سریع پست خداحافظی من را گذاشتند / پورموسوی: بازیکنانم در بازی پرسپولیس کر شده بودند!
سیروس پورموسوی در گفتگویی اختصاصی با ورزش سه درباره شکست عجیب استقلال خوزستان برابر پرسپولیس صحبت کرد.
به گزارش "ورزش سه"، سیروس پورموسوی فصل دشواری را با استقلال خوزستان پشت سر گذاشت، اما به واسطه عملکرد خوب تیمش در نیم فصل دوم توانست سهمیه این باشگاه را در لیگ برتر حفظ کند. او البته در پایان فصل و پس از تغییرات مدیریتی باشگاه استقلال خوزستان از پایان همکاری خود با این باشگاه خبر داد و از جمع خوزستانیها جدا شد.
پورموسوی امروز در گفتگویی با خبرنگار ما درباره شرایط و بودجه تیمش در این فصل صحبت کرد و همچنین درباره شکست برابر پرسپولیس که در نهایت منجر به قهرمانی سرخپوشان در لیگ برتر شد، اظهار نظر کرد. او در بخش دیگری از این گفتگو هم دلایل جدایی خود از استقلال خوزستان را توضیح داد.
گفتگو با پورموسوی را در ادامه میخوانید:
* به صورت کلی این فصل از مسابقات لیگ برتر را چطور ارزیابی میکنید؟ فکر می کنم یکی از سختترین لیگهای چند سال اخیر بود. تیمها به سه گروه تقسیم شده بودند؛ یک گروه تیمهای پولدار و پرامکانات بودند، یک گروه تیمهایی که شاکلههایشان را حفظ کرده بودند و یک گروه هم تیمهایی مثل ما که فقط برای بقا وارد لیگ شده بودیم. کارمان بسیار سخت بود و میتوانم بگویم در بین سالهای مربیگریام، این سختترین سال بود. ما از لیگ یک آمده بودیم و در نیم فصل اول با بدشانسیها، اشتباهات داوری، مصدومیتها و اتفاقاتی که بعد از دقیقه 90 برایمان میافتاد روبرو بودیم، اما خدا را شکر همه این اتفاقات در نیم فصل دوم از ما فاصله گرفت و توانستیم در روز آخر در لیگ بمانیم.
* فصل خیلی سختی را پشت سر گذاشتید. در هیچ مقطعی از فصل احساس ناامیدی نکردید؟ بچههای تیم میتوانند شهادت بدهند که من از روز اول میگفتم این تیم در لیگ میماند. من از روی احساسم یارگیری نکرده بودم و به توانایی تمام بازیکنان، حتی آنهایی که در نیم فصل جدا شدند، اعتماد داشتم. با این حال بدشانسیهایی به ما رو کرد که کاری از دست ما برنمیآمد، اما هیچوقت ناامید نشدیم و مطمئن بودیم که تیم در لیگ میماند. از هر کدام از بچهها سوال کنید که سرمربیتان از روز اول چه میگفت، میگویند من مطمئنم این تیم در لیگ برتر میماند. البته از اول فصل میدانستم که ما دچار مشکل میشویم. من سالهاست که در این فوتبال هستم و وقتی که بودجه تیم مشخص شد، متوجه شدم که نمیتوانیم با خیال آسوده در لیگ بمانیم. میدانستم کارمان سخت است اما فکر نمیکردم به این سختی باشد؛ اینکه شما 7 باخت متوالی بیاوری و از مجموع امتیازات، 8 امتیاز بگیری، بدترین حالت است. دیدهاید که همه میگویند در نیم فصل دوم امتیاز گرفتن سخت است و دروازهها کوچک میشوند، اما ما نشان دادیم اینطور نیست و وقتی شما تیمی داشته باشی که به آن اعتماد کنی و رو به پیشرفت باشد، اتفاقات خوبی هم رقم میخورد. ما بعد از پرسپولیس، دومین تیم از لحاظ گل زده بودیم، 20 امتیاز گرفتیم و در نیم فصل دوم ششم شدیم و هفتهها بود که بازیکنانمان در تیم هفته قرار میگرفتند. خدا را شکر پایان خوبی بود.
