چهارشنبه 7 آذر 1403

شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می‌کردم

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می‌کردم

ورزش سه نوشت: روزنامه‌ها نوشتند که چشم‌های حسین هوشیار ضعیف است و فردا آن روز باشگاه گفت باید به چشم پزشکی بروی و تست بینایی سنجی بدهی...

دروازه‌بان اسبق پرسپولیس که در دربی معروف زمستان 90 که با هت‌تریک ایمون زاید همراه بود، در دروازه پرسپولیس حضور داشت در گفت‌وگویی مفصل با خبرنگار ما از سختی هایی که در پرسپولیس تجربه کرده پرده برداشت و از حواشی که در آن دوره برای او ایجاد شد انتقاد کرد.

او دلیل اصلی حضور ناموفقش در جمع سرخ پوشان را عدم اعتماد کافی دانست و گفت تنها تصمیم عجولانه و اشتباهش جدایی از پرسپولیس بوده است. هوشیار همچنین ضمن حمایت از یحیی گل‌محمدی و حامد لک، استفاده از احمد گوهری در دروازه پرسپولیس را در این مقطع اشتباه دانست.

این گفت‌گو را در ادامه می‌خوانیم:

* در حال حاضر به چه فعالیتی مشغول هستی؟ من ابتدای فصل به عنوان مربی در تیم پیام حضور داشتم اما نیم فصل کادرفنی این تیم تغییر کرد و با وجود اینکه قرار بود با هم همکاری کنیم، من حس کردم سطح فنی آنها با من تناسب ندارد. من علاقه دارم که با یک مربی سطح بالا کار کنم که بتوانم از او کار یاد بگیرم. کادرفنی قبلی عالی بودند و آقای بابایی که خودشان هم مدرس AFC هستند در این تیم حضور داشتند اما کادر تغییر کرد و آنها هم چیزی نداشتند که به من یاد بدهند؛ به همین دلیل از هفته دهم جدا شدم و الان بیزنس خودم را دارم و اگر پیش بیاید برای گلرهای جوان تمرین می‌گذاریم. شخصا زیاد دنبال حرفه مربیگری نیستم و دوست دارم مدارک را بگیرم و آپدیت باشم و علاقه دارم بتوانم در خارج از کشور مربیگری کنم.

* در رسانه ها کمتر مصاحبه ای از تو دیده می‌شود. من آخرین بار قبل از دربی مصاحبه کردم اما زیاد اهل مصاحبه نیستم.

* در ابتدا درباره نحوه پیوستنت به پرسپولیس صحبت کن. در آن دوره رضا حقیقی و میثاق معمارزاده در تیم بودند و قرار بود رضا حقیقی جدا شود و به روبین کازان برود. در همان بازه زمانی مسابقات جام حذفی بود و تیم ما تا نیمه نهایی آمد و به استقلال خوردیم و آقای دنیزلی هم آن بازی را دیده بود و من را پسندیده بود. پرسپولیس هم به دلیل جدایی علیرضا حقیقی دنبال گلر بود؛ به همین دلیل با باشگاه شهرداری یاسوج مذاکره شد و من به پرسپولیس پیوستم. نقل و انتقال من پروسه کوتاهی داشت.

