی بدون تصفیه به منابع آبی وارد میشوند و رودخانههای مهمی مانند کارون و زایندهرود با افت کیفیت شدید مواجه شدهاند. فقدان سیستمهای نظارتی و قوانین بازدارنده، این بحران را تشدید کرده است.
راهکارهای عملی برای نجات منابع آبی
فدائیفرد راهکارهایی مانند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی) برای تولید برق به جای روشهای آببر، توسعه کشاورزی هیدروپونیک و گلخانهای، استفاده از تجهیزات آبشیرینکن، بازچرخانی فاضلاب و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته مانند کنتورهای هوشمند و سامانههای نشتیابی را پیشنهاد میدهد. او همچنین بر لزوم تدوین قوانین جامع و اجرای دقیق برنامه هفتم توسعه تأکید دارد.
هنوز فرصت جبران هست
با وجود وخامت اوضاع، هنوز امکان مدیریت بحران آب وجود دارد. توقف روشهای سنتی آبیاری، تقویت زیرساختهای تصفیه فاضلاب، استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی و اجرای طرحهای یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی میتواند ایران را از این بحران نجات دهد. اما این اقدامات نیازمند عزم جدی و همکاری همهجانبه دولت، مردم و بخش خصوصی است.