سیاستهای پیشنهادی برای ترغیب و تشویق جوانان به ازدواج
تهران - ایرنا - در تشویق جوانان برای ازدواج و فرزندآوری، صرف پرداختن به مساله اقتصادی کافی نیست، بلکه باید با توجه به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جوانان، اقدامات و برنامههای مختلفی را اتخاذ کرد.
نشست تخصصی با عنوان «افکار عمومی و سیاستهای ازدواج و فرزندآوری در ایران» به همت مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) با مشارکت دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان برگزار شد.
در این نشست «حدیث میرزامحمدی»، پژوهشگر ایسپا به ارائه برخی از نتایج پیمایش سنجش نگرش جوانان ایرانی پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده در اسفند 1397 و پیمایش ملی سنجش نگرش مردم ایران پیرامون فرزندآوری در دیماه 1400 و «محمدمهدی لبیبی»، استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی به سخنرانی در خصوص دلایل تاخیر در ازداج و فرزندآری جوانان در ایران پرداختند.
آمارها در خصوص ازدواج جوانان چه میگویند در ابتدای نشست، میرزامحمدی به نتایج برخی از گویههای مهم پیمایشها اشاره کرد: طبق پیمایش ملی نگرش جوانان ایرانی پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده با جامعه آماری، افراد مجرد 18 تا 34 سال در اسفند 1397، 4.3 درصد از جوانان اصلا به فکر ازدواج در آینده نیستند. 25.2 درصد مطمئن نیستند که ازدواج میکنند و 68.3 درصد اظهار کردند که یک روزی در آینده ازدواج خواهند کرد. همچنین طبق نتایج بدست آمده، سن مطلوب ازدواج برای پسران تقریبا 28 سال و برای دختران 23 سال گزارش شدهاست.
وی میگوید: طبق نتایج سنجش نگرش جوانان در سال 1397، از مهمترین دلایل عدم ازدواج جوانان میتوان به مواردی همچون نیافتن همسر دلخواه، بالابودن هزینه زندگی مشترک، نداشتن شغل، ترس از ازدواج ناموفق، بالا بودن هزینه تشریفات ازدواج، بیاعتمادی به جنس مخالف، مردد بودن در تصمیمگیری، نداشتن انگیزه عاطفی لازم، بالا بودن توقعهای خانوادهها و مخالفت آنها، ترس از مسئولیتهای زندگی، بالابودن سطح انتظار طرف مقابل، محدودیتهای زندگی متاهلی و داشتن برادر یا خواهر بزرگتر مجرد اشاره کرد. از نگاه زنان، مهمترین دلایل عدم ازدواج «نیافتن همسردلخواه، ترس از ازدواج ناموفق، بیاعتمادی به جنس مخالف، بالابودن هزینه زندگی مشترک و نداشتن انگیزه عاطفی لازم» و از نظر مردان نیز «بالابودن هزینه زندگی مشترک، نداشتن شغل، نیافتن همسر دلخواه، بالابودن هزینه تشریفات و ترس از ازدواج ناموفق» است. این در حالی است که طبق نتایج پیمایش نگرش جوانان پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده (1400) از نگاه زنان، مهمترین دلایل عدم ازدواج عواملی مانند «نیافتن همسرِ دلخواه، ترس از ازدواج ناموفق، بیاعتمادی به جنس مخالف، مردد بودن در تصمیمگیری، بالابودن هزینه زندگی مشترک و نداشتن انگیزه عاطفی لازم» و از نظر مردان نیز «بالابودن هزینه زندگی مشترک، نداشتن شغل، نیافتن همسر دلخواه، بالابودن هزینه تشریفات و ترس از ازدواج ناموفق» است. میرزامحمدی به مهمترین عامل در ازدواج موفق از نظر جوانان اشاره کرد و گفت: طبق پیمایش ملی 1397، علایق مشترک با 51.8 درصد، داشتن درآمد کافی با 19.3 درصد، رابطه جنسی رضایت بخش با 9.2 درصد، باورهای مشترک با 7.5 درصد، داشتن فرزند 3.6 درصد، تقسیم وظایف با 2.6 درصد و توافق سیاسی با 0.9 درصد از مهمترین عوامل در ازدواج موفق از نظر جوانان مجرد 18 تا 34 سال محسوب میشوند.
این پژوهشگر میگوید: طبق پیمایش ملی ایسپا در دیماه 1400، 68.4 درصد از افراد بالای 18 سال در کل کشور، داشتن فرزند را عامل خوشبختی زوجین میدانند. همچنین 12 درصد هیچ فرزندی را برای خانواه مناسب نمیدانند اما 20.7 درصد یک فرزند، 32.7 درصد دو فرزند، 16.0 درصد سه فرزند، 11.6 درصد چهار فرزند و 5.6 درصد پنج فرزند و بیشتر را برای خانواده مناسب میدانند.
اقتصاد، تنها عامل تاخیر در ازدواج جوانان نیست محمدمهدی لبیبی نیز در این نشست مجازی درباره ازدواج و طلاق میگوید: با توجه به آمارهای موجود، در سالهای اخیر میزان ازدواج کاهش یافته در حالیکه بر میزان طلاق افزوده شده است. بالارفتن میزان طلاق و پایینآمدن نرخ ازدواج تبدیل به یک بحران شده زیرا از مقدار طبیعی خود خارج شده است.
وی ادامه میدهد: هرچند این بحران (پایینآمدن نرخ ازدواج و بالارفتن نرخ طلاق) در دیگر کشورها هم مشاهده میشود اما در برخی از کشورها مانند اندونزی و مالزی، این مساله به دلیل شرایط خاص آن کشورها از جمله اسلامیبودنشان کمتر مشاهده میشود زیرا در این کشورها طلاق به عنوان یک ننگ شناخته میشود و افراد برای دور بودن از برچسبهای اجتماعی کمتر به طلاق روی میآورند.
وی میافزاید: عموم افکار عمومی ازدواج را با مسایل اقتصادی گره میزنند در حالی که اینگونه نیست زیرا حتی در مناطق برخوردار هم چنین مسایلی مشاهده میشود؛ عموم افکار عمومی ازدواج را با مسایل اقتصادی گره میزنند در حالیکه چنین نیست؛ زیرا حتی در مناطق برخوردار نیز چنین مسایلی مشاهده میشود. بنابراین با توجه به اینکه امروزه برخی جوانان نیازهای خود را از راهی غیر از ازدواج تامین میکنند، مساله مهم باید توجه به این ابعاد و ریشهیابی آنها باشد و نه مسایل فقط اقتصادی. برای مثال در یک دستهبندی کلی در این زمینه، میتوان به افرادی اشاره کرد که رابطه عاشقانه با یکدیگر دارند و صداقت در روابط آنها مشاهده میشود اما به دلایل مختلف سنی و اقتصادی امکان ازدواج برایشان مهیا نیست؛ یا افرادی که تظاهر به دوست داشتن میکنند؛ افرادی که رابط ضد عاشقانه دارند و اساس کار آنها فریب است؛ یا افرادی که به تعبیر «آنتونی گیدنز» جامعهشناس دارای عشق سیال هستند، یعنی به تعبیری دارای دوستیهای عمیقی هستند اما با یکدیگر ازدواج نکردهاند.
لبیبی همچنین به مساله فرزندآوری نیز اشاره کرده و میگوید: در دهه 60 یک انفجار جمعیتی رخ داد، زیرا بسیاری از خانوادهها ترس از دست دادن فرزندانشان را در بحبوحه جنگ داشتند؛ علاوه بر این، پس از جنگ، اقدامات فرهنگی و تبلیغات نیز شروع و تلاش شد امکانات و تجهیزات لازم برای داشتن فرزند را تسهیل کنند. پس از آن به ترتیب در دهههای 70، 80 و 90 میزان طلاق بالا رفت، زیرا باز این تفکر اطلاق شد که طلاق همیشه بد نیست و نه تنها در برخی موارد، بهترین راهحل نیست بله اولین و بهترین راهحل هم شناخته میشود. همچنین به مرور به اشتغال و تحصیل زنان هم توجه شد و به عنوان یک دستاورد و ارزش برای خانوادهها قلمداد شد؛ در حالیکه به این مساله توجه کافی نشد که اگر زنی همه وقت خود را صرف اشتغال کند، پس کی زمان ازدواج و یا فرزندپروری خواهد داشت؟
راهحلهای تشویق به ازدواج این استاد دانشگاه میافزاید: هر چند آمارها نشان میدهند نگرش جوانان در مورد ازدواج و فرزندآوری تا اندازهای خوب است اما باید این نگرش را به حال خود رها نکرد. بلکه باید با توجه به شرایط و ویژگیهای فرهنگی جوانان، اقدامات موثری انجام داد. درست است که تزریق سرمایه و امکانات برای جوانان خوب و موثر است اما مشکل همه جوانان برای ازدواج با وام ازدواج و مسکن حل نمیشود، بلکه در مواردی لازم است نگرش آنها اصلاح و تعدیل شود و در این زمینه باید اقدامات فرهنگی گسترده و اثربخشی انجام شود.
درست است که تزریق سرمایه و امکانات برای جوانان خوب و موثر است اما مشکل همه جوانان برای ازدواج با وام ازدواج و مسکن حل نمیشود، بلکه در مواردی لازم است نگرش آنها اصلاح و تعدیل شود و در این زمینه باید اقدامات فرهنگی گسترده و اثربخشی انجام شود. وی در نهایت به راهحلهایی برای تشویق جوانان برای ازدواج و فرزندآوری اشاره میکند: ابتدا لازم است اقناع افکار عمومی صورت بگیرد؛ زیرا تا زمانی که افراد قانع نشوند، ازدواج نخواهند کرد. سپس برجستهسازی عوامل مثبت ازدواج و فرزندآوری و کمرنگ ساختن مضرات ازدواج و فرزند صحبت شود. در گام سوم، باید به پیوند زدن خواستههای فردی با منافع جمعی پرداخت و اشاره کرد که ازدواج و فرزندآوری چگونه میتواند هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان او موثر باشد. در گام چهارم باید استفاده درستی از رسانهها شود. یعنی فقط احساسات افراد هدف قرار نگیرد، بلکه اقناعسازی هدف اصلی و نهایی باشد و در گام آخر اینکه نهادهای مرتبط در این زمینه به یک همافزایی و انسجام کارکردی دست یابند. از جزیرهای عمل کردن پرهیز شود و با استفاده از پتانسیل و ظرفیت همه نهادها، اقدامات موثر و مفید در این زمینه انجام داد.
لبیبی تاکید میکند: توجه به نگرشها و فرهنگهای گروههای مختلف جامعه، مهم است و باید متناسب با آنها برنامهریزی کرد؛ در واقع توجه به تنوع نگرشها برای راهبردی و عملیاتی شدن آنها لازم و ضروری بوده و صرف اتخاذ یک سیاست یکپارچه برای عموم مردم پاسخگو نیست.