* چرا پس از حضور در پرسپولیس نتوانستی درخشش سابق را داشته باشی؟ بحث درخشش نیست؛ من در پرسپولیس به فرصت احتیاج داشتم. پرسپولیس تیم بزرگی است و به کمتر بازیکنی فرصت داده می‌شود تا در این تیم خودش را نشان بدهد. من از یک محیطی از لیگ پایین تر به پرسپولیس آمده بودم و با من به عنوان گلر دوم قرارداد بسته بودند تا یکی دو سال ذخیره باشم و بعد روی من حساب کنند اما پرسپولیس در آن دوره با وجود اینکه از نظر مهره، فوق‌العاده بود، از لحاظ انسجام تیمی و سن و سال تیم ضعیفی بود و وقتی میثاق نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد، من را در دروازه گذاشتند. در آن دوره هم فرصت داده نمی‌شد و اگر ما در یک بازی نتیجه نمی‌گرفتیم چه مقصر بودیم و چه نبودیم دنیزلی ما را در بازی بعد روی نیمکت می‌گذاشت. معمولا برای اینکه یک بازیکن در تیم جا بیفتد حداقل نیم فصل به او زمان می‌دهند اما این موضوع در تیم وجود نداشت و از طرفی مدیران هم فقط دنبال نتیجه بودند. من بازیکن کم تجربه ای بودم و ساختار و مدیریت پرسپولیس هم به من فرصت نداد و باعث شد تا من یک نیم فصل بد فوتبال در آنجا داشته باشم. من تا قبل از پرسپولیس عملکرد فوق‌العاده ای داشتم و یک تنه یک تیم لیگ یکی را تا نیمه نهایی جام حذفی آوردم؛ در آن دوره تیم پر ستاره تراکتور با هدایت امیر قلعه‌نویی را شکست دادیم، مقابل تیم فولاد مجید جلالی در پنالتی بردیم؛ پس قطعا من عملکرد خوبی داشتم که تیم بالا آمد اما در بدترین زمان به پرسپولیس آمدم و تیم شرایط خوبی نداشت؛ حتی سال بعد هم که شهاب گردان به پرسپولیس آمد هم فقط نیم فصل توانست بازی کند و جدا شد. مشکل از دروازه‌بان ها یا شخص من نبود، مشکل ساختار پرسپولیس بود و این ساختار تا زمان حضور برانکو همینطور بود.

* بهتر نبود قبل از پرسپولیس در یک تیم کوچک تر در لیگ برتر حضور پیدا می‌کردی و بعد از آن به پرسپولیس می‌آمدی؟ درست است. اگر انتخاب من تیم های دیگر بود و سپس به پرسپولیس می‌رفتم قطعا بیشتر می‌ماندم یا حتی اگر یک سال به من بازی نمی‌دادند تا با جو تیم آشنا شوم شرایطم بهتر می‌شد. من در آن دوره از فولاد، صنعت نفت آبادان و... پیشنهاد داشتم اما روزی که آقای رویانیان و مترجم دنیزلی با من صحبت کردند، گفتند تو را به عنوان گلر دوم می‌خواهیم و دروازه‌بان اول ما میثاق معمارزاده است. میثاق هم دروازه‌بان کوچکی نبود و تا سال قبل ملی پوش بود؛ من هم گفتم مشکلی ندارم و به عنوان دروازه‌بان دوم می‌آیم. * با توجه به شرایطی که تا پیش از پرسپولیس داشتی، حضور در این تیم تصمیم عجولانه ای نبود؟ تصمیم من عجولانه نبود و موقعیت خوبی برای من بود. من هم با قرارداد سه ساله ای به پرسپولیس پیوستم که در آن قید شده بود من دروازه‌بان دوم هستم. با هر کارشناسی هم صحبت می‌کردیم می‌گفت شرایط خوبی است و برو به عنوان دروازه‌بان دوم تجربه کسب کن. اما من از هفته پنجم و بعد از باخت 4-1 مقابل نفت آبادان، در دروازه قرار گرفتم؛ مقابل ذوب آهن سه سیو فوق‌العاده داشتم و بازی 0-0 شد. بازی بعد دربی بود که پیش از آن پرسپولیس در چهار دربی باخته بود و شرایط سخت و سنگینی بود که یک گلر از لیگ یک به پرسپولیسی بیاید که از دروازه و خط دفاع ضربه بوده بود؛ آن بازی هم 3-2 شد. در بازی بعد به هر دلیلی و با اشتباه من یا دفاع باختیم؛ اشتباه در فوتبال طبیعی است و همه نمی‌توانند همیشه صد باشند اما باز هم بازی بعد من را بیرون گذاشتند. شش هفته بیرون بودم و بعد من را مقابل سپاهان در ترکیب گذاشتند و بهترین عملکرد را داشتم. در بازی بعد با سایپا در دقیقه 5 بازیکن اخراج شد و بازی رو بردیم اما دوباره بازی بعد من را بیرون گذاشتند. این ساختار قشنگی نیست؛ باید چند بازی به بازیکن فرصت داده شود. این ناملایمتی ها باعث شد که من از آن محیط زده شوم. من یک بازیکن 27 ساله بودم و اول پختگی فوتبالم بود و می‌خواستم خودم را نشان بدهم اما اینطور شد.

* در آن دوره حواشی زیادی هم در مورد تو وجود داشت و حتی گفتند چشم هایت مشکل دارد. کارشناس های فوتبالی که در تلویزیون حاضر می‌شوند همه مغرض هستند و برای تخریب می‌آیند. من از سال 75 تا 95 فوتبال بازی کردم و می‌توانم ادعا کنم از فوتبال چیزی می‌فهمم اما می‌بینیم کارشناسان فوتبالی که در تلویزیون فقط مغرضانه صحبت می‌کنند و بخاطر دلالی یا مسائل پشت پرده بازیکنان را تخریب می‌کنند و همین هم باعث شد چنین صحبت هایی درباره من زده شود. در آن زمان ساعت 12-1 نصف شب یکی از دوستان من پیام داده و گفته بود برنامه شبکه دو را نگاه کن اما من خواب بودم و ندیدم. روز بعد دیدم روزنامه ها تیتر زدند چشم های حسین هوشیار ضعیف است. بعد از آن باشگاه من را برد و انواع تست های بینایی را از من گرفت. من الان که 39 ساله هستم هم چشمانم از چشمان جوان ها بهتر است. شما که کارشناس نیستی و علمش را نداری چرا این حرف را می‌زنی؟ چون بازیکن باید از طرف شما یا باند شما به تیم بیاید؟ من که باند و تشکیلاتی نداشتم. اینها مسائلی است که باعث می‌شود یک بازیکن را خراب کنند. من واقعا از آن کارشناس نمی‌گذرم اما بدتر از صحبت ها، این بود که باشگاه در حق من کوتاهی کرد و از من دفاع نکرد. وقتی از من تست گرفته بودند و می‌دانستند چشمانم مشکلی ندارد چرا در روزنامه نزدند؟ همه این چیزها باعث تخریب شد و اشتباه من هم این بود که دنبال حاشیه و مصاحبه و خبرنگار و تیتر زدن نبودم؛ باید رابطه برقرار می‌کردم اما کسی کنار من نبود تا این چیزها را یادم بدهد. من از لحاظ فوتبالی کم تجربه بودم و نتوانستم این مسائل را مدیریت کنم. از نظر من وقتی در پرسپولیس و استقلال می‌خواهید بازی کنید، تنها چیزی که مهم نیست کیفیت است؛ کیفیت خود به خود بالا می‌آید. شما باید مراقب پشت پرده و حواشی باشید. اگر بازیکن بتواند با این مسائل کنار بیاید، در تیم ماندگار می‌شود، اگر نه سال دوم از تیم جدا می‌شود.

* دلیل جدایی‌ات از پرسپولیس هم همین مسائل بود؟ صددرصد همین‌ها بود. من قرارداد داشتم و باشگاه نگفت برو یا من را مازاد کند، من خودم رفتم. باشگاه هنوز سرمربی انتخاب نکرده بود و محسن عاشوری تیم را تمرین می‌داد، من چون مشاور خوبی نداشتم و خودم هم تحمل نکردم، رفتم باشگاه و خیلی راحت یک چک به من دادند و تسویه کردند و رضایت نامه من را دادند. 5 دقیقه هم طول نکشید و من نزدیک 10-12 میلیون گرفتم و رفتم. به همین راحتی و با یک تلفن کارم در پرسپولیس تمام شد. بقیه اش برمی‌گردد به انتخابهای اشتباهم و جبر روزگار که واقعا برایم نیامد. فوتبالی البته نیامد و از سایر موارد خوب بود و ناشکر نیستم. کسی که می‌رود لذت پوشیدن لباس پرسپولیس را تجربه می‌کند که به نظر من هیچ لباسی در ایران این لذت را ندارد، دیگر نمی‌تواند از فوتبالش کیف کند. بقیه اش برمی‌گردد به انتخابهای اشتباهم و جبر روزگار که واقعا برایم نیامد. فوتبالی البته نیامد و از سایر موارد خوب بود و ناشکر نیستم. کسی که می‌رود لذت پوشیدن لباس پرسپولیس را تجربه می‌کند که به نظر من هیچ لباسی در ایران این لذت را ندارد، دیگر نمی‌تواند از فوتبالش کیف کند.

