صدایی واحد از کلاسهای درس دبیرستان: محتوای آموزشی را اصلاح کنید
حجیم و غیرکاربردی بودن کتابهای درسی از دغدغههای دانشآموزان و معلمان است؛ به همین دلیل بازنگری جدی در محتوا و ارزشیابی، پیششرط تحقق عدالت در نظام آموزشی است.
به گزارش مشرق، نظام آموزشوپرورش با وجود پیشرفتهای بسیار در ابعاد کمی و کیفی، از نظر فضا و کیفیت آموزشی همچنان با چالشها و مشکلاتی روبهروست؛ مشکلات و چالشهایی که همواره دغدغه همه دولتمردان بوده است، از کاهش دانشآموزان و کمبود معلم گرفته تا کمبود فضای آموزشی در مناطق محروم و کمبرخوردار براین اساس «نهضت توسعه عدالت آموزشی» از نخستین روزهای فعالیت دولت چهاردهم بهعنوان یکی از مهمترین طرحهای ملی در دستور کار قرار گرفت؛ طرحی که مأموریت اصلی آن کاهش و حذف شکافهای جغرافیایی، اقتصادی، کیفیتی و دیجیتالی در نظام آموزش کشور است تا هیچ کودک و نوجوانی، صرفنظر از محل تولد یا وضعیت اقتصادی خانوادهاش از فرصت یادگیری باکیفیت محروم نماند.
گزارش پیشرو نیز به ضرورت بازنگری محتوای درسی و افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه که یکی از شاخصهای عدالت آموزشی است، میپردازد.
افت تحصیلی پیامد ساختاری نابرابر
از منظر عدالت آموزشی، افت تحصیلی بهعنوان نشانهای از توزیع نابرابر فرصتهای یادگیری قابل تحلیل است. دانشآموزانی که در مناطق کمبرخوردار، مدارس با کیفیت پایین یا خانوادههای با توان اقتصادی محدود تحصیل میکنند، اغلب با کمبود منابع آموزشی، دسترسی کمتر به حمایتهای یادگیری و کیفیت پایینتر آموزش مواجهاند؛ عواملی که احتمال افت تحصیلی را به شکل معناداری افزایش میدهد. بنابراین، افت تحصیلی صرفاً یک مساله فردی یا رفتاری نیست بلکه پیامد نابرابری ساختاری و شکاف در عدالت آموزشی است.
با افزایش شکافهای آموزشی و تمرکز نابرابریها در برخی مناطق یا گروههای اجتماعی، افت تحصیلی میتواند به بازتولید چرخه فقر، کاهش سرمایه انسانی و تعمیق نابرابریهای اجتماعی منجر شود. به همین دلیل توجه به این مساله نه فقط از منظر آموزشی، بلکه از منظر توسعه اجتماعی و عدالت اجتماعی یک ضرورت است. مهار افت تحصیلی به معنای سرمایهگذاری بر فرصتهای برابر یادگیری است؛ فرصتهایی که میتواند مسیر آینده دانشآموزان و در سطح کلان، مسیر توسعه کشور را تغییر دهد.
هرچند در مورد افت تحصیلی آمار و ارقام دقیق و شفافی وجود ندارد اما شواهد دلالت بر افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه دارد. «علیرضا کاظمی» وزیر آموزش و پرورش در مهرماه امسال نیز نسبت به افت کیفیت آموزش و کاهش میانگین نمرات هشدار داد و گفت: میانگین معدل دانشآموزان مطلوب نیست و شاهد افت کیفیت آموزش هستیم و امیدواریم با برنامهریزیهای انجام شده این وضعیت اصلاح شود.
«غلامرضا تاجگردون» نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در مهرماه امسال افت تحصیلی را نه تنها یک هشدار بلکه "ضرورتی برای اقدام فوری" به منظور رقمزدن آیندهای بهتر برای دانشآموزان عنوان کرد. براین اساس به نظر میرسد ریشهیابی این مساله لازم و ضروری است چرا که یکی از شاخصهای کلیدی سنجش کیفیت و کارآمدی نظام آموزشی، محتوا است. زمانی افت تحصیلی رخ میدهد که دانشآموزان در دستیابی به اهداف یادگیری، پیشرفت تحصیلی یا تداوم مسیر آموزشی با مشکلات جدی مواجه میشوند. این پدیده نه تنها پیامدهای فردی همچون کاهش انگیزه، ترکتحصیل و محدود شدن فرصتهای آینده را به دنبال دارد، بلکه بازتابی از کارکرد نابرابر ساختارهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است.
