شباهتهای اسیران کربلا با اسرای دفاع مقدس از نگاه یک عاشوراپژوه
تهران - ایرنا - ادبیات پایداری در حوزه ادبیات آزادگان، امروز با حضور محمدرضا سنگری، جواد کامور بخشایش، امیرمحمد عباسنژاد، معصومه رامهرمزی صاحب نظران این حوزه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری بررسی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا محمدرضا سنگری در نشست ادبیات پایداری در حوزه ادبیات آزادگان با بیان تشابه ویژگیهای اسارت نهضت کربلا و دوران اسارت دفاع مقدس گفت: رزمندگان ما در اسارت، یک جمهوری کوچک ایجاد کرده بودند و منفعل نبودند بلکه فعالانه به مبارزه ادامه میدادند. در هشت سال دفاع مقدس زن، مرد و نوجوان اسیر داریم که شباهت شگرفی با واقعه عاشورا دارد و آنچه این چهرهها را در کربلا برجسته میکند، استقامت آنها در راه آرمانها است.
وی افزود: در نهضت امام حسین (ع) دو دسته آزاده داریم. یک دسته اسیران و رزمندگانی هستند که کسی از آنها یادی نمیکند و اسمی از آنها نیست و دسته دیگر از اهل بیت علیهم السلام نظیر امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) هستند.
سنگری با بیان این که به اندازه 500 سال موضوع پژوهش در حوزه دفاع مقدس وجود دارد، اضافه کرد: نسل امروزی و آینده نیازمند درک اسوههای مقاومت است و باید روایت اسیران را تبیین کنیم. چون این ادبیات، ناگفتههای بسیاری دارد و ما به اندازه 500 سال پژوهش و تحقیق موضوع زمینمانده درباره دفاع مقدس داریم.
ادبیات اسارت، ادبیات امید است
امیرمحمد عباسنژاد نویسنده کتاب در حوزه دفاع مقدس به انتشار بیش از هزار کتاب پیرامون خاطرات اسیران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: همه این کتابها هویت ملی و ایدئولوژی ما را بیان می کند، درحالی که نگاه جامعهشناختی به روایت ندارند.
وی به کتاب «کوپه متربها»» اشاره کرد و با تأکید بر اینکه در این کتاب هویت ملی تجلی پیدا کرده است، بیان کرد: ادبیات اسارت، ادبیات امید است و باید در ادبیات اسارت، امید را ببینیم درحالی که در برخی از کتابهای اسارت امید وجود ندارد. در هر سال از اسارت، امید وجود دارد و ادبیات اسارت، ادبیات انسانی است. چون روابط انسانی در آن موج میزند و باید در این ادبیات نگاه انسانی وجود داشته باشد.
نویسنده کتاب خورشید مهر با بیان اینکه در بسیاری از کتابهای این عرصه، شاهد تکرار خاطرات هستیم، افزود: هویت ملی، معنوی و مذهبی ما خیلی کم در ادبیات اسارت دیده شده است. یک خلاء انعکاس جهانبینی اسرا در آثار منتشر شده وجود دارد و جهانبینی اسیران و رفتار آنها در ادبیات اسارت دیده نشده است. جهانبینی همان استقامتی است که از امام حسین (ع) و کربلا گرفته شده است
این کارشناس از جمعآوری 12 هزار برگ دستنوشتههای اسیران خبر داد و گفت: بعد از 40 سال انقلاب، هنوز نتوانستهایم برای جامعه، قهرمان معرفی کنیم و اگر چنین کنیم نیاز به پرداختن قهرمانان دنیا نداریم که این ضعف بزرگ مدیران فرهنگی است که نمیتوانند برای جامعه فرهنگی خودمان قهرمان معرفی کنند.
روایتهای اسارت را ژرف ببنیم
معصومه رامهرمزی یکی دیگر از نویسندگان کتاب در حوزه ایثار و شهادت گفت: اسارت، یکی از تلخترین و دشوارترین مفاهیم انسانی است که در بین اقشار بشر و انسانهای مختلف دارای یک فهم مشترک است و یکی از گستردهترین موضوعات دفاع مقدس که میتوان به شکل جهانی به آن پرداخت، بحث اسارت و آزادگی است.
وی فضای اسارت را یک فضای عجیب توصیف کرد که ظرفیت انسانها را در مرحله آزمایش قرار میدهد و تأکید کرد: فضای اسارت برای رزمندگان یک فرصتی برای خودشناسی بود و در این فضا فرصتی به فرد داده میشود تا ظرفیت او شناخته شود.
نویسنده کتاب یکشنبه آخر تاکید کرد: فضای اسارت، ایدئولوژی و جهانبینی را نیز مورد آزمایش قرار میدهد و تا زمانی که ایدئولوژی فرد در معرض ارزیابی قرار نگیرد، میزان تأثیر او مشخص نیست.
این امدادگر دوران دفاع مقدس به تفاوتهای ادبیات آزادگان دفاع مقدس با ادبیات اسارت در جهان پرداخت و گفت: البته درعین حال ادبیات اسارت ما با ادبیات اسارت جهان نقطه اشتراک نیز دارد. انگیزههای دینی، ملی و مذهبی مولفه ادبیات اسارت ماست؛ هرچند انگیزههای دینی، قویترین مولفه آن است؛ به گونهای که توانمندی و جهانبینی دینی ما را نشان میدهد و تحلیل این موضوع محقق نمیشود، مگراینکه روایتهای اسارت را ژرف ببنیم.
وی، ادبیات آزادگی را ادبیات بقا و ادبیات چگونه زنده ماندن معرفی کرد و گفت: در زمانی که انسان مورد حقارت و سرخوردگی قرار میگیرد، ادبیات به مرزهای پایداری و امیدواری نزدیک میشود و این فضا، فضایی برای رسیده به تفکر نو است. کار ادبیات آزادگی در کشورمان آسان و رو به جلو و از منظری سخت است. ادبیات اسارت بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و نویسندگان مهم و موفقی وجود دارند که قدمهای بزرگ و مهمی در این مسیر شکل دادند.
رامهرمزی دفاع مقدس را یک جنگ کاملاً دفاعی دانست و گفت: در این جنگ اتفاقاتی قابل کشف است که در جهان نمونه ندارد. انتشار کتاب خاطرات اسیران، تکرار نیست. اگر در این کتابها بیش از اینکه به رفتارهای تکراری دشمن بپردازیم، به شخصیت فرد بپردازیم؛ آنگاه هرکتاب میتواند باورمندی بیشتری را از آنچه رقم خورده، ایجاد کند که در این مسیر پرداختن به ریزهکاریهایی لازم است.
ابعاد معنوی و عرفانی ادبیات اسارت را منعکس کنیم
جواد کامور بخشایش نویسنده کتاب دانستنیهای انقلاب اسلامی برای جوانان به بررسی ادبیات پایداری در حوزه ادبیات آزادگان پرداخت و ضمن تشریح پیشینه ادبیات اردوگاهی و حبسیه در ادبیات فارسی و کلاسیک ایران گفت: هنوز برای جا انداختن ادبیات اسارت راه نرفته زیادی داریم؛ این ادبیات با اینکه زیر مجموعه ادبیات دفاع مقدس است اما عظیمتر از ادبیات دفاع مقدس است.
وی افزود: اسیران در دوران دفاع مقدس به خدا نزدیک تر بودند. ادبیات اسارت، ارزشمند و ادبیات زندگی است. باید در این مسیر بُعد عرفانی ادبیات اسارت را منعکس کنیم. برای جهانی کردن این ادبیات راه زیادی در پیش داریم، باید ادبیات اسارت را جهانی و فراملی ببینیم تا فریادهای مظلومانه اسیران را به جهانیان معرفی کنیم درحالی که هنوز از اسیرانی که به شهادت رسیدهاند، کتاب نداریم.
این کارشناس حوزه ادبیات پایداری افزود: ایستادگی در مقابل ظلم و استبداد و مقاومت با دستهای بسته، عالیترین وجوه ادبیات اسارت است؛ چراکه مبارزه با دستان بسته مظلومانه و مهم است.
وی افزد: آبشخور ادبیات اسارت در ادبیات عاشورایی است و ما در ادبیات اسارت جهان، شاهد تلاش صهیونیسم جهانی برای مظلومنماییهایی هستیم که صحت و سقم آن در موضوع هولوکاست مشخص نیست. در ادبیات اسارت جهان شاهد انتشار کتابها و آثاری هستیم که به موضوع هولوکاست و اردوگاههای آلمانیها و اردوگاههای متعددی میپردازد که ادعا میشود یهودیان در آنها قرار داشتهاند. تلاش صهیونیسمها برای جا انداختن این فرهنگ که خودشان را کاملاً مظلوم نشان دهند، تلاش بسیار گسترده و جدی است کمااینکه در ادبیات ما نیز رسوخ کرده است.
کامور اضافه کرد: مظلومنمایی قوم یهود در ادبیات جهانی یک مساله جدی است و ما در این شرایط در ایران با تولیداتی درباره اسرا روبرو هستیم اما در این مسیر باید ببینیم توانستهایم یک رمان جدید شکل دهیم که حس مذهبی و ملی را شکل دهد که وجه ممتاز ادبیات ما است.
وی با طرح این پرسش که تا کی باید به تولید خاطره و روایت بپردازیم، گفت: من مخالف تولید خاطره و مستند نیستم اما همزمان با تولید ادبیات مستند، آیا لازم نیست با گونههای مختلف و با زبان جهانی صحبت کنیم و با ادبیات صهیونیسم رقابت کنیم. شاید بتوان اسیران را به دو دسته افرادی که بسیار مقاومت کردند و کسانی که کمتر مقاومت کردند، تقسیم کنیم اما آیا لازم نیست به خاطرات کسانی که کمتر مقاومت کردهاند، بپردازیم؟