* با این حساب دیگر از شرایطت بعد پرسپولیس راضی نبودی... نه اصلا. انگیزه دیگر نداشتم و فقط ادامه دادم. اصلا پرسپولیس یک جوی است که وقتی از آن خارج می‌شوی دیگر باید فوتبالت را بگذاری کنار.

* خیلی‌ها وقتی می‌آیند پرسپولیس از نظر مالی تامین می‌شوند اما به نظر برای تو اینطور نبود. نه؛ باشگاه شهرداری یاسوج در قراردادم نوشته بود که اگر نیم فصل یا آخر فصل بخواهم جدا شوم، 50% قرارداد بعدی‌ام را بگیرد اما باشگاه من 100% قرارداد بعدی را گرفت و فقط یک مبلغ ناچیزی من از پرسپولیس گرفتم که آن هم برای امرار معاش بود. برای سال بعد قرارداد خوبی داشتم اما این به شرطی بود که در پرسپولیس بمانم. مبلغ رضایت‌نامه‌ام طوری بود که باشگاه شهرداری یاسوج قبل از رفتنم 10% به بازیکنان داده بود اما وقتی پول رضایت نامه من و یکی دیگر (مهرداد قباخلو - مس کرمان) وارد باشگاه شد، قرارداد بازیکنان را تا 60-70% تسویه کرد.

* یعنی همان ده درصد را از شهرداری یاسوج گرفتی. بله و صددرصد قراردادم با پرسپولیس به شهرداری رسید. قرارداد بود 50% به من می‌دادند اما ندادند. گفتند نمی‌دهیم و اگر می‌خواهی بروی پرسپولیس باید کل قرارداد را بدهی. بازیکن هم به هر حال می‌گوید دوست دارم رشد کنم و مشکلی ندارد. متاسفانه آن پیشرفت برای من رقم نخورد.

* از هر دو طرف ضرر کردی. بله هم مالی، هم فوتبالی.

* زمانی که به پرسپولیس پیوستی، از استقلال هم پیشنهاد داشتی؟ دقیقا روزی که پرسپولیس برای من هتل گرفته بود، مسئول نقل و انتقالات استقلال با من تماس گرفت اما در آن دوره به جز مهدی رحمتی، دو گلر دیگر در استقلال حضور داشتند و در پرسپولیس فقط میثاق بود. از طرفی خودم هم پرسپولیسی بودم و دوست نداشتم به استقلال بروم.

* اما برایم جالب بود با وجود این ضرر، هنوز عکس پروفایل تلگرامت با لباس پرسپولیس است. بزرگترین حسرتت در پرسپولیس چه بود؟ بزرگترین حسرتم جدا شدنم بود. عجولانه و زود جدا شدم. باید تحمل می‌کردم و باید مشاورانی می‌داشتم که به من این آرامش را بدهند و بگویند وایستا تحمل کن. هر کسی برای کارهای بزرگش باید سختی بکشد و من متاسفانه این سختی را نکشیدم. من از شهرداری یاسوج با ورزشگاه 2 هزار نفری آمدم پرسپولیس که میلیون‌ها طرفدار دارد. همه دربی را نگاه می‌کنند و در موردش نظر می‌دهند و طبیعتا اگر بخواهی در این تیم محبوب بشوی و بازیکن فیکسش باشی، باید سختی بکشی. اما نشد و من این تحمل را نداشتم و گفتم نمی‌توانم این استرس را تحمل کنم. این حسرت را دارم که چرا خودم را قوی نکردم و چرا با یک کارشناس خوب صحبت نکردم که من را توجیه کند. اما الان وقتی در مربیگری با کسی صحبت می‌کنم، مشاور خوبی هستم. چون این را دیدم و لمس کردم. هم برد و پیشرفت را لمس کردم و هم زمین خوردن را تجربه کردم. فقط خداراشکر می‌کنم که به خودم ضربه و آسیب نزدم و توانستم خودم را جمع کنم.

