عاقبت قدیمیترین رمزارز جهان
بیت کوین؛ بهعنوان پیشگام عرصه ارزهای دیجیتال، هر چند همانند برخی دیگر از رمزارزها سقوط نکرده است، با این حال بیش از نیمی از ارزش آن طی چندماه اخیر کاهش یافته است. یکی از پرطرفدارترین سوال ها در دنیای امروز رمزارزها این است که آیا اکنون زمان مناسبی برای خرید بیتکوین است، یا اینکه بالاخره به پایان خود رسیده است و محکوم به فنا است؟ اینکه چه پیشبینی هایی درباره آینده میتوان داشت به...
نظریه 1: بیتکوین بهعنوان آینده پول
این نظریه پرطرفدارترین نظریه در مورد بیتکوین است، به ویژه درمیان حامیان این ارز دیجیتال (که مشتاق ترینهای آنها «مکزیمالیست» نامیده میشوند.) البته این طرز فکر، ایده اولیه ایجاد بیتکوین نیز بوده است؛ تا جایگزین ارزهای فیات مانند دلار آمریکا شود. مشکل طرفداری از این ایده این است که تاکنون نشانه های بسیار کمی از تحقق استفاده فراگیر از بیتکوین وجود دارد. در سال2021، بود که کشور السالوادور بیتکوین را به ارز قانونی تبدیل کرد؛ به این معنی که بتوان از آن برای پرداخت مالیات و موارد تجاری استفاده کرد. در این راستا اپلیکیشنی بهنام «Chivo Wallet» ساخته شد که افراد میتوانستند از آن برای پرداخت از طریق بیتکوین استفاده کنند. دولت سیاستهای تشویقی برای استفاده از بیتکوین در نظر گرفت و برای دانلود Chivo، پولی نیز بهعنوان پاداش داده میشد. طی اجرای این طرح بیش از نیمی از شهروندان السالوادور بااین فناوری جدید همراه شدند، اما همانطور که آلوارز، آرژانته و ون پتن در مقاله اخیر NBER گزارش کرده اند، تقریبا هیچ کس در این کشور واقعا از بیتکوین برای پرداخت هیچ هزینهای استفاده نکرده است.
بهرغم اعطای بسته های تشویقی دولت، مردم السالوادور عمدتا از بیتکوین استفاده نکردند و کسب وکارها آن را نپذیرفتند. البته بعید بود اقتصاددانان از این نتیجه شگفت زده شوند. بیتکوین دارایی ذاتا بی ثبات است که باعث میشود برای استفاده در پرداختها مناسب نباشد؛ بسیار محتمل است در فاصله ای که حقوق دریافت میشود تا زمانیکه برای خرید خواربار استفاده میشود، سبد غذایی که میتوان خرید بسیار متفاوت باشد. هیچ کس نمی خواهد با چنین عدم اطمینان غیرضروری در زندگی روزمره خود مواجه باشد. همانطور که السالوادور نشان داد، زمانیکه نوسانات بالا باشد، پذیرش عمومی صورت نخواهد گرفت، بنابراین بیشتر مردم بهجای ارز، بیتکوین را بهعنوان یک دارایی با قابلیت سرمایهگذاری می شناسند و چنین رفتاری از مصرف کننده بازه نوسانات را بازنگه می دارد.
نظریه 2: بیتکوین به مثابه حباب
در انتهای دیگر طیف، افرادی جای گرفته اند که معتقدند بیتکوین صرفا ترند جدیدی از دنیای فناوری و محکوم به شکست است؛ چیزی ذاتا بی ارزش که در نهایت هم بی ارزش میشود. البته ممکن است که ارزش بیتکوین به صفر برسد، یا در کشورهای دنیا با محدودیتهای جدی مواجه شود، اما اگر این اتفاق ها نیفتد، دلایل قانع کننده ای وجود دارد که فرض شود ارز دیجیتال در گذر زمان ارزش خود را از دست نخواهد داد. با تمام محدودیتهایی که برای استفاده از بیتکوین در زندگی روزمره بیان شد؛ با توجه به قابلیت غیرقابلردیابی بودن رمزارزها، از آنها بهطور گسترده ای در مواردی مانند جرائم سایبری، پولشویی و دورزدن تحریمها استفاده میشود. هرچند که این تراکنش های غیرقانونی ممکن است فاقد ارزش اجتماعی ارزیابی شوند، اما بدیهی است که ارزش مالی دارند، بنابراین تا زمانیکه بیتکوین میتواند برای چنین فعالیت هایی مورداستفاده قرار گیرد، ارزش خواهد داشت حتی اگر از آن برای موارد قانونی استفاده نشود.
نظریه 3: بیتکوین به مثابه «طلای دیجیتال»
اینکه ارزش کالایی در بازار دارایی، بسیار بالاتر از ارزش مصرف واقعی آن باشد در دنیا سابقه طولانی دارد؛ بارزترین مثال آن طلا است. ارزش کل طلای استخراجشده در جهان حدود 12 تریلیون دلار تخمین زده میشود که تقریبا 9 برابر ارزش فعلی مجموع ارزهای دیجیتال برآورد میشود. مطمئنا فلز زردرنگ از برخی کاربردهای آرایهای و صنعتی برخوردار است، اما ارزش آن نمیتواند 12تریلیون دلار باشد. قسمت بزرگی از ارزش طلا بهسادگی ناشی از این ایده است که مردم معتقدند طلا دارایی ارزشمندی است. بهطور کلی طلا با تورم و رکود اقتصادی همبستگی پایینی دارد، بهنظر میرسد قیمت طلا هرچند تا حدودی از تجارتجهانی اثر میگیرد؛ اما در نهایت گفته میشود مستقل از جهت دهی های دیگر بازار حرکت میکند. دلیل این رفتار قیمتی را میتوان در باور مردم به داستان «بازگشت به دنیایی که در آن طلا، پول است» دانست. البته تحلیلگران خاطرنشان کرده اند که بیتکوین بهطور فزاینده ای با سهام فناوری مرتبط است؛ بهنحویکه میزان همبستگی با NASDAQ اخیرا به 82/ 0رسیده است (همبستگی در حالت حداکثری به یک میرسد). همچنین از ارزش بیتکوین در طول تورم اخیر به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است و از زمان همه گیری کووید -19 قله جدیدی را نتوانسته ثبت کند. پیشبینی میشود از آنجایی که ترس از رکود قریبالوقوع بر اقتصاد فشار می آورد، موجبات کاهش ارزش بیشتری را نیز فراهم آورد. بیتکوین هنوز بهعنوان نجات دهنده آخرالزمانی شناخته نمیشود؛ نوسانات عجیب و غریبی را تجربه میکند و بهنظر نمیرسد در آینده نزدیک بتواند در افکار عمومی بهعنوان طلای جدید پذیرفته شود.
نظریه 4: بیتکوین بهعنوان یک سهام فناوری
مشاهدات نشان میدهد رفتار قیمتی بیتکوین در بازار با الگوی داراییهای فناوریمحور مطابقت دارد. دو قله افزایش قیمتی بیتکوین که در 2017 و اواخر 2020 بوده؛ با دو نوآوری بزرگ در دنیای کریپتو مطابقت داشت؛ رونق ICO (عرضه اولیه سکه های دیجیتال) در 2017 و رونق DeFi (سیستم مالی غیرمتمرکز) که در اواخر 2020 اتفاق افتاد. این دو رویداد در نوآوری مالی و فناوری موجب رونق در بازار رمزارز شد و بیتکوین بهعنوان محبوب ترین ارز دیجیتال بیشترین بهره را از این رونق برد. از دو تجربه پیشین میتوان نتیجه گرفت که عمده افزایش تقاضