دوشنبه 22 بهمن 1403

سلیمان دل‌ها و دل‌های سلیمانی

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
سلیمان دل‌ها و دل‌های سلیمانی

محمد حسین خوشوقت؛ خدایش غریق رضوان خویش گراند، علامه کرباسچیان می‌فرمود: بعضی‌ها خیلی که خوب باشند و هنر کنند، بزرگترین اثر وجودی شان در این عالم، پس از هفتاد هشتاد سال زندگی، "یک چاه پر از فاضلاب" است! اما برخی دیگر هم هستند که در تجارت زندگی، عمر غیر قابل بازگشت را می‌دهند و در مقابل، "آدم می‌شوند" و " آدم می‌سازند".

اینان، هوشیاران و رستگاران روزگارند.

سردار پاسدار قاسم سلیمانی، در زمره همین هوشیاران بود که زندگی را نه تنها هدر نداد بلکه آن را دستمایه جمع آوری سرمایه‌ای بسیار هنگفت و ارزشمند نمود و سپس با افتخار به سرای بعدی نزد پروردگار خویش باز گشت.

حاج قاسم، به همت خویش و فضل پروردگار، هم خود را ساخت و هم اثر وجودی جسمانی و روحانی اش، در این عالم تا قیامت نسل‌های ایرانی و غیر ایرانی را بهره‌مند خواهد ساخت.

شکوه بی مانند تشییع پیکر مطهر او در ایران نشان گر قدردانی ملت از او به خاطر آثار وجودی او بود.

سردار قاسم سلیمانی، اهل تقوا بود و خود را همواره در محضر خدا می‌دید، اهل اخلاص بود و برای رسیدن به مطامع شخصی زحمتی نمی‌کشید، وابسته دنیا و مال و مقام نبود، در لباس محترم پاسداری آلوده‌ی حزب و تجارت و سیاست نشد، پاسدار حقیقی حرمت #سپاه و شهدا بود، عاشق ایران بود و همه ایرانیان را با هر فکر و شکل و سلیقه‌ای دوست داشت، صمیمانه و مخلصانه در خدمت به خلق خدا روز و شب نداشت.

با اخلاق بود و پرنسیپ داشت، اهل تواضع بود.

عاطفی و مهربان بود، قول اش "قول" بود و حتی دشمن هم در وفای به عهد، قبول اش داشت و روی حرف اش حساب باز می‌کرد. یکی از همرزمانش در جنگ با جلاد‌های وهابی در سوریه نقل می‌کرد که چند بار برای آن که آن‌ها را ترغیب به عقب نشینی کنیم، اعلام کردیم اگر فرار کنید و به سمت ادلب بروید، در امان خواهید بود؛ گفتند اگر قاسم سلیمانی تضمین دهد قبول می‌کنیم! حتی با دشمن سفاک اش هم اخلاقی و شرعی رفتار می‌کرد.

شجاعت را با عقلانیت و تدبیر عالمانه قرین ساخته بود. در دنیا برای آخرت می‌زیست.

ایران را برای همه ایرانیان می‌خواست و نه برای گروهی خاص، مسؤولیت خطیر و بزرگ و وقت گیر اش، او را از وقت گذاردن برای خانواده و ارحام باز نمی‌داشت، اهل ارتباط ملاطفت آمیز با همگان بود، همانند دگماتیست‌های ضعیف النفس و جاهل، تصور نمی‌کرد که باید هر کسی یا گروهی که مثل او نمی‌گوید و یا زندگی نمی‌کند، طرد کند و یا مورد اهانت قرار دهد.

با دین و ارزش‌های دینی و ملی کاسبی نمی‌کرد و عمر و شخصیت والای خویش را برای دنیای خود و دیگران به حراج نمی‌گذاشت.

در یک کلام، او یک مسلمان محمدی بود؛ یک انسان حقیقی؛ و این چنین معشوق و الهام بخش همگان گردید.

تأثیر سازنده و شگرفی که پندار و کردار و گفتار الهی این مرد بزرگ در ساحت فردی و اجتماعی بسیاری از ایرانیان و غیر ایرانیان دا‌شته، شایسته است درس آموز و موجب ستایش و غبطه‌ی آلافی از روحانیون و انقلابیون مدعی باشد!

آن گاه که تقوا و علم و عمل و اخلاص و عقلانیت و اخلاق با یکدیگر در کسی همراه شوند، دنیا و عقبای او و دیگران را آباد می‌کنند!

حسن صدفه‌ی مبارکی است چهلمین روز شهادت او با سالگشت پیروزی شکوه‌مند انقلاب اسلامی ایران؛ انقلابی که بزرگترین ثمره اش برپایی نظام گرانسنگ جمهوری اسلامی است.

گرامی داشت حقیقی این مادر و فرزند.

جز با "عقلانیت" و اجرای بدون ملاحظه‌ی "عدالت" معنا نخواهد داشت.

برای پیروزی انقلاب اسلامی و بقای نظام، خون‌های ارزشمندی ریخته شده و انسان‌های عزیزی سلامت و آسایش و امنیت خود و خانوادشان را فدا کرده اند.

با توهمات، تهورات، قلدرمآبی ها، انحصارطلبی‌ها، دنیاطلبی ها، چاپلوس پروری‌ها، مسؤولیت ناپذیری‌ها و پاسخگو نبودن ها، تحمل مصلحت اندیشانه‌ی مفاسد و مظالم، سوئ مدیریت ها، خانه نشین کردن شایستگان و نخبگان دلسوز، ناخشنود ساختن مردم و نا امید کردن شان به آینده، وادار ساختن نخبگان به مهاجرت از وطن، دعوا‌های کودکانه و جناح بازی‌های مضحک و مشمئز کننده، بیش از این بر پیکر خون آلود انقلاب و نظام خنجر نزنیم و پای اهانت بر خون شهیدان ننهیم!

برای نکوداشت انقلاب و ارزش‌های والای آن باید سلیمانی بود.

زنده باد یاد و راه خمینی کبیر و امثال سردار قاسم سلیمانی که هوشمندانه دانستند به کجا آمده اند، آمدشان بهر چه بود و آخر به کجا می‌روند...

سلیمان دل‌ها و دل‌های سلیمانی 2