سه‌شنبه 6 آذر 1403

سه انقلاب و تقلب در اسلام / برقراری امنیت بدون عدالت، امنیت امویست

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
سه انقلاب و تقلب در اسلام / برقراری امنیت بدون عدالت، امنیت امویست

استاد حوزه در برنامه سوره با موضوع «تقلب اموی» گفت: امنیت در جامعه مهم است اما اگر این امنیت گروگان گرفته شود تا فساد در جامعه نهادینه شود، امنیت از جنس امویان است.

استاد حوزه در برنامه سوره با موضوع «تقلب اموی» گفت: امنیت در جامعه مهم است اما اگر این امنیت گروگان گرفته شود تا فساد در جامعه نهادینه شود، امنیت از جنس امویان است.

به گزارش خبرگزاری مهر، در دوازدهمین برنامه از فصل بنی امیه برنامه سوره، حجت الاسلام محسن قنبریان، استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی حضور داشت و موضوع برنامه «تقلب اموی» بود.

دیانی در ابتدای برنامه، بحث را با این موضوع آغاز کرد که تقلب جایی معنا می‌دهد که یک جنس اصلی وجود داشته باشد و دیگران بدل و تقلبی او را تولید کنند. اصل اسلام محمدی است و حالا سوال این است که امویان چگونه از این اسلام تقلب کردند؟

حجت الاسلام قنبریان پاسخ داد: در آیه 48 سوره توبه آمده است: کسانی هستند که از قبل دنبال فتنه هستند و امور را برای تو منقلب می‌کنند. من تقلب را مقابل انقلاب در نظر می‌گیرم. «بعثت» چیزی از جنس انقلاب و زیرو رو کردن همه چیز است. انقلاب محمد (ص) سه موج داشته که تقلب هایی مقابل آن برپا شده است. انقلاب اول، انقلاب بنیانگذار و خود رسول الله (ص) است. تقلب مقابل آن تقلبی است «ولایت» را به «خلافت» تبدیل می‌کند. انقلاب دوم توسط امیرالمومنین (ع) انجام می‌شود که یک انقلاب ساختاری و بازگشت دوباره ولایت به معنی عمیق قرآنی است و تقلب این انقلاب تبدیل «خلافت» به «سلطنت و پادشاهی» است و اوج کاری که اموی ها کردند همین بود. انقلاب سوم عاشوراست که انقلابی اجتماعی و برای اصلاح امت جد است. ما اگر بخواهیم تقلب اموی را خوب بشناسیم باید از آن ریشه شروع کنیم که انقلاب رسول الله (ص) چه بود. تقلب سوم هم در مقابل انقلاب سوم به پا شد، «استمرار پادشاهی» است. بر این اساس امویان تلاش می‌کردند یک اسلام اموی و سلطنتی را بازتولید کنند و در مقابل این اسلام و رفتارها همیشه نهضت حسینی قرار دارد و از بعد از عاشورا تاکنون این دوجریان در ستیز با یکدیگرند. انقلاب اسلامی، به نوعی بازتولید عاشوراست که در مقابل سلطنت و پادشاهی برپا شده و علی القاعده با همان تقلب‌ها هم روبروست.

وی افزود: وقتی پیامبر خدا مبعوث شد دنبال این بود که به ظهور برسد و قلب ها را به خودش جذب کند. سلطه جایی است که شمشیر بالای سرآدم هاست و از آن ها بخواهی به زور اسلام بیاورند اما حضرت محمد (ص) این کار را نمی‌کرد. تا قبل از پیامبر نوعی اشرافیت و قریش سالاری وجود داشت که قاعده آنگونه زندگی منحصر در شیوخ زندگی می‌شد ولی پیامبر، جامعه ایمانی درست کرد با ضوابط و قانون. یک جامعه مساواتی و برابر که بین سرخ و سیاه فرقی نبود. می‌بینید که سخنگوی پیامبر (ص) بلال حبشی می شود. در تقسیم بیت المال فرقی بین هیچکس نمی‌گذاشت و هرکسی کار بیشتری می‌کرد مقدار بیشتری دریافت می‌کرد اما حکومت تبعیض نمی‌کرد. جامعه مساواتی، جامعه ایثار بود. در چنین جامعه ای قرابت به رسول الله ضربدر سبقت در اسلام مساویست با بهره مندی از بیت المال.

این استاد حوزه ادامه داد: در جامعه برابر اگر کسی در جنگ کشته شد، دیه او با بیت المال است یعنی اینجور نیست که حقی از کسی ضایع شود. اما اینکه بگوییم فلانی بیشتر جنگیده یا جزو اولین اسلامآورندگان است پس درآمد بیشتری باید داشته باشد اصلا اینگونه نبوده است. کاری که امروز سرمایه داری با ما میکند «کالایی شدن» است که همه چیز را تبدیل به کالا می‌کند و به همه چیز از چشم کالا نگاه میکند حتی قبر در حرم حضرت رضا (ع) هم به چشم یک کالا نگاه می‌کند که وقتی می توان این قبر را اینقدر میلیاردتومان فروخت چرا این کار را نکنیم. این نگاه مولود سرمایه داری است و ریشه در بنی امیه دارد، همینکه همه ارزش‌ها کالایی شود و مقولات ارزشی تعریف بازاری شوند. به تعبیر شهید مطهری، بیت المال، پول و نان برای شکم است و برای شکم فرق ندارد که فرد فیلسوف است یا کارگر. بیت المال هرکسی اندازه عائله است نه علم در سینه.

حجت الاسلام قنبریان اضافه کرد: در زمان پیامبر اینگونه نبود که هرکسی به پیامبر نزدیک تر باشد، بیت المال بیشتری بگیرد ممکن بود کسی ارجمندی بیشتری نزد پیامبر پیدا می‌کرد اما امتیاز مادی پیدا نمی‌کرد. دعوای ابوذر و عثمان سراین مسئله بود که عثمان به بیت المال میگفت «مال الله» اما ابوذر می گفت «بیت المال مسلمین». وقتی می‌گوییم بیت المال مسلمین یعنی تک تک مسلمین در آن سهم دارند ولی وقتی بیت المال، «مال الله» و خود فرد هم «خلیفه الله» شد آن فرد هرکاری دلش خواست با آن می‌کند و این تئوری خیلی تئوری غلط اندازی بود.

این پژوهشگر دینی در ادامه برنامه تصریح کرد: در دوره رسول الله، چون نظام، یک نظام ارزشی بود ازدواج ها طلاق ها هم ارزشی شد مثلا دختر حضرت زینب از شوهرش جدا شد چون مشرک بود. اما بعد از رسول الله (ص) ازدواج ها و طلاق های ارزشی، سیاسی شدند. طلحه، باجناق حضرت رسول الله است و با خواهرهای همسرا0رسول‌الله ازدواج می کرده بخاطر رسیدن به مقاصد خودش و به این ازدواج، ازدواج سیاسی می‌گویند تا به پیامبر نزدیک شود. یا زبیر که دختر ابوبکر را گرفت تا هم داماد ابوبکر شود و هم باجناق پیامبر و طلحه شد. یعنی خیلی ها برای جور شدن روابط سیاسی و نزدیک شدن به قدرت ازدواج می‌کردند.

وی ادامه داد: یک زنجیره واژگانی چند گانه است که در اوایل انقلاب هم روشنفکران ما داشتند و هم برخی از علما و روحانیون. اینها از واژگانی چون استبداد، استعمار و استحمار استفاده می‌کردند این زنجیره واژگان در روایات و احادث نبوی هم وجود دارد. فرقی نمی کند که اول استبداد شروع می‌شود یا استعسار و ویژه خواری. عثمان اشرافیت مذهبی را اول برای مسجد، بعد برای خودش وبعد در جاهای دیگر گسترش داد تا جایی که سعد ابی وقاص کاخ معروفی در کوفه ساخت، معاویه هم همینطور و این رویه ادامه پیدا کرد. حالا این استعسار، استضعاف فکری و هژمونی هایی را به وجود می آورند که مردم اسلام را همین بدانند. در چنین زنجیره واژگانی، جامعه دچار استضعاف فکری می‌شود.

حجت الاسلام قنبریان گفت: امیرالمومنین (ع) اسلام رسول الله را احیا و انقلابی در ساختار اداری کشور کرد. او بیت المال را به صورت مساوی تقسیم کرد و به خواهر خودش و برده ای که تازه آزاد شده بود یک اندازه از سهم بیت المال داد و کلمه «ولایت» را بازگرداند. رهبر معظم انقلاب سال 1360 در اولین کنگره نهج البلاغه فرمودند: ولایت، چسبیده به مردم و از جنس مردم است و هیچ امتیاز مادی بالاتری ندارد. امیرالمومنین این را به جامعه برگرداند و کسی از جنس مردم شد. در نامه 50 نهج البلاغه که به نظر من مانیفست حضرت علی (ع) است، امیرالمومنین چهار ویژگی را مطرح می کند و می‌گوید من اگر این چهار ویژگی را داشتم، اطاعت از من بر شما واجب می‌شود؛ شفافیت، حقی را از جای خودش به تاخیر نیندازم، مساوات برقرار کنم و مشورت. یعنی هیچ کاری را بدون همراهی و مشورت گرفتن از شما انجام ندهم. معاویه بعدها گفت: ابالحسن، دهان مردم را باز کرد چون آنها را مطالبه گر و معترض کرد.

وی در پایان برنامه گفت: انقلاب امام حسین (ع) یک انقلاب اجتماعی بود که سراغ دستگاه اداری نرفت و «امت» را زنده کرد. ایشان در خطبه منا می‌فرمایند: شما با ماست مالی و ساخت و پاخت کردن به امنیت رسیدید در حالیکه باید با گرفتن یقه ظالمان، امنیت در جامعه ایجاد شود. امنیت در جامعه مهم است اما اگر این امنیت گروگان گرفته شود تا فساد در جامعه نهادینه شود، امنیت از جنس امویان است. رهبری هم بارها فرمودند که اگر عالت در جامعه برقرار نشد، امنیت هم امنیت طبقه بهره مند می‌شود. اباعبدالله (ع) به مردم جرات اقدام داد تا در مقابل ننگ بایستند و یک نوع انقلاب اجتماعی به وجود آورد. ما شیعیان باید سرمان را بالا بگیریم، هم دولت مقدس داریم هم نهضت مقدس. دولت مقدس ما دولت امیرالمومنین است، نهضت مقدس هم نهضت اباعبدالله است.