* در آن دوره بخاطر حضور در پرسپولیس، به تهران آمدی. این تغییر شرایط زندگی تاثیری روی تو داشت؟ من قبل از اینکه به پرسپولیس بیایم چند بار شهر عوض کرده بودم و با خانواده ام هم به تهران آمده بودم و از نظر زندگی شخصی مشکلی برایم نداشت؛ تنها تغییر این بود که پیش از آن کسی من را نمی‌شناخت اما بعد از آن همه جا می‌شناختند و عکس می‌گرفتند و تعریف یا حتی بی احترامی می‌کردند و به همین دلیل هم کمتر بیرون می‌رفتیم.

* در فوتبالت به چیزهایی که می‌خواستی رسیدی؟ هدف من خیلی بالاتر از این حرف ها بود؛ دوست داشتم بازی ملی داشته باشم، ترانسفر شوم. هدف های خیلی بزرگی داشتم و خیلی تلاش و تمرین کردم و هر چیزی که لازم بود را زیر پا گذاشتم‌. من تا پیش دانشگاهی رشته ریاضی فیزیک را با بهترین نمرات خواندم اما درس را کنار گذاشتم، تمام تفریحات جوانی ام را کنار گذاشتم، مسافرت های خانوادگی را کنار گذاشتم و فقط تمرین کردم تا به هدفم برسم اما تنها ضعفم این بود که مشاور و استاد خوبی نداشتم. اما در مجموع با توجه به توانی که داشتم، از نظر فوتبالی به چیزهایی که می‌شد رسیدم. می‌توانستم بیشتر هم پیش بروم اما شرایط اجازه نداد.

* چه شد که از فوتبال خداحافظی کردی؟ فکر می‌کنی زمان خداحافظی‌ات رسیده بود؟ من در آخرین بازی در لیگ یک مقابل ایرانجوان بوشهر بازی داشتیم و در آن دوره هم مهدی طارمی در لیگ یک در اوج بود و واقعا ما را اذیت کرد؛ من آخرین ضربه تک به تک او را گرفتم و یک مصدومیت کوچکی روی دست من ایجاد شد اما چون آخر فصل بود و بعد هم تعطیل بود من به دستم رسیدگی نکردم. رباط دستم در آن بازی کش آمد و من گفتم خوب می‌شود اما این اتفاق رقم نخورد و رباط دستم کوتاه شد و دستم کامل بسته نمی‌شد. سال بعد با فیزیوتراپی توانستم بازی کنم اما بعد که به دکتر متخصص نشان دادم گفت باید جراحی کنی و رباطت را بشکافیم و دوباره بدوزیم و چند ماه هم دوران نقاهت داری و بعد دوباره می‌توانی بازی کنی. من سنم بالا رفته بود و گفتم برای 2-3 سال آخر فوتبال ارزش ندارد که چنین دردی را تحمل کنم و تصمیم گرفتم فوتبال را کنار بگذارم. خودم هم دیگر نمی‌توانستم مدام در شهرهای مختلف و در تیم های بی پول بازی کنم و پسرم هم بزرگ شده بود و باید به مدرسه می‌رفت. از طرفی من هم فوتبالم را از نوجوانی شروع کرده بودم و زمان فوتبالی طولانی گذارنده بودم؛ برای همین تصمیم گرفتم که فوتبال را کنار بگذارم. تصمیم خیلی سختی بود اما یکی دو سال فوق‌العاده سخت داشتم که باعث شد راحت با این موضوع کنار بیایم.