حال باید به سراغ پاسخ پرسشهای کلیدی مرتبط با افت تحصیلی برویم، اینکه چرا معدلها پایین آمده است؟ آیا تنها دانشآموزان مقصرند یا نظام آموزشی خود دچار آسیبهایی شده که باید شناسایی و درمان شود؟ پژوهشگر ایرنا پاسخ این پرسشها را از زبان دانشآموزان جویا شد.
داستان حجم سنگین و محتوای بیجان
پژوهشگر ایرنا گفتوگویی با دانشآموزان پایههای یازدهم و دوازدهم رشتههای تجربی، ریاضی و علوم انسانی از مناطق مختلف تهران انجام داده است، آنها صرفنظر از رشته و منطقه جغرافیایی، همگی از مجموعهای از چالشهای مشترک سخن میگویند.
«سونیا محمدی» پایه یازدهم تجربی منطقه 8 شهر تهران به حجم درسها اشاره میکند: حجم دروس سنگین و بسیار زیاد است و فرصتی برای مطالعه همه این دروس با آن حجم سنگین را نداریم، خسته و کلافه میشوم، محتواها سنگین و کسلکننده است. کاش کمی مطالب جذاب بود یا به شیوهای جذاب آموزش داده میشد همین مساله سبب شده تا انگیزه و رغبتی برای درس خواندن نداشته باشم اگر هم میخوانم از سر اجبار است.
«بارانا ایراننژاد» دانشآموز پایه دوازدهم تجربی است، میگوید: محتوای درسی علاوه بر سنگینبودن، بهروز هم نیست و همین مساله انگیزه مطالعه را کاهش میدهد، گاهی اوقات مطالبی میخوانم که گویا چند سال پیش خواندهام و نکته جدیدی در محتوای درسها دیده نمیشود در حالی که ضمن به روز شدن محتوا باید دروس سنگین نبوده و برای ما قابل فهم باشد.
«نبات طاهریان» دانشآموز یازدهم ریاضی منطقه 7 شهر تهران، مدرسه و مطالب درسی را بسیار خستهکننده توصیف میکند، مطالبی کسل کننده با حجم بسیار سنگین که دانشآموزان را خسته کرده است. میگوید: خیلی دوست دارم با خانوادهام وقت بگذرانم، تمام زندگی ما شده، مدرسه و درس و مشق؛ آخر هفتهها هم که مطالب بسیاری برای خواندن و مرور دروس داریم اما فرصتی برای استراحت نداریم.
براساس گفتههای دانشآموزان میتوان گفت؛ مشکل تنها به حجم محتوا ختم نمیشود بلکه محتوا آسان تدریس میشود اما در امتحانات پرسشهای سخت از آنها خواسته میشود. «نورا محمودیانی» دانشآموز یازدهم تجربی منطقه 6 شهر تهران است، میگوید: درسها به صورت ساده تدریس میشود، اما در امتحان سؤالات سخت و پیچیده طراحی میشود و همین اختلاف سطح باعث ضعف عملکرد میشود، در زمان امتحانات نگرانی و استرس دارم، این استرس در طول سال تحصیلی با من است.
«نازنینزینب مظاهری» دانشآموز یازدهم انسانی است. او هم معتقد است آموزش در مدرسه کافی نیست و محتوای امتحان با تدریسها همخوانی ندارد. از طرفی همه مدارس ظرفیت ایجاد کلاسهای فوق برنامه را ندارند. اگر محتوا استاندارد باشد اصلا نیازی به برگزاری این کلاسءهای فوق برنامه نیست.
«رزا ملکیان» پایه دوازدهم انسانی یکی از مدارس خاص منطقه 5 تهران و «یاسمن روشنی» پایه دوازدهم تجربی منطقه 12 است، میگویند: بخشی از محتواهای تدریسشده کاربردی نیست. وقتی دانشآموز احساس میکند درسها در آینده برایش کاربرد ندارد، انگیزهای برای مطالعه پیدا نمیکند. فضای مدرسه بسیار خستهکننده است و حتی مطالب کتابها جذابیت لازم را ندارند؛ این موضوع باعث افت انگیزه و کاهش کیفیت مطالعه میشود.
«نبات طاهریان» و «ملیکا حسینپور» پایه دوازدهم ریاضی منطقه 2 به بیثباتی سیاستهای آموزشی اشاره میکنند: هر سال سیاستهای جدیدی درباره امتحانات نهایی اعمال میشود، یک سال اعلام میکنند امتحانات کامل نهایی است، سال دیگر موثر در سوابق میشود و سال بعد دوباره تغییر میکند. این آزمون و خطاهای مداوم باعث سردرگمی و خستگی ما شده است. از سوی دیگر برخی مدارس دارای کلاسهای فوق برنامه هستند که از این طریق سطح دانشآموزان را بالا آورده و ضعف آنها را شناسایی و جبران میکنند در حالی که همه مدارس چنین نیست و همه دانشآموزان از این امکان بهرهمند نیستند.
محتوا هسته اصلی یادگیری است
«نورعلی عباسپور»، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا می گوید: محتوا هسته اصلی فرآیند یادگیری است و ضعف آن، نهتنها انگیزه دانشآموزان را کاهش میدهد بلکه منجر به افت عملکرد در آزمونهای پایانی و کاهش میانگین معدل میشود. دانشآموزان امروز با حجم زیادی از مطالب روبهرو هستند که هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی با توان یادگیری آنان تناسب ندارد. بسیاری از مباحث غیرکاربردی، حفظی و فاقد جذابیت هستند و همین امر باعث میشود دانشآموز احساس کند مطالعه بیثمر است.
به گفته وی از نظر پژوهشی، یک محتوای اثربخش باید شامل چند مولفه کلیدی باشد: اول، سودمندی و کاربردی بودن چرا که محتوای درسی باید با نیازهای واقعی زندگی دانشآموز ارتباط داشته و قابلیت استفاده در مسائل عملی و اجتماعی باشد. دوم اینکه دارای اعتبار علمی و بهروز باشد زیرا محتوای آموزشی باید با یافتههای جدید علمی و تکنولوژی همگام باشد تا یادگیری دانشآموز ارزشمند و ملموس شود. سوم، طراحی جذاب و تعاملی باشد؛ استفاده از ابزارهای بصری، فعالیتهای عملی و الگوهای یادگیری چندرسانهای میتواند جذابیت محتوا را افزایش دهد و انگیزه یادگیری را بالا ببرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به بازخورد دانشآموزان میگوید: نسل امروز به محتوای ساده و متنمحور پاسخ مثبت نمیدهد. رقابت با رسانههای چندرسانهای، شبکههای اجتماعی و بازیهای تعاملی، کتابهای درسی یکنواخت را کماثر کرده است. اگر محتوا به شیوههای نوین طراحی نشود، یادگیری واقعی رخ نمیدهد.
تفاوت محتوا در دورههای مختلف تحصیلی
عباسپور با اشاره به تفاوت اثر محتوا در دورههای مختلف تحصیلی، میگوید: در دوره ابتدایی، محتوا به شکل مستقیم با زندگی روزمره کودک ارتباط دارد، مثلاً خواندن، نوشتن و حساب کردن. این امر منجر به افزایش انگیزه و یادگیری عمیق میشود اما هرچه پایهها بالاتر میرود، محتوا انتزاعیتر، غیرکاربردی و سنگین میشود و انگیزه کاهش مییابد. یک معلم توانمند میتواند با طراحی فعالیتهای تکمیلی، مدیریت کلاس و استفاده از فناوریهای آموزشی، ضعف محتوا را جبران کند اما وقتی معلم انگیزه کافی ندارد یا ابزار و مهارت لازم را ندارد، همان محتوای ناکارآمد اثر منفی بیشتری میگذارد.
به گفته وی یکی دیگر از عوامل مهم افت تحصیلی ناهماهنگی میان آموزش در کلاس و ارزشیابیهای نهایی است. دانشآموزان بارها گزارش دادهاند که امتحانات نهایی با آنچه در کلاس آموزش داده شده است، همسو نیست. این فاصله باعث اضطراب، سردرگمی و کاهش انگیزه میشود. از نظر پژوهشی، ارزشیابی اثربخش باید با اهداف یادگیری و محتوا همراستا باشد. وقتی دانشآموزی میبیند محتوای تدریس شده سطحی است اما در آزمون پیچیده سنجیده میشود، احساس بیعدالتی میکند و حتی اگر توانایی بالایی داشته باشد، نتیجه نهایی تحت تأثیر این ناهماهنگی کاهش مییابد. برای مقابله با افت تحصیلی، لازم است همزمان سه محور محتوای درسی استاندارد، جذاب و کاربردی؛ تدریس حرفهای و معلم توانمند با مهارتهای نوین آموزشی و هماهنگی کامل میان محتوای آموزشی و معیارهای ارزشیابی اصلاح شود.
عباسپور همچنین با انتقاد از سیاستگذاریهای متغیر در حوزه آموزش میگوید: تغییرات مکرر در نحوه تاثیرگذاری امتحانات نهایی و قوانین ارزشیابی باعث میشود دانشآموز نتواند برنامهریزی بلندمدت داشته باشد و این بیثباتی، افت تحصیلی را تشدید میکند. برای مقابله با افت تحصیلی، لازم است همزمان سه محور محتوای درسی استاندارد، جذاب و کاربردی؛ تدریس حرفهای و معلم توانمند با مهارتهای نوین آموزشی و هماهنگی کامل میان محتوای آموزشی و معیارهای ارزشیابی اصلاح شود. افت تحصیلی یک پدیده چندعاملی است اما محتوا و ارتباط آن با تدریس و ارزشیابی، هسته اصلی آن را تشکیل میدهد. اصلاح این حلقهها، پیششرط اصلی برای بهبود پایدار عملکرد تحصیلی دانشآموزان است.
محتوای کتابهای درسی؛ حجیم و ناکارآمد
«مریم رشیدیان» عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان نیز در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا میگوید: یکی از مسائل اصلی آموزش متوسطه دوم، کیفیت و محتوای کتابهای درسی است. محتوایی که به دانشآموزان ارائه میشود، اغلب حجیم، غیرکاربردی و ناکارآمد است و انگیزه یادگیری را کاهش میدهد.
وی میافزاید: دانشآموزان در شرایطی درس میخوانند که با حجم زیاد مطالب و تفاوت میان آموزش کلاس و آنچه در امتحانات از آنها خواسته میشود، مواجه هستند. این عدم همراستایی میان آموزش و ارزیابی نه تنها مانع یادگیری عمیق میشود بلکه باعث افت عملکرد و کاهش معدل سالانه آنها میشود.
این کارشناس آموزش و پرورش تأکید میکند: تجربه من در کلاسهای مختلف علوم انسانی، ریاضی و تجربی نشان میدهد که دانشآموزان به محتوای درسی علاقهای ندارند زیرا ارتباط آن با زندگی واقعی و نیازهای فردیشان مشخص نیست. وقتی دانشآموز نتواند کاربردی بودن درسها را ببیند، انگیزهاش کاهش مییابد و این مسئله به افت تحصیلی و میانگین پایینتر معدلها منجر میشود.
رشیدیان میگوید: مسائل روانی، اجتماعی و فردی دانشآموزان نیز بر یادگیری تأثیرگذار است؛ دانشآموزانی که از خانوادههای کمبرخوردار یا طلاقگرفته هستند تا کسانی که با اضطراب، استرس و افسردگی روبهرو هستند. محتوای درسی، زمانی که بدون توجه به این نیازها و تفاوتها طراحی میشود، نمیتواند اثرگذاری لازم را داشته باشد. راهکار اصلی این است که محتوای درسی بازنگری شود، بهروز و کاربردی طراحی شده و تدریس آن با توجه به تفاوتهای فردی و نیازهای منطقهای دانشآموزان انجام گیرد در غیر این صورت، انگیزه یادگیری همچنان پایین خواهد ماند و افت تحصیلی تداوم مییابد.
تا زمانی که محتوای آموزشی با شرایط واقعی دانشآموزان و نیازهای منطقهای همسو نشود، افت تحصیلی و کاهش انگیزه یادگیری همچنان ادامه خواهد داشتاین عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان از تجربه عملی خود و با اجرای کارگاههای آموزشی در مناطق مختلف میگوید: وقتی دانشآموزان مهارتهای زندگی، تابآوری و مدیریت اضطراب را میآموزند، توانایی جذب محتوای آموزشی افزایش مییابد این نشان میدهد که محتوا، وقتی با پشتیبانی مناسب و توجه به شرایط واقعی دانشآموزان ارائه شود، میتواند به یک ابزار مؤثر برای ارتقای یادگیری و پیشگیری از افت تحصیلی تبدیل شود.
رشیدیان ادامه می دهد: هنوز نگاه نظام آموزشی در مورد بروزرسانی محتوای کتابها محدود است و تمرکز بیشتر بر روشهای سنتی و متمرکز است تا زمانی که محتوای آموزشی با شرایط واقعی دانشآموزان و نیازهای منطقهای همسو نشود، افت تحصیلی و کاهش انگیزه یادگیری همچنان ادامه خواهد داشت.
جمعبندی
افت معدل تحصیلی دانشآموزان در دوره متوسطه دوم، نتیجه یک مشکل ساده نیست، بلکه بازتاب یک مساله ساختاری و چندلایه در نظام آموزش ایران است که ریشه در چندین عامل به هم پیوسته دارد. محتوای درسی در دوره متوسطه دوم نه یک ابزار آموزشی ساده بلکه قلب تپندهای است که کیفیت یادگیری، انگیزه دانشآموزان و حتی عدالت آموزشی را رقم میزند. واقعیت میدانی و تحلیل کارشناسی نشان میدهد که این قلب تحت فشار است و علائم ضعف در سه محور اصلی بروز میکند: حجم بیحد، کیفیت ناکافی و فقدان جذابیت و کاربرد.