* پیشرفتی که در نیم فصل دوم داشتید، فقط بهخاطر بازیکنانی بود که جذب کردید یا اتفاق دیگری هم درون تیم رخ داد؟ تعدادی از بازیکنان ما از لیگ یک آمده بودند و نیاز به زمان داشتند؛ مثل علی کاظمی، جواد آقایی، شوشتری، محکمکار، هلیچی، بهروز بارانی. ما شاکله تیم لیگ یکیمان را حفظ کردیم و این بچهها نیاز به زمان داشتند. هر چه رو به پایان آمدیم، تیممان بهتر و هماهنگتر شد و از طرفی خارجیهایمان هم واقعا تاثیرگذار بودند و همبستگی تیممان هم روز به روز بیشتر شد. وقتی در آزادی در نیمه اول به پرسپولیس سه گل میزنیم، نشاندهنده شجاعت بچههایمان است. ما در سه بازی آخر 9 گل زدیم که واقعا کار سخت و بزرگی بود اما بچهها از پس آن برآمدند. حضور خارجیها و تکمیل شدن آنها با بچههای قبلی واقعا به ما کمک کرد.
* در میانههای فصل استعفا دادید. دلیل این تصمیم شما در آن مقطع چه بود؟ من به عنوان یک آدم حرفهای باید تصمیمی میگرفتم که دست باشگاه را باز بگذارم. من بعد از بازی با پیکان که پنجمین باخت ما بود، این تصمیم را گرفتم تا دست مدیران باز باشد. البته مدیران باشگاه پیشرفت تیم را در ثبات میدیدند، اما من میخواستم اگر به این جمعبندی رسیدهاند که من نمیتوانم کارایی داشته باشم، بدون ضرر مالی من را کنار بگذارند. شاید برخی بگویند ما میایستیم تا باشگاه ما را اخراج کند و مطالباتمان را بگیریم اما من استعفا دادم و در آن مقطع که مسابقات هم تعطیل شده بود، چهار روز هم موبایلم را خاموش کردم. پس از آن نشستی به مدیریت باشگاه داشتیم و به این جمعبندی رسیدیم که پشت هم برسیم و حمایت کنیم. من هم در سال گذشته که لیگ یک بودم و هم نیم فصل، پیشنهاد خوب لیگ بدتری داشتم، اما پای تیم ماندم و تیم هم پای من ماند. خدا را شکر که در نهایت هم ما و هم مدیریت باشگاه سربلند بودیم.
* اشارهای به بودجه پایین تیمتان داشتید. مجموع بودجه استقلال خوزستان در این فصل چقدر بود؟ فکر میکنم ما با 87 میلیارد فصل را تمام کردیم و این رقم شامل قرارداد کل بازیکنان و کادرفنی و هزینهها و پاداشها بود. مجموع قرارداد چهار بازیکن خارجی ما که رسانهها هم خیلی روی آنها ریز شدند، 320 هزار دلار شد که باشگاه به درهم ثبت کرد و مجموعا یک میلیون درهم شد. در واقع پول چهار بازیکن ما روی هم پول یک بازیکن خارجی دیگر تیمها بود؛ به لحاظ فنی من پاسخگوی عملکرد این بازیکنان بودم و به لحاظ مالی، مدیریت باشگاه. ما مستقیما با ایجنت اصلی این بازیکنان وارد مذاکره شدیم و نگذاشتیم واسطهها وارد شوند و بازیکن 65 هزار دلاری را بکنند 200 هزار دلار. ما مستقیم ورود کردیم و وقت گذاشتیم. من فیلم بیشتر از 100 بازیکن خارجی را دیدم و بیشتر از یک ماه زمان گذاشتم تا با قیمت خوب بازیکن بیاوریم.
* به عنوان سرمربیای که در یک تیم با بودجه پایین کار میکردید، با قوانینی که فصل گذشته برای بودجه تیمها گذاشته شد، موافق بودید و فکر میکنید کمکی به تیمهایی مثل استقلال خوزستان کرد؟ واقعیت این است که من نمیدانم این تصمیمات با چه مبنایی گرفته میشود. پارسال لیست بازیکنان را از 20 به 18 کاهش دادند، تیمها اعتراض کردند و 19 شد و امروز میبینم دوباره 20 شده است. یکبار 23 سالهها را 10 تا میکنند و یکبار 6 تا. پارسال 25 سالهها را حذف کردند و امسال اضافه کردند. من یک مثال در این زمینه میزنم؛ مثلا یک کارشناس به یک برنامه تلویزیونی میرود و میگوید سرمربی الان باید فلان بازیکن را بیرون بیاورد و فلان بازیکن را داخل ببرد، در صورتی که این موضوع در حریم سرمربی است و نباید مطرح شود و اگر هم مطرح میشود، باید راهکار آن را هم بگوید. الان هم کارگروهی که سقف بودجه مشخص میکند باید بگوید چه اتفاقی رخ میدهد؟ پارسال همه میدانستیم که این سقف بودجه رعایت نشده است. امتیاز گرفتند، برگردانند، حرف و حدیث شد، چهار تیم رعایت کردند و پنج تیم رعایت نکردند. در واقع اصلا خروجی خوبی نداشت. با این شرایط باز هم امسال قوانین را گذاشتند. من میگویم اگر واقعا نظارت شود، خیلی خوب است. باید قیمت یک بازیکن معمولی مشخص باشد. وقتی سقف بودجه مشخص شود، به تیمهای ضعیفی مثل ما که بضاعت مالیشان کم است کمک میشود، اما من زمانی که فصل گذشته با بازیکنی صحبت میکردم و میگفتم سقف من 4 میلیارد است و به تیم من بیا، میگفت من به فلان تیم میروم و 10 تومان میگیرم. من پارسال با بازیکنی صحبت کردم که در نیم فصل اول سر جمع 90 دقیقه هم بازی نکرد اما در صحبت با من میگفت 8 میلیارد پول میخواهم. اگر میخواهند سقف بودجه بگذارند، باید قدرت نظارت و برخورد داشته باشند و اگر قدرت ندارند، خودشان را خسته نکنند.