* در مجموع سال های بازی‌ات توانستی از نظر مالی به شرایط خوبی برسی؟ نه؛ من پول آنچنانی از فوتبال به دست نیاوردم. به نسبت بازی هایی که من انجام دادم، فقط ده درصد پول گرفتم. در زمان من قرارداد میلیاردی که وجود نداشت و سقف قرارداد 400-500 میلیون بود اما در کل شرایط من هم طوری نبود که بی نیازم کند. ناشکر نیستم اما فوتبال پول زیادی برای من نداشت.

*در دربی معروف ایمون زاید تو در ترکیب پرسپولیس بودی. درباره آن بازی صحبت کن. من وقتی با شهرداری یاسوج مقابل استقلال بازی کردم، با وجود اینکه 1-0 باخته بودیم، من خیلی خوب کار کردم. به حدی در این بازی روی من فشار بود که بعد از بازی گفتم خدا را شکر تمام شد و دیگر در این ورزشگاه مقابل استقلال بازی نمی‌کنم اما دقیقا یک ماه و نیم بعد من در دربی مقابل استقلال قرار گرفتم. در آن بازی بچه ها در دربی به هم می‌گفتند اگر باختیم فوتبال را کنار بگذارید؛ من اولین دربی ام بود و قبل از آن هم پرسپولیس چهار بازی را باخته بود و جو وحشتناکی بود. نیمه اول 1-0 باختیم و نیمه دوم گل دوم را خوردیم. در دقیقه 75 خدابیامرز اولادی اخراج شد و من گفتم خدا کند بازی زودتر تمام شود. نمی‌دانم چه حکمتی بود اما در آن بازی یک اتفاق ماورایی دیدیم؛ یک تیم طبیعی نمی‌توانست چنین کامبکی بزند و حتی نمی‌توانیم بگوییم روی خلاقیت یا تعویض ها این نتیجه رقم خورد.

* چه صحنه ای از این بازی در ذهنت باقی مانده است؟ تقریبا ده ثانیه قبل از پاس نوری به ایمون زاید و گل اول، جایگاه را نگاه کردم و دیدم تماشاچی های پرسپولیس در حال خروج از استادیوم هستند. من هم سمت هواداران استقلال بودم و بازیکنان در حال حمله بودند؛ من با حسرت به پرویز مظلومی نگاه می‌کردم که دستانش را بالا برده بود و پاسخ تشویق هواداران‌شان را می‌داد اما در همان لحظه پاس نوری به ایمون زاید رسید و گل اول را زدیم و هواداران پرسپولیس میخکوب شدند. تا قبل از گل به حدی هواداران استقلال تشویق می‌کردند که من هیچ صدایی نمی‌شنیدم اما بعد از این اتفاق پشت من سکوت مطلق بود. جو بی نظیری بود.

* از بین بازیکنان آن دوره با کسی در ارتباط هستی؟ هیچکدام.

* با خبرنگارها چطور؟ خیر؛ تک و توک با من برای مصاحبه های کلیشه ای تماس گرفته می‌شد مگر اینکه اتفاق خاصی رخ بدهد. من اصلا دنبال رابطه برقرار کردن با خبرنگارها و حواشی نبودم. دنبال کار و سقف آرزو های خودم بودم که به سقف نرسیدیم اما به طبقه اول رسیدیم. همه قرار نیست به سقف برسند؛ در دوره ما فقط رضا حقیقی لژیونر شد و من نمی‌توانم بگویم پیشرفت نکردم.

