«سیگاریا رو سوریه نمی برن» به چاپ سوم رسید
کتاب «سیگاریا رو سوریه نمیبرن» نوشته مهری غلامپور توسط نشر 27 بعثت به چاپ سوم رسید.
کتاب «سیگاریا رو سوریه نمیبرن» نوشته مهری غلامپور توسط نشر 27 بعثت به چاپ سوم رسید.
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «سیگاریا رو سوریه نمیبرن؛ زندگینامه شهید مدافع حرم علیاکبر شیرعلی» نوشته مهری غلامپور بهتازگی توسط نشر 27 بعثت به چاپ سوم رسیده است. این کتاب دهمین عنوان از مجموعه «مدافعان حرم» است که این ناشر چاپ میکند.
شهید علیاکبر شیرعلی از شهدای مدافع حرم استان خوزستان است که 5 اردیبهشت 63 همزمان با سالروز تولد حضرت علیاکبر (ع) در شهر آغاجاری متولد شد و 17 آذر سال 94 همراه چند نفر دیگر از مدافعان حرم در حلب به شهادت رسید. کتاب زندگی این شهید شامل دو فصل، وصیتنامه، عکسها و اسناد مربوط به شهید شیرعلی میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
همه خود را به ارتفاع کنار نیزار میرسانند و پنهان میشوند. مدام توی بیسیم درخواست کمک میکنند. امین، فرهاد و مجتبی درگیرِ موج انفجار شدهاند. زمان برایشان کِش میآید و طولانی میگذرد. زمان عقب نشینی، فرهاد متوجه اطراف و شرایط نیست و به سمت دشمن میدود. بچهها او را میگیرند.
از توی بیسیم میشنوند که دشمن برای بردن جنازه شهدا به سمت خانهها میآید. از ران پای مجتبی خون می چکد و هنوز هم فرهاد را اگر رها کنند به هر سمتی امکان دارد برود. فشار روحی و وحشت زیادی در آن چند لحظه بر بچهها وارد میشود.
سجاد جوکار و مهدی سپهری مهر، پیاده برای کمک به بچهها می آیند و آقای علیخانی، دلیری به خرج میدهد و با تویوتا برای بردن جنازه بچهها میآید. بچهها را میبینند که لای نیزارها پناه گرفتهاند.
اول بریم شهدا رو بیاریم، بعد میریم عقب.
یکی می پرسد: «شهدا توی کدوم ساختمونن؟»
یکی از بچهها به ساختمانها اشاره میکند و میگوید: «اکبر و محمد روی پشت بوم اون خونه اند، ایوب هم توی خونه اینطرفی افتاده.»
نیروهایی که برای کمک آمدهاند، به سمت ساختمانها میروند. نزدیک ساختمان که میشوند، میبینند که چند نفر از نیروهای دشمن برای بردن جنازه شهدا و بریدن سرشان به آنجا آمدهاند، از یکی از خانهها دستِ خالی بیرون می آیند و فرار میکنند.
بچهها تیراندازی میکنند تا بقیه بتوانند جنازه شهدا را از خانهها خارج کنند. جنازهها را روی پتو میگذارند و بیرون میآورند. وقتی پتو کج میشود، اعضا و جوارح شهدا که جدا شدهاند، به سمت زمین مایل میشوند. دوباره پتو را صاف میکنند تا اعضا و جوارحشان به سر جایش برگردد. جنازهها را به ماشین منتقل میکنند. چند لحظه بعد، ماشین با شتاب، گاز میدهد و از ساختمانها دور میشود. گردوغبار توی فضا می پیچد و ماشین، هر لحظه دورتر میشود.
چاپ سوم این کتاب با 152 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 55 هزار تومان عرضه شده است.