حجم بالای درسها دانشآموزان را فرسوده میکند، توان تمرکز و مطالعه عمیق را از آنها میگیرد و انگیزه را تحلیل میبرد. کیفیت پایین و قدیمی بودن مطالب که اغلب حفظی و غیرکاربردی است، باعث میشود دانشآموزان نتوانند ارتباط منطقی میان یادگیری و زندگی واقعی خود برقرار کنند. جذابیت و تعاملپذیری نیز در حداقل است؛ محتوایی که از ابزارهای چندرسانهای، فعالیتهای عملی و روشهای تعاملی خالی است، قادر نیست نسل دیجیتال امروز را درگیر کند.
ضعف محتوا اثرات زنجیرهای دارد. محتوای ناکارآمد باعث کاهش انگیزه، سردرگمی در مواجهه با امتحانات و اختلاف میان آموزش و ارزشیابی میشود. معلمان، بدون ابزار و مهارت کافی در مواجهه با چنین محتوایی یا به شکل موقت ضعفها را جبران میکنند یا با تشدید بحران مواجه میشوند. این وضعیت نشان میدهد که محتوا نه یک عنصر منفصل، بلکه محرک اصلی کل سیستم آموزشی است. راه پیشرو بازنگری و بازمهندسی محتواست. کاهش حجم، ارتقای کیفیت علمی و کاربردی، طراحی جذاب و تعاملی و هماهنگی با زندگی واقعی دانشآموزان، پایههای این بازآفرینی هستند. محتوایی که بتواند انگیزه ایجاد کند، یادگیری عمیق را ممکن سازد و معلم و دانشآموز را در یک مسیر همسو قرار دهد نه تنها بحران افت تحصیلی را کاهش میدهد بلکه عدالت آموزشی و توانمندی نسل آینده را تضمین میکند.
افت تحصیلی در نظام آموزشی هر چند به توانایی فردی دانشآموزان نیز مرتبط است، اما ریشه در طراحی و مدیریت محتوای آموزشی دارد از سوی دیگر عدالت آموزشی زمانی محقق میشود که همه دانشآموزان، فارغ از شرایط اجتماعی و فردی به محتوایی دسترسی داشته باشند که همسطح نیازهای واقعی آنها باشد و هم فرصت برابر برای موفقیت ایجاد کند در شرایط فعلی، محتوای یکسان و ناکارآمد برای گروههای متفاوت دانشآموزان، عملاً نابرابری آموزشی را بازتولید میکند.
تغییر و بهبود محتوای دروس از دغدغههای دولت است به گونهای که این مساله به عنوان یکی از شاخصهای تحقق نهضت عدالت آموزشی مطرح است براین اساس وزیر آموزش و پرورش نیز اخیرا در دیدار با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد از تحول اساسی در برنامههای درسی دانشآموزان خبر داد و یکی از مهمترین اهداف در وزارت آموزش و پرورش را اجرایی شدن سند تحول بنیادین در بخش های مختلف دانست.
براین اساس راهکار اصلی تحقق عدالت آموزشی در حوزه محتوا، بازمهندسی محتوای کتب درسی است؛ یعنی کاهش حجم مطالب غیرضروری، ارتقای کیفیت علمی و کاربردی و طراحی جذاب با بهرهگیری از فناوریهای نوین آموزشی در کنار آن، هماهنگی میان تدریس و ارزشیابی و توانمندسازی معلمان نیز سه ضلع مکمل این اصلاحات است تنها با چنین رویکردی میتوان انگیزه یادگیری را احیا کرد، افت معدل را کاهش داد و عدالت آموزشی را بهعنوان یک اصل بنیادین در نظام تعلیم و تربیت تثبیت کرد. از سوی دیگر سیاستگذاری آموزشی باید به جای تمرکز صرف بر نتایج تحصیلی به عوامل ریشهای اعم از کیفیت معلم و امکانات مدرسه تا وضعیت اقتصادی خانوادهها، محیطهای یادگیری و نظام حمایت تحصیلی توجه کند. گسترش برنامههای جبرانی، توسعه خدمات مشاوره و هدایت تحصیلی، ارتقای کیفیت مدارس محروم و فراهمسازی منابع آموزشی برابر میتواند نقش مهمی در کاهش افت تحصیلی و حرکت به سوی نظام آموزشی عادلانهتر داشته باشد.