صنعت خودرو پر از رانت است | تولید خودرو با نقشه صورت می گیرد؟
سیاستهای اتخاذ شده در سالهای اخیر موجب شده است که صنعت خودروسازی به صنعتی پر از رانت تبدیل شود و امتیازات ویژهای در آن ایجاد گردد. مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، به این سوال پاسخ داده است که چرا این صنعت تا این حد رانتزا شده است.
تحلیل بخشهای مختلف صنعت خودروسازی نشاندهنده وجود رانتهای متعدد در این حوزه است. از تولید و فروش محصولات توسط خودروسازان گرفته تا واردات و حتی ممنوعیت آنها، همه به امتیازاتی تبدیل شدهاند که نام مافیای خودرو را بر سر زبانها انداختهاند. در این راستا، گفتگویی با مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس، انجام شده است که در ادامه میخوانید.
اصل ویژهخواری به بازار خودرو برمیگردد و نه صنعت خودروسازی. به دلیل تبدیل خودرو از کالای مصرفی به کالای سرمایهای دیگر تفاوتی هم بین خودروهای کوچک و ارزان یا خودروهای بزرگ و گران وجود ندارد.
هرکس متناسب با پول نقدی که دارد سعی می کند برای حفظ ارزش آن، در مستغلات یا طلا و ارز یا خودرو سرمایهگذاری کند؛ وگرنه در مقام مقایسه به نظر می رسد ویژهخواری در صنعت خودروسازی (و نه در بازار) کمتر از پتروشیمی، فولاد و مس باشد.
شما موافق خصوصیسازی صنعت خودروسازی هستید؟ آیا دولتیبودن آن نتیجه مثبتی در پی داشته است؟
هیچ دلیلی که جنبه راهبردی داشته باشد برای دولتی کردن صنعت خودرو وجود ندارد. به نظر من صنعت خودروسازی باید بدون انحصار در اختیار بخش خصوصی باشد؛ البته در مقیاسی که بتواند در بازار جهانی، رقابت پذیر باشد.
این نکته مانع آن نمی شود که اگر دولت در صنعت خودرو سهامی دارد مثلا امروز، در حدود شش درصد در ایرانخودرو یا 16 درصد در سایپا الزاما آن سهام را واگذار کند؛ ولی قانون تجارت باید مراعات شود و مجمع عمومی سهامداران باید در مورد مدیر عامل و هیئت مدیره تصمیم بگیرد.
در حال حاضر دولت برخلاف قانون تجارت و با در اختیار داشتن سهام اقلیت مبادرت به انتصاب مدیرعامل میکند و در نتیجه تمام مسئولیت تولید و کیفیت و توزیع بر دوش دولت قرار میگیرد. حال آنکه دولت باید بر صنعت نظارت کند مبادا در برنامهریزی و تولید، بر خلاف سیاستهای کلی رفتار شود.
چرا واردات خودرو مشکل و محدود است؟ به نظر شما با این کار رانت بیشتر میشود؟
واردات خودرو قانونا آزاد است ولی کسانی میتوانند مبادرت به واردات کنند که ارز لازم را در اختیار داشته باشند.
در حال حاضر که دشمنان چشم طمع به ما دوختهاند تا تحریمهای ظالمانه و تحمیلیشان مؤثر واقع شود، ما باید هزینههای ارزی خود را مدیریت کنیم برای واردات کالاهای ضروری و مواد اولیه و قطعات مورد نیاز فعالیتهای تولیدی.
بنابراین اختصاص ارز، با توجه به شرایط بسیار سخت تامین آن، به محصولات تمامشده مانند خودرو از اولویت و حتی ضرورت لازم برخوردار نیست.
واردکنندگان نیز عمدتا به دنبال پیشرفت کشور نیستند و اغلب از طریق واردات به دنبال مزایای خاص مالی یا سیاسی اجتماعی برای خودشانند.
در نتیجه همان طور که مشاهده میشود تا کنون همان نوع خودروهایی واردشده که مصرفکننده آن بیشتر از میان ثروتمندان بادآوردهاند و نه عامه مردم.
این واردکنندگان که در حدود 10 خانوادهاند اصلا هدف پیشرفت کشور را تعقیب نمیکنن. پیشرفت کشور به تولیدات داخلی رقابت2پذیر وابسته است؛ وگرنه فروش نفت که سرمایه میهنی است و تبدیل آن به خودرو وارداتی، هرچند ممکن است برآورنده هوسهای برخی مرفهین بیدرد باشد، اما به نفع کشورهای دیگر و تولیدات رقبای ماست و به علاوه چارهای برای اصلاح مشکلات صنعت خودرو محسوب نمیشود.