سناریوی مرگبار چهار برادر برای قتل مرد شهرستانی
تیر سال گذشته خبر ناپدید شدن مرد جوانی به نام کیوان از سوی خانوادهاش به کارآگاهان پلیس خراسان رضوی اعلام شد. در حالی که ردیابیها برای یافتن مرد جوان ادامه داشت کارآگاهان دریافتند مرد گمشده از حدود یک سال قبل با زنی در تهران آشنا شده و با او ارتباط تلفنی داشته و حتی برای دیدن او چندین بار نیز راهی پایتخت شده است.
آخرین بار نیز برای دیدن زن مورد علاقهاش به نام شهناز به تهران رفته، اما دیگر برنگشته است. باتوجه به اینکه آخرین تماسها نیز از سوی شهناز گرفته شده بود، این احتمال برای تیم جنایی قوت گرفت که زن جوان از سرنوشت او مطلع باشد.
پس از هماهنگیهای قضایی تیمی از کارآگاهان راهی تهران شده و با شناسایی زن جوان او را بازداشت کردند. شهناز در تحقیقات گفت: یک سال قبل در اینستاگرام با کیوان آشنا شدم چند باری برای دیدنم به تهران آمد. آخرین بار قرار بود به دیدن من بیاید، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که نیامد و من هم از او بیخبر هستم.
اگرچه شهناز مدعی بود از سرنوشت کیوان بیاطلاع است، اما بررسیهای مأموران نشان میداد که مرد جوان قبل از ناپدید شدن با شهناز دیدار داشته است. در ادامه، کارآگاهان به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف محل زندگی شهناز رفتند. دوربینها نه تنها ورود کیوان به خانه زن جوان را نشان میداد بلکه تصاویری را ضبط کرده بودند که برملا میکرد روز حادثه به غیر از شهناز و کیوان، 4 مرد دیگر نیز وارد آن خانه شده اند.
بازبینی تصاویر خیلی زود هویت مردان جوان را برملا کرد، آنها برادران زن جوان بودند که قبل از حضور کیوان به خانه خواهرشان رفته بودند. سرنخها و تحقیقات پلیسی حکایت از آن داشت که برادران شهناز در ناپدید شدن مرد جوان نقش دارند، بدین ترتیب تیمی از کارآگاهان پلیس خراسان رضوی به همراه اکیپی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و چهار برادر را بازداشت کردند.
در تحقیقات صورت گرفته از سوی تیم جنایی، یکی از برادران شهناز لب به اعتراف گشود و راز ناپدید شدن مرد جوان را برملا کرد. او گفت: خواهرم با یکی از فامیل نامزد بود و تا ازدواج زمان زیادی باقی نمانده بود، اما به طور ناگهانی گفت که میخواهد نامزدیاش را به هم بزند وقتی پیگیر ماجرا شدم خیلی اتفاقی فهمیدم خواهرم از طریق اینستاگرام با مرد جوانی در شهرستان آشنا شده است. وقتی پیگیری کردم و اطمینان یافتم او عامل این تصمیم خواهرم است موضوع را به برادران دیگرم گفتم.
جنایت آتشین
او ادامه داد: با برملا شدن این ماجرا به سراغ شهناز رفتیم و او که تصورش را نمیکرد این موضوع لو برود، به خاطر ترس از جانش با ما همکاری کرد. به شهناز گفتیم که با کیوان تماس بگیرد و او را به تهران بکشاند، او هم به ناچار قبول کرد. قبل از اینکه مرد جوان به خانه خواهرم برود، ما در خانهاش پنهان شدیم و او بیخبر از حادثهای که در انتظارش است وارد خانه خواهرم شد. به محض ورود با مرد جوان درگیر شده و او را با ضربات چاقو به قتل رساندیم. بعد از آن جسد را داخل پتویی پیچیده و داخل خودرو قرار دادیم. به سمت پاکدشت رفته و در محدوده پاکدشت به سمت گرمسار در بیابانی جنازه او را به آتش کشیدیم و به خانه برگشتیم.
با اعتراف مرد جوان به قتل، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت از پلیس پاکدشت استعلام کردند تا مشخص شود جسد سوختهای با مشخصات مرد ناپدید شده در یک سال گذشته کشف کردهاند. در استعلامات صورت گرفته پلیس پاکدشت این موضوع را رد و اعلام کرد جسد سوختهای با مشخصات مورد نظر پیدا نکرده است. بدین ترتیب این احتمال از سوی کارآگاهان جنایی مطرح شد که جسد در جای دیگری رها شده باشد. تحقیقات به دستور بازپرس جنایی برای کشف جسد سوخته و تحقیقات بیشتر ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی