شنبه 3 آذر 1403

سوره‌ای که از بی‌نیازی خداوند و نیازمندی انسان می‌گوید + صوت آیات

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
سوره‌ای که از بی‌نیازی خداوند و نیازمندی انسان می‌گوید + صوت آیات

فایل صوتی تلاوت سوره فاطر با صدای عبدالباسط محمد عبدالصمد را اینجا دریافت کنید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره فاطر یا ملائکه سی و پنجمین سوره قرآن است و در جزء بیست و دوم آن قرار دارد.

این سوره از معاد، اوضاع و احوال قیامت و گرفتاری و پشیمانی کافران سخن می‌گوید و انسان را از فریب ظواهر دنیا و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد. اشاره به برخی نعمت‌های الهی، تاکید بر تلاوت قرآن، اقامه نماز و انفاق به عنوان تجارت بی‌زیان از دیگر موضوعات سوره فاطر است.

آیه پانزدهم آن مبنی بر بی‌نیازی خداوند و نیازمندی مردم و آیه هجدهم که نشان از عدل الهی و شدت مجازات در قیامت دارد، از آیات مشهور سوره فاطر است.

پیامبر (ص) درباره فضیلت خواندن سوره فاطر می‌فرماید: هر کس سوره فاطر را بخواند، سه در از در‌های بهشت در روز قیامت او را به سوی خود دعوت می‌کنند تا از هر کدام که می‌خواهد وارد شود.

امام صادق (ع) نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره سبأ و فاطر را در شب بخواند، خدا او را حمایت و حفظ می‌کند و هر کس در روز بخواند ناراحتی به او نمی‌رسد و خدا آن‌چنان خیر دنیا و آخرت به او می‌بخشد که تاکنون این اندازه بر قلب او خطور نکرده و آرزو ننموده است.

فایل صوتی تلاوت سوره فاطر با صدای عبدالباسط محمد عبدالصمد

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_متن سوره فاطر همراه با ترجمه_س*

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند رحمتگر مهربان

الحمد لله فاطر السماوات والأرض جاعل الملائک رسلا أولی أجنح مثنی وثلاث ورباع یزید فی الخلق ما یشاء ان الله علی کل شیء قدیر 1 سپاس خدای را که پدیدآورنده آسمان و زمین است [و] فرشتگان را که دارای بالهای دوگانه و سه گانه و چهارگانه اند پیامآورنده قرار داده است در آفرینش هر چه بخواهد می افزاید زیرا خدا بر هر چیزی تواناست (1)

ما یفتح الله للناس من رحم فلا ممسک لها وما یمسک فلا مرسل له من بعده وهو العزیز الحکیم 2 هر رحمتی را که خدا برای مردم گشاید بازدارنده ای برای آن نیست و آنچه را که باز دارد پس از [باز گرفتن] گشاینده ای ندارد و اوست همان شکست ناپذیر سنجیده کار (2)

یا أیها الناس اذکروا نعمت الله علیکم هل من خالق غیر الله یرزقکم من السماء والأرض لا اله الا هو فأنی تؤفکون 3 ای مردم نعمت خدا را بر خود یاد کنید آیا غیر از خدا آفریدگاری است که شما را از آسمان و زمین روزی دهد خدایی جز او نیست پس چگونه [از حق] انحراف می یابید (3)

وان یکذبوک فقد کذبت رسل من قبلک والی الله ترجع الأمور4 و اگر تو را تکذیب کنند قطعا پیش از تو [هم] فرستادگانی تکذیب شدند و [همه] کارها به سوی خدا بازگردانیده می شود (4)

یا أیها الناس ان وعد الله حق فلا تغرنکم الحیا الدنیا ولا یغرنکم بالله الغرور 5 ای مردم همانا وعده خدا حق است زنهار تا این زندگی دنیا شما را فریب ندهد و زنهار تا [شیطان] فریبنده شما را در باره خدا نفریبد (5)

ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا انما یدعو حزبه لیکونوا من أصحاب السعیر 6 در حقیقت شیطان دشمن شماست شما [نیز] او را دشمن گیرید [او] فقط دار و دسته خود را می خواند تا آنها از یاران آتش باشند (6)

الذین کفروا لهم عذاب شدید والذین آمنوا وعملوا الصالحات لهم مغفر وأجر کبیر 7 کسانی که کفر ورزیده اند عذابی سخت خواهند داشت و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ است (7)

أفمن زین له سوء عمله فرآه حسنا فان الله یضل من یشاء ویهدی من یشاء فلا تذهب نفسک علیهم حسرات ان الله علیم بما یصنعون 8 آیا آن کس که زشتی کردارش برای او آراسته شده و آن را زیبا می بیند [مانند مؤمن نیکوکار است] خداست که هر که را بخواهد بی راه می گذارد و هر که را بخواهد هدایت می کند پس مبادا به سبب حسرتها [ی گوناگون] بر آنان جانت [از کف] برود قطعا خدا به آنچه می کنند داناست (8)

والله الذی أرسل الریاح فتثیر سحابا فسقناه الی بلد میت فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور 9 و خدا همان کسی است که بادها را روانه می کند پس [بادها] ابری را برمی انگیزند و [ما] آن را به سوی سرزمینی مرده راندیم و آن زمین را بدان [وسیله] پس از مرگش زندگی بخشیدیم رستاخیز [نیز] چنین است (9)

من کان یرید العز فلله العز جمیعا الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه والذین یمکرون السیئات لهم عذاب شدید ومکر أولئک هو یبور 10 هر کس سربلندی می خواهد سربلندی یکسره از آن خداست سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کار شایسته به آن رفعت می بخشد و کسانی که با حیله و مکر کارهای بد می کنند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگشان خود تباه می گردد (10)

والله خلقکم من تراب ثم من نطف ثم جعلکم أزواجا وما تحمل من أنثی ولا تضع الا بعلمه وما یعمر من معمر ولا ینقص من عمره الا فی کتاب ان ذلک علی الله یسیر 11 و خدا [ست که] شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه ای آنگاه شما را جفت جفت گردانید و هیچ مادینه ای بار نمی گیرد و بار نمی نهد مگر به علم او و هیچ سالخورده ای عمر دراز نمی یابد و از عمرش کاسته نمی شود مگر آنکه در کتابی [مندرج] است در حقیقت این [کار] بر خدا آسان است (11)

وما یستوی البحران هذا عذب فرات سائغ شرابه وهذا ملح أجاج ومن کل تأکلون لحما طریا وتستخرجون حلی تلبسونها وتری الفلک فیه مواخر لتبتغوا من فضله ولعلکم تشکرون 12 و دو دریا یکسان نیستند این یک شیرین تشنگیزدا [و] نوشیدنش گواراست و آن یک شور تلخمزه است و از هر یک گوشتی تازه می خورید و زیوری که آن را بر خود می پوشید بیرون می آورید و کشتی را در آن موجشکاف می بینی تا از فضل او [روزی خود را] جستجو کنید و امید که سپاس بگزارید (12)

یولج اللیل فی النهار ویولج النهار فی اللیل وسخر الشمس والقمر کل یجری لأجل مسمی ذلکم الله ربکم له الملک والذین تدعون من دونه ما یملکون من قطمیر 13 شب را به روز درمی آورد و روز را به شب درمی آورد و آفتاب و ماه را تسخیر کرده است [که] هر یک تا هنگامی معین روانند این است خدا پروردگار شما فرمانروایی از آن اوست و کسانی را که بجز او می خوانید مالک پوست هسته خرمایی [هم] نیستند (13)

ان تدعوهم لا یسمعوا دعاءکم ولو سمعوا ما استجابوا لکم ویوم القیام یکفرون بشرککم ولا ینبئک مثل خبیر 14 اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمی شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمی کنند و روز قیامت شرک شما را انکار می کنند و [هیچ کس] چون [خدای] آگاه تو را خبردار نمی کند (14)

یا أیها الناس أنتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید 15 ای مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز ستوده است (15)

ان یشأ یذهبکم ویأت بخلق جدید 16 و اگر بخواهد شما را می ب رد و خلقی نو [بر سر کار] می آورد (16)

وما ذلک علی الله بعزیز 17 و این [امر] برای خدا دشوار نیست (17)

ولا تزر وازر وزر أخری وان تدع مثقل الی حملها لا یحمل منه شیء ولو کان ذا قربی انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب وأقاموا الصلا ومن تزکی فانما یتزکی لنفسه والی الله المصیر 18 و هیچ بارب ردارنده ای بار [گناه] دیگری را برنمی دارد و اگر گرانباری [دیگری را به یاری] به سوی بارش فرا خواند چیزی از آن برداشته نمی شود هر چند خویشاوند باشد [تو] تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان می ترسند و نماز برپا می دارند هشدار می دهی و هر کس پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید و فرجام [کارها] به سوی خداست (18)

وما یستوی الأعمی والبصیر 19 و نابینا و بینا یکسان نیستند (19)

ولا الظلمات ولا النور 20

و نه تیرگیها و روشنایی (20)

ولا الظل ولا الحرور 21

و نه سایه و گرمای آفتاب (21)

وما یستوی الأحیاء ولا الأموات ان الله یسمع من یشاء وما أنت بمسمع من فی القبور 22 و زندگان و مردگان یکسان نیستند خداست که هر که را بخواهد شنوا می گرداند و تو کسانی را که در گورهایند نمی توانی شنوا سازی (22)

ان أنت الا نذیر 23 تو جز هشداردهنده ای [بیش] نیستی (23)

انا أرسلناک بالحق بشیرا ونذیرا وان من أم الا خلا فیها نذیر24 ما تو را بحق [به سم ت] بشارتگر و هشداردهنده گسیل داشتیم و هیچ امتی نبوده مگر اینکه در آن هشداردهنده ای گذشته است (24)

وان یکذبوک فقد کذب الذین من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبینات وبالزبر وبالکتاب المنیر 25 و اگر تو را تکذیب کنند قطعا کسانی که پیش از آنها بودند [نیز] به تکذیب پرداختند پیامبرانشان دلایل آشکار و نوشته ها و کتاب روشن برای آنان آوردند (25)

ثم أخذت الذین کفروا فکیف کان نکیر 26 آنگاه کسانی را که کافر شده بودند فرو گرفتم پس چگونه بود کیفر من (26)

ألم تر أن الله أنزل من السماء ماء فأخرجنا به ثمرات مختلفا ألوانها ومن الجبال جدد بیض وحمر مختلف ألوانها وغرابیب سود 27 آیا ندیده ای که خدا از آسمان آبی فرود آورد و به [وسیله] آن میوه هایی که رنگهای آنها گوناگون است بیرون آوردیم و از برخی کوهها راهها [و رگه ها] ی سپید و گلگون به رنگهای مختلف و سیاه پر رنگ [آفریدیم] (27)

ومن الناس والدواب والأنعام مختلف ألوانه کذلک انما یخشی الله من عباده العلماء ان الله عزیز غفور 28 و از مردمان و جانوران و دامها که رنگهایشان همان گونه مختلف است [پدید آوردیم] از بندگان خدا تنها دانایانند که از او می ترسند آری خدا ارجمند آمرزنده است (28)

ان الذین یتلون کتاب الله وأقاموا الصلا وأنفقوا مما رزقناهم سرا وعلانی یرجون تجار لن تبور 29 در حقیقت کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم نهان و آشکارا انفاق می کنند امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد (29)

لیوفیهم أجورهم ویزیدهم من فضله انه غفور شکور 30 تا پاداششان را تمام بدیشان عطا کند و از فزونبخشی خود در حق آنان بیفزاید که او آمرزنده حق شناس است (30)

والذی أوحینا الیک من الکتاب هو الحق مصدقا لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر 31 و آنچه از کتاب به سوی تو وحی کرده ایم خود حق [و] تصدیق کننده [کتابهای] پیش از آن است قطعا خدا نسبت به بندگانش آگاه بیناست (31)

ثم أورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخیرات باذن الله ذلک هو الفضل الکبیر 32 سپس این کتاب را به آن بندگان خود که [آنان را] برگزیده بودیم به میراث دادیم پس برخی از آنان بر خود ستمکارند و برخی از ایشان میانه رو و برخی از آنان در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگامند و این خود توفیق بزرگ است (32)

جنات عدن یدخلونها یحلون فیها من أساور من ذهب ولؤلؤا ولباسهم فیها حریر 33 [در] بهشتهای همیشگی [که] به آنها درخواهندآمد در آنجا با دستبندهایی از زر و مروارید زیور یابند و در آنجا جامه شان پ رنیان خواهد بود (33)

وقالوا الحمد لله الذی أذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شکور 34 و می گویند سپاس خدایی را که اندوه را از ما بزدود به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حق شناس است (34)

الذی أحلنا دار المقام من فضله لا یمسنا فیها نصب ولا یمسنا فیها لغوب 35 همان [خدایی] که ما را به فضل خویش در سرای ابدی جای داد در اینجا رنجی به ما نمی رسد و در اینجا درماندگی به ما دست نمی دهد (35)

والذین کفروا لهم نار جهنم لا یقضی علیهم فیموتوا ولا یخفف عنهم من عذابها کذلک نجزی کل کفور 36 و [لی] کسانی که کافر شده اند آتش جهنم برای آنان خواهد بود حکم به مرگ بر ایشان [جاری] نمی شود تا بمیرند و نه عذاب آن از ایشان کاسته شود [آری] هر ناسپاسی را چنین کیفر می دهیم (36)

وهم یصطرخون فیها ربنا أخرجنا نعمل صالحا غیر الذی کنا نعمل أولم نعمرکم ما یتذکر فیه من تذکر وجاءکم النذیر فذوقوا فما للظالمین من نصیر 37 و آنان در آنجا فریاد برمی آورند پروردگارا ما را بیرون بیاور تا غیر از آنچه میکردیم کار شایسته کنیم مگر شما را [آن قدر] عمر دراز ندادیم که هر کس که باید در آن عبرت گیرد عبرت می گرفت و [آیا] برای شما هشداردهنده نیامد پس بچشید که برای ستمگران یاوری نیست (37)

ان الله عالم غیب السماوات والأرض انه علیم بذات الصدور38 خدا [ست که] دانای نهان آسمانها و زمین است و اوست که به راز دلها داناست (38)

هو الذی جعلکم خلائف فی الأرض فمن کفر فعلیه کفره ولا یزید الکافرین کفرهم عند ربهم الا مقتا ولا یزید الکافرین کفرهم الا خسارا 39 اوست آن کس که شما را در این سرزمین جانشین گردانید پس هر کس کفر ورزد کفرش به زیان اوست و کافران را کفرشان جز دشمنی نزد پروردگارشان نمی افزاید و کافران را کفرشان غیر از زیان نمی افزاید (39)

قل أرأیتم شرکاءکم الذین تدعون من دون الله أرونی ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فی السماوات أم آتیناهم کتابا فهم علی بینت منه بل ان یعد الظالمون بعضهم بعضا الا غرورا 40 بگو به من خبر دهید از شریکان خودتان که به جای خدا می خوانید به من نشان دهید که چه چیزی از زمین را آفریده اند یا آنان در [کار] آسمانها همکاری داشته اند یا به ایشان کتابی داده ایم که دلیلی بر [حقانیت] خود از آن دارند [نه] بلکه ستمکاران جز فریب به یکدیگر وعده نمی دهند (40)

ان الله یمسک السماوات والأرض أن تزولا ولئن زالتا ان أمسکهما من أحد من بعده انه کان حلیما غفورا 41 همانا خدا آسمانها و زمین را نگاه می دارد تا نیفتند و اگر بیفتند بعد از او هیچ کس آنها را نگاه نمی دارد اوست بردبار آمرزنده (41)

وأقسموا بالله جهد أیمانهم لئن جاءهم نذیر لیکونن أهدی من احدی الأمم فلما جاءهم نذیر ما زادهم الا نفورا 42 و با سوگندهای سخت خود به خدا سوگند یاد کردند که اگر هرآینه هشداردهنده ای برای آنان بیاید قطعا از هر یک از امتها [ی دیگر] راهیافته تر شوند و [لی] چون هشداردهنده ای برای ایشان آمد جز بر نفرتشان نیفزود (42)

استکبارا فی الأرض ومکر السیئ ولا یحیق المکر السیئ الا بأهله فهل ینظرون الا سنت الأولین فلن تجد لسنت الله تبدیلا ولن تجد لسنت الله تحویلا 43 [انگیزه] این کارشان فقط گردنکشی در [روی] زمین و نیرنگ زشت بود و نیرنگ زشت جز [دامن] صاحبش را نگیرد پس آیا جز سنت [و سرنوشت شوم] پیشینیان را انتظار می برند و هرگز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت (43)

أولم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان عاقب الذین من قبلهم وکانوا أشد منهم قو وما کان الله لیعجزه من شیء فی السماوات ولا فی الأرض انه کان علیما قدیرا 44 آیا در زمین نگردیده اند تا فرجام [کار] کسانی را که پیش از ایشان [زیسته] و نیرومندتر از ایشان بودند بنگرند و هیچ چیز نه در آسمانها و نه در زمین خدا را درمانده نکرده است چرا که او همواره دانای تواناست (44)

ولو یؤاخذ الله الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من داب ولکن یؤخرهم الی أجل مسمی فاذا جاء أجلهم فان الله کان بعباده بصیرا 45 و اگر خدا مردم را به [سزای] آنچه انجام داده اند مؤاخذه میکرد هیچ جنبنده ای را بر پشت زمین باقی نمی گذاشت ولی تا مدتی معین مهلتشان می دهد و چون اجلشان فرا رسد خدا به [کار] بندگانش بیناست (45)

انتهای پیام /