* در هفتههای پایانی که شرایط خیلی سختی داشتید و برابر نساجی هم شکست خوردید، آقای الهامی به شما وعده داد که فولاد را شکست میدهد، اما در نهایت این اتفاق نیفتاد. درباره این موضوع صحبت کنید. همه میدانند که آقای الهامی از لحاظ فنی یکی از مربیهای خوب ماست اما از لحاظ عاطفی، کاملا احساسی است. از طرفی من با ایشان رفاقت دارم و به همین دلیل میخواست در آن شرایط به من دلداری بدهد. به هر حال همه ما فوتبالی هستیم و میدانیم که هیچ نتیجهای قبل از بازی مشخص نمیشود. من در آن مسابقه یک شکست سنگین در خانه داشتم و انتهای جدول بودم و میخواست به من دلداری بدهد.
* یکی از پربحثترین بازیهای این فصل شما هم برابر پرسپولیس بود که خیلی عجیب بود و استارت قهرمانی پرسپولیس را زد. شما چندین بار درباره آن بازی حرف زدهاید؛ هنوز فکر میکنید آن مسابقه را به اشتباهات داوری باختید؟ تاکید من روی این موضوع نبود؛ من فقط گفتم تمرکز داور را گرفتند. همه میدانیم که داور آن بازی جزء داوران بزرگ کشور ماست اما همان داور بزرگ هم اگر تمرکز نداشته باشد، میتواند در برخوردهای جزئی هم اشتباه کند. از این بحث که خارج شویم، من بزرگترین آسیب را روی بازیکنان مصدومم خوردم. ما سه تعویض اجباری داشتیم. بسیاری میگفتند اگر ما جای پورموسوی بودیم، دقیقه 90 یک دفاع وارد زمین میکردیم، در صورتی که من تعویضهایم را تا قبل از دقیقه 70 کرده بودم. از طرفی اصلا هم در این فاز نبودم که فوتبال دفاعی بازی کنم یا فیرپلی را رعایت نکنم. در یک صحنه بازیکن ما اخراج شده بود و علی کاظمی هم مصدوم شد اما در آن شرایط حریف 3-4 دقیقه بازی کرد و من هم گله نکردم و به بازیکنانم هم گفتم حق ندارید گله کنید، آنها هم میخواهند فوتبال بازی کنند و عقب هستند. آنها فکر میکردند بازیکن من عمدا خودش را انداخته اما بعدا دیدند من تعویض کردم. در واقع مصدومیت بازیکنان خیلی به ما ضربه زد و ما وقتی علی کاظمی و جواد آقایی را از خط حمله بیرون آوردیم، خط دفاع پرسپولیس آزاد شد و به حمله آمد. پس از آن هم ما بازیکن باتجربهای مثل آبشک را به دلیل مصدومیت و به درخواست خودش تعویض کردیم، گل اول و دوم را پشت هم خوردیم و تیم به لحاظ روانی آسیب دید. پس از آن من از کنار زمین بازیکنان را صدا میکردم، اصلا نگاه نمیکردند؛ انگار گوشهایشان نمیشنید. فشار زیادی روی تیم بود؛ حریف که گل زد، 70 هزار نفر تشویق میکردند و ما هم بزرگان تیم را بیرون آورده بودیم و جوانهایی در زمین بودند که اکثر آنها اولین بازیشان در آزادی را تجربه میکردند. با این حال فکر میکنم بزرگترین کار ما این بود که توانستیم تیم را ریکاوری کنیم و مس را در رفسنجان ببریم.
* اصلا خودتان فکر میکردید میتوانید در نیمه اول به پرسپولیس سه گل بزنید؟ نه. واقعیت این است که این فکر را نمیکردیم. البته من روز قبل از بازی گفتم که به بچههایم گفتهام شجاعانه بازی کنند. ما در بازی رفت هم در اهواز شجاعانه بازی کردیم. پرسپولیس کلا 18 گل خورد که 5 تا از آنها را استقلال خوزستان زده است. در واقع ما تجربه خوبی هم از بازی رفت داشتیم که شجاعانه بازی کردیم و گل زدیم و این بازی هم همین اتفاق افتاد، اما اصلا فکر نمیکردم سه گل بزنیم و به این شکل جلو بیفتیم.
* بعد از این شکست فشاری از سوی هواداران به شما وارد نشد؟ امسال در استقلال خوزستان دو اتفاق خوب افتاد که خیلی از تیمها و هواداران میتوانند الگوبرداری کنند. اول اینکه پای مربیشان ایستادند و از همان لیگ یک میدانستند من به لطف خدا سالها کار کردهام، تجربه دارم، کلاسهای مربیگری رفتهام، مربی تیم ملی بودم و با 2-3 باخت و مساوی پشت من را خالی نکردند. باشگاه استقلال خوزستان چه در لیگ یک و چه در لیگ برتر پای این اعتقاد ایستاد و این درسی بود که باشگاه استقلال خوزستان با مدیریت دکتر نجفی و دکتر علیمحمدی به فوتبال ایران داد. دوم اینکه هواداران واقعا از ما حمایت کردند؛ ما در خانه چهار گل از نساجی خوردیم اما هواداران ایستادند و تشویق کردند. قبل از آن هم به تراکتور و سپاهان باختیم اما تشویق و حمایت کردند. در بازی با پرسپولیس هم هوادارانی از اهواز آمده بودند و بعد از بازی ایستادند و تشویق کردند. من تنها مربی بودم که در دو فصل گذشته از سمت مدیریت باشگاه، مدیریت کارخانه و هواداران تحت فشار نبودم.
* استقلال با آن شکست شما صدر را از دست داد. هواداران استقلال چه برخوردی با شما داشتند؟ من زیاد در فضای مجازی نیستم اما بچهها میگفتند خیلی از هواداران استقلال با کامنتهایشان از تیم ما تعریف و تمجید میکردند و میگفتند اشتباهات داوری باعث باخت شما شد. از طرفی هم دیدید که چند بازیکن استقلال تهران پس از آن بازی به کمیته انضباطی و اخلاق دعوت شدند، چون در حمایت از ما صحبت کرده بودند.
* شما هم با حرفهای بازیکنان استقلال تهران موافق بودید یا معتقدید تنها دلیل اشتباهاتی که به زعم شما رخ داد، عدم تمرکز داور بود؟ همانطور که گفتم من فکر میکنم تمرکز داور را به هم زدند. برای مثال در صحنه اخراج بازیکن ما، داور پشت قوس هجده قدم ما بود و اصلا صحنه را ندید. از طرفی معمولا بازیکنی که از لحاظ فنی بالا باشد، کنار زمین که هیچ خطری ندارد، خطا نمیکند. در آن صحنه، بازیکن ما سُر خورد و اصلا قابل کنترل نبود و بی احتیاطی محسوب نمیشود، اما داور چهارم یا کمک داور آن بازی به داور اعلام کردند و باعث شدند اشتباه کند. از طرفی من مطمئنم داور باید در صحنهای روی صحنهای که پشت محوطه جریمه پرسپولیس رخ داد، بازیکن حریف را اخراج میکرد. من با توجه به این اتفاقات مطمئنم که تمرکز داور به هم ریخته بود، وگرنه همه میدانستند خطا بوده است. اگر در آن صحنه بازیکن پرسپولیس کارت نمیگرفت، بحث جدا بود اما وقتی کارت زرد گرفت مشخص است که برخورد دیده شده است. من استوری هم گذاشتم و گفتم در آن باکس حرکتی که سه سمت دروازه است، هر خطایی باعث اخراج میشود. مثلا ما فیلم بازی جام ملتها را گذاشتیم که شجاع در بازی با قطر اخراج شد. باز هم میگویم داور بیتجربه و جوان نبود، اما تمرکز او به هم خورده بود.
