سه‌شنبه 6 آذر 1403

سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای توسعه پایتخت

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای توسعه پایتخت

نرگس معدن پور - رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران

سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای توسعه شهر تهران و ارتقای کیفیت زندگی در آن، رویکردهای مختلفی دارد که طیفی از برنامه‌ریزی متمرکز، برنامه‌ریزی مشارکتی و کاهش تصدی‌گری را شامل می‌شود. مدیریت شهری تهران، در ادوار مختلف رویکردهای متفاوتی را برای توسعه شهر تهران و ارتقا و بهبود شاخص‌های کیفیت زندگی شهروندان و زندگی شهری، دنبال کرده است. سوال این است که چه رویکردهایی می‌توانند به افزایش کارآمدی و اثربخشی برنامه‌ریزی‌های کلان در جهت ارتقا و بهبود شاخص‌های کیفیت زندگی در مناطق و محلات شهر تهران، کمک کنند؟

پاسخ به این سوال، سهل و ممتنع است. از این جهت که نمی‌توان با قطعیت گفت لزوما باید از یک روش یا رویکرد استفاده کرد و در عین حال، نباید فراموش کرد که درس‌های گذشته و تجارب مربوط به اجرای رویکردهای مختلف، پیش روی ماست و می‌توان از طریق تحلیل آنها و قضاوت درباره میزان کارآیی و اثربخشی که به همراه داشته‌اند، درباره رویکردهای مناسب و ممکن به جمع‌بندی رسید. بررسی تجارب نشان می‌دهد رویکردهای رایج مدیریت شهری تهران در زمینه مدیریت و برنامه‌ریزی کلان فرهنگی اجتماعی، شامل سه دسته است:

1. برنامه‌ریزی با تمرکز بر تکالیف مندرج در اسناد فرادستی و به‌صورت متمرکز توسط واحدهای ستادی شهرداری تهران

2. برنامه‌ریزی از طریق نظام کارشناسی و اجرایی مناطق و نواحی شهرداری تهران

3. برنامه‌ریزی از طریق مشارکت جامعه‌محور و همیاری‌های محلی

می‌توان گفت اکنون، هر سه رویکرد در مدیریت شهری تهران، رایج بوده و به کار گرفته می‌شود که البته سهم هر یک از این رویکردها در نظام مدیریت و برنامه‌ریزی شهرداری تهران، متفاوت است. به‌عنوان مثال، هرچند رویکرد سوم، رو به رشد و گسترش است، اما همچنان رویکردهای اول و دوم، از وزن بیشتری در نظام تصمیم‌گیری و کارشناسی مدیریت شهری برخوردارند. این دو رویکرد، گرچه کوشش می‌کنند نیازهای محلی را نیز لحاظ کنند، اما در نهایت رویکردی تمرکزگرا هستند، این در حالی است که گرچه جمعیت شهر تهران در جغرافیای مشترکی به‌نام تهران زندگی می‌کنند، اما واقع‌بینانه این است که بگوییم شهر تهران به اندازه‌ای رشد و توسعه پیدا کرده که هر یک از مناطق، نواحی و محلات آن، از نظر فرهنگی و اجتماعی دارای مسائل متفاوتی هستند. بنابراین، رویکرد کارآمد و اثربخش در سیاست‌گذاری، مدیریت و برنامه‌ریزی کلان امور فرهنگی و اجتماعی شهر تهران، تنها این نیست که مبتنی بر نیازها و اقتضائات مناطق، نواحی و محلات باشد، بلکه علاوه بر توجه به اسناد فرادستی و نیازهای شهروندان، باید مبتنی بر آمایش سرزمین نیز باشد. چرا آمایش سرزمین؟ برای پاسخ، باید به چند پیش‌فرض توجه کنیم: - می‌دانیم که هر یک از مناطق، نواحی و محلات، علاوه بر مشابهت‌های کلان با دیگر نقاط شهر تهران، دارای برخی مسائل متفاوت و مختص خود در امور فرهنگی و اجتماعی هستند. - ما می‌دانیم که منابع موجود، امکان پرداختن همزمان، کافی و فراگیر به تمامی مسائل و دغدغه‌های کلان امور فرهنگی و اجتماعی را ندارد.

راهحل چیست؟

برای دست یافتن به رویکردی که به دو پیش‌فرض بالا توجه داشته باشد، بهتر است ویژگی‌هایی لحاظ شود: - مبتنی بر توجه همزمان به منابع مالی، نیروی انسانی، موقعیت مکانی، نیمرخ محلی، نیازهای شهروندان و اولویت‌های کلان باشد. وقتی به ویژگی‌های فوق با دقت توجه کنیم، خواهیم دید مختصات، رویکردی است که علاوه بر غیرمتمرکز بودن، فراتر از شناسایی نیازهای محلی است؛ از همین رو این رویکرد همان آمایش سرزمین در حوزه امور فرهنگی و اجتماعی است. در این رویکرد، ما به‌تدریج نقشه راهی خواهیم داشت که مطابق آن، هر منطقه، ناحیه و محله، برنامه مختص خود را در حوزه فرهنگی و اجتماعی خواهد داشت. این برنامه از طریق آمایش سرزمین حاصل و در قالب آن، مختصات دقیقی از مهم‌ترین شاخص‌های محلی، احصا شده است. مزیت مهم این رویکرد آن است که طراحی سیاست‌ها و برنامه‌های کلان را دقیق‌تر می‌کند و موجب می‌شود در پایان، هر برنامه‌ای، نه صرفا براساس اجرای آن، بلکه در مقایسه با شاخص‌های محلی، ارزیابی شود. «گفت‌وگوهای اجتماع‌محور» که ما به‌اختصار آن را «گام» نامیدیم، رویکرد آمایش سرزمین را به‌عنوان هدف اصلی دنبال می‌کند. ما در قالب این برنامه، از طریق نشست‌های گفت‌وگومحور با اعضای شورای فرهنگی، هنری، اجتماعی و ورزشی منطقه به مختصات آمایش سرزمین در حوزه امور فرهنگی و اجتماعی هر منطقه، دست پیدا می‌کنیم. در این بین، آنچه اهمیت دارد این است که ما از طریق گفت‌وگو و مفاهمه با شوراهای فرهنگی، هنری، اجتماعی و ورزشی مناطق، بتوانیم به یک چرخش تحولی در نظام برنامه، بودجه و تخصیص منابع در حوزه امور فرهنگی و اجتماعی مدیریت شهری تهران، دست پیدا کنیم. به‌طوری که بدانیم شاخص هدف یک اولویت در یک منطقه و محله چیست و چگونه باید به آن دست پیدا کنیم و برای پیاده‌سازی یک سیاست یا برنامه، به چه منابعی نیاز داریم و چگونه می‌توانیم این منابع را تامین کنیم و تخصیص بدهیم؛ بنابراین برنامه «گام» یکی از اضلاع چرخش‌های تحولی است که کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران برای ارتقای کارآمدی و اثربخشی در سیاست‌گذاری و مدیریت کلان امور فرهنگی و اجتماعی شهر تهران مدنظر دارد.