* فکر می‌کنی در فوتبال به چیزی که حقت بود رسیدی؟ در چرخه فوتبال بین حداقل 400-500 فوتبالیست در هر دوره، 30-40 بازیکن به تیم ملی می‌روند و پول خوب می‌گیرند، از بین این تعداد نهایتا 10 بازیکن در کشورهای عربی پول خوب می‌گیرند. در بین تمام بازیکنانی که لژیونر می‌شوند هم 3-4 بازیکن در حد طارمی و سردار ظاهر می‌شوند. یک نفر هم علی دایی می‌شود. در این بین من افتخار پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشتم و توانستم از بین 500 فوتبالیست بین 200 نفری که بیشتر دیده شدند قرار بگیرند. من با شرایطی که داشتم به جایگاه خوبی رسیدم؛ من در زمین خاکی و با مربیان سطح پایین تمرین کردم. شاید اگر من با استعدادی که داشتم در مجموعه بایرن مونیخ تمرین می‌کردم، با نویر رقابت می‌کردم اما با رقابتی که من در مشهد داشتم و سپس شرایطی که با خروج از مشهد داشتم، کار بزرگی کردم. می‌توانم بگویم در بین مشهدی ها جزو 5-6 بازیکن خوب بودم. با امکانات، نرم افزار، بودجه و خانواده ای که نسل اندر نسل اطراف ورزش نمی‌رفتند من یک استثنا بودم که تا اینجا رسیدم و بیشتر از این نمی‌توانستم. شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال مادرید بازی می‌کردم چون من از پایه شروع کرده بودم و در تیم ملی نوجوانان و جوانان بازی کردم و در مسابقات آموزشگاهی مقام و قهرمانی دارم. من اولین بار که برای تست باشگاهی رفتم، از بین حدود 3000 فوتبالیست، به عنوان گلر اول تیم نوجوانان پیام انتخاب شدم. پارتی هم نداشتم و با پول هم وارد فوتبال نشدم اما باقی آن چرخه روزگار است.

* تیم فعلی پرسپولیس را چطور می‌بینی؟ به نظر می‌رسد بعد از پنج قهرمانی متوالی پرسپولیس کمی افت کرده است. در پرسپولیس و استقلال اگر یک مربی بتواند یک سال تیم را قهرمان کند کارش را بلد است. در تیم های بزرگ شرایط سخت است؛ تمام تیم ها و بازیکنان با تمام قدرت مقابل پرسپولیس ظاهر می‌شوند، پاداش ها چندین برابر است، به بازیکنان می‌رسند. اما با این شرایط پرسپولیس پنج سال قهرمان شده است. باید دست مربی ها و بازیکنان و کادر مدیریتی را بوسید که توانستند این کار را بکنند. کسانی که سعی می‌کنند تیم را خراب کنند، کسانی هستند که منافع‌شان به خطر افتاده است. وقتی یحیی گل‌محمدی توانسته تیم را قهرمانی کند قطعا مربی خوبی است اما دست او را خالی کردند و حواشی هم وجود دارد؛ قانون این است که وقتی در قله هستی همه می‌خواهند تو را پایین بکشند.

* به نظر می‌رسد در حال حاضر احمد گوهری هم شرایطی مشابه تو دارد و بعد از چند بازی که حامد لک ضعیف عمل کرد، در ترکیب اصلی قرار گرفت. من بازی آخر پرسپولیس که 3-2 به آلومینیوم باخت را دیدم؛ دقیقا چنین اتفاقی در بازی با فجرسپاسی هم برای من افتاد. جمع کردن این شرایط خیلی سخت است و او سریعا باید با دوستان و مشاوران خوبی صحبت کند تا به او کمک کنند. احمد گوهری نباید در این فشار در دروازه بایستد؛ باید کم کم به او فرصت بدهند. وقتی یک دفعه حامد لک را کنار بگذارند قطعا گوهری به مشکل می‌خورد. گوهری قطعا گلر خوبی است که به این جایگاه رسیده اما باید از نظر روحی به او کمک شود.

* درباره عملکرد حامد لک چه نظری داری؟ حامد لک فوق‌العاده کار کرده است. اشتباه جزو فوتبال است؛ باید به او فرصت داده شود. اگر بهتر از حامد لک سراغ دارند او را بیاورند. بیرانوند را بیاورند و حامد لک را کنار بگذارند. چرا تخریب می‌کنند؟

251 251

کد خبر 1623285
شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می‌کردم 2
شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می‌کردم 3
شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می‌کردم 4
شاید اگر پدرم عابدزاده بود، در رئال بازی می‌کردم 5