* دلیل این به هم خوردن تمرکز داور چه بود؟ من در یک برنامه تلویزیونی هم گفتم یک آقایی در راهرو به داوران توهین میکرد. دقیقا بعد از جشن قهرمانی هم اعلام کردند آن فرد شناسایی و محروم شده است. در واقع من احساسی حرف نزده بودم و گفتم ایشان کسی بود که چشم در چشم داور توهین کرد و همان فرد هم که ماساژور یا مترجم بود، بعد از پایان فصل جریمه نقدی شد. آن هجمه و فشار و شلوغی باعث شد داور تمرکزش را از دست بدهد.
* پس از پایان فصل و تغییر مدیریتی باشگاه، استعفا دادید. تصمیمتان جدی است یا قصد داشتید دست باشگاه را باز بگذارید؟ من سعی کردم در این سالها صادقانه حرف بزنم. من بلافاصله بعد از تغییر مدیریت استعفا دادم. بالاخره هر کسی میتواند در مجموعهای کار کند؛ من و مجموعهای که الان روی کار آمده است، نمیتوانیم با هم کار کنیم. برخی میگفتند آقای نجفی استعفا دادند و هیئت مدیره گفتند پذیرفته نشده و ایشان به کارش ادامه میدهند. فردای آن روز اعلام کردند شرکت ایشان را برداشته است. من از این موضوع گله دارم. البته اختیار خودشان بود، اما از نظر ورزشی و فوتبالی درست نیست. متاسفانه آدمهای سیاسی استان و شهر ما به جای اینکه فضا و امکانات ورزشی را برای مردم مظلوم خوزستان فراهم کنند، شروع کردهاند که این آدم را بردارند و آن آدم را بگذارند. گذاشتن و برداشتن، مشکل ورزش خوزستان را حل نمیکند.
* شما فکر میکنید مشکل ورزش خوزستان چیست؟ همه میگویند چرا پارسال سه نماینده خوزستان قعر جدول بودند؟ دقیقا به خاطر همین اتفاقات که گفتم. آدمهای سیاسی ما تمام مشکلات را ول کردهاند و وارد ورزش شدهاند. خیلی ممنون که آمدهاند اما بردند امکانات بیاورند. ما زمین چمن در اهواز نداریم. به جای اینکه بودجه بیاورند و به اداره ورزش و هیئت فوتبال بدهند، مدارس فوتبال را سر و شکل بدهند، راه افتادهاند که حسن را بیاورند یا حسین. من از آدمهای سیاسی استان میخواهم اگر اینقدر وقتشان آزاد است، بودجه وارد استان کنند. چرا نفت آبادان، نفت مسجدسلیمان، استقلال خوزستان و استقلال ملاثانی برای چندرغاز لهله بزنند اما شما آدمها را عوض کنید؟ اگر این کاره هستید، بروید بودجه بیاورید.
* پس قطع همکاریتان قطعی است؟ صادقانه بگویم که من نمیتوانستم با این مجموعهای که آمدند کار کنم و اگر شروع به کار میکردم، 10-20 روز دیگر به مشکل میخوردیم. ما پارسال هم مشکل داشتیم و 25 روز از زمانمان صرف درگیری بین من و مدیریت شد و پس از آن هم بازیکن در بازار نبود و سخت شد. امسال تجربه پارسال را داشتم و گفتم کنار بکشم، خیلی بهتر است. اصلا هم تعارف نداشتم و اتفاقا دوستان هم گفتند کار خوبی کردی. سری که درد نمیکند، چرا دستمال ببندیم؟ اتفاقا شاید آنها هم میآمدند و میگفتند ما با پورموسوی کار نمیکنیم، چون سریع هم پست خداحافظی من را گذاشتند. به هر حال هر چیزی متقابل است.
* برنامهتان برای فصل آینده چیست؟ به عنوان یک آدم حرفهای مینشینیم و اگر پیشنهادی شد، بررسی میکنیم و سعی میکنیم با مشاوره دوستانمان یک تصمیمی بگیریم.
* صحبت پایانی؟ من یکبار دیگر از هواداران و پیشکسوتان و مدیریت شرکت گروه ملی که در بحث مسئولیت اجتماعی به استقلال خوزستان کمک میکنند و مدیریت دکتر نجفی تشکر میکنم. هواداران واقعا سنگ تمام گذاشتند و در نیم فصل دوم بیش از هزار کیلومتر دنبال تیم میآمدند تا تشویق کنند. من شاید امسال در استقلال خوزستان نباشم اما همیشه برای این تیم آرزوی موفقیت می کنم. شاید از نظر فیزیکی از آنها دور شده باشم اما خاطرات زیادی دارم و همیشه باشگاه استقلال خوزستان و هوادارانش در دل من جا دارند.