سرنوشت عجیب 4 بازیگر زن سینما ایران + عکس
هنر و سینما نمایانگر زندگی روزمره مردم هستند. در دنیای هنر و فیلمسازی، تراژدی تنها یک ژانر نیست؛ بلکه زندگی بسیاری از افراد با حوادث تلخ و ناراحتکنندهای گره خورده است. در اینجا به بررسی زندگی دشوار بازیگرانی میپردازیم که روزگاری از بزرگترین هنرمندان این سرزمین به شمار میرفتند.
در این خبر به معرفی زنانی که به سرنوشتی تلخ دچار شدند می پردازیم.
کبری امین سعیدی
کبری امین سعیدی در سال 1348 با نام هنری شهرزاد در فیلم «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی در نقش سهیلا فردوس به ایفای نقش پرداخت. او به تدریج در فیلمهایی چون «تنگنا» و «صبح روز چهارم» نقشهای تأثیرگذاری را ایفا کرد و در جشنواره «سپاس» موفق به کسب جایزه شد. شهرزاد حدود سال 1352 به دلیل اعتراض به فضای حاکم بر فیلمفارسی از دنیای بازیگری کنارهگیری کرد و به عضویت گروه سینمای آزاد درآمد و به ساخت فیلمهای کوتاه پرداخت. در سال 1356، او اولین و آخرین فیلم بلند خود را با عنوان «مریم و مانی» با بازی و سرمایهگذاری پوری بنایی تولید کرد.
روحانگیز سامینژاد
فریدون جیرانی سال 1389 در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: 13 اردیبهشت سال 1376، یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده، دختر لر.
سامینژاد بیان کرده است که پس از طلاق از شوهرش، ناچار به کرمان بازگشت تا با مادرش زندگی کند. در آن روزها، او مجبور بود که «پنهان شود» و «از یک سوراخ بیرون نیاید»، زیرا نمیخواست مردم از «شغل» او باخبر شوند. او اشاره کرد که «مادر، خواهر و خانوادهاش به شدت تحت فشار مردم بودند» و به او میگفتند که دیگر «نباید در فیلمها بازی کند». سامینژاد خود را به خاطر گناهی که مرتکب نشده بود، در وضعیت دشواری میدید. به همین دلیل، او «گوشهنشینی» را انتخاب کرد و برای سالها تمایلی نداشت که کسی از محل زندگیاش باخبر شود.
فریماه فرجامی
یکی دیگر از زنان بازیگری که سرونشتی تراژیک را تجربه کرد، فریماه فرجامی، ستاره سینمای دهه 60 بود که خیلیها او را زیباترین زن سینمای ایران میدانند. او با چشمان براقش، وقتی پای مصاحبه در برنامه «هفت» نشسته بود، دیگر برقی در چشم نداشت. آنچه در مورد فرجامی به شکل حسرتی بر دل دوستدارانش درآمد، بر باد رفتن آن زیبایی و شکوه بازیگر بود.
ایرج راد از بازیگران قدیمی تئاتر و سینما درباره او گفته: «فریماه فرجامی سادگیای داشت که باعث شد او را دوره کنند تا کار به جایی برسد که نباید میرسید. او توانایی داشت که کارهای زیادی در این عرصه داشته باشد ولی حتی کسانی که از مصائب او آگاه بودند دست او را نگرفتند» فرجامی در دو ماه پایانی عمر دچار سکته مغزی شد و پس از بهبود نسبی، درمان را تحتنظر پزشک در خانه ادامه داد، اما دوباره بر اثر سکته در بیمارستان بستری شد و چند روز در کما به سر برد. او سرانجام در 9 تیر 1402 در سن 71 سالگی در حالی درگذشت که سالها بود در انزوا به سر میبرد.
ثریا حکمت
ثریا حکمت هم یکی دیگر از بازیگران زن سینمای ایران بود که سرنوشتی تراژیک پیدا کرد. او 13 مرداد 1393 در سن 61 سالگی خود اعلام کرد که در نهایتِ تنگدستی زندگی میکند. او به نقل از خودش، در مراجعه به وزارت ارشاد حتی خواستار فروش قبرش در قطعه هنرمندان برای گذران زندگی شده بود. عدهای از مردم در پی انتشار دردنامه او خواستار کمک به این هنرمند شده بودند. وی با بیان اینکه در وضعیت مالی خیلی بدی به سر میبرد گفته بود: بعد از 35 سال کار و 61 سال سن، من را بهعنوان پیشکسوت قبول ندارند. در نتیجه از چندی دیگر در چادر زندگی میکنم.
ثریا حکمت در بامداد جمعه 20 فروردین 1395، در سن 62 سالگی به دلیل تشنج و لخته شدن خون درگذشت. پیکر او در کنار مزار مهری مهرنیا، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. هر دو به عنوان بازیگران زن ایرانی، سرنوشتی تلخ را در پایان عمر خود تجربه کردند. این تنها نمونهای از سرنوشت غمانگیز زنان سینمای ایران است که به عاقبتی ناگوار دچار شدند. البته این موضوع مختص زنان نیست؛ بسیاری از بازیگران مرد نیز با چنین تقدیر تلخی روبرو شدند، به طوری که سرنوشت آنها یادآور سخن فردوسی است که میگوید: «هنر خوار شد جادویی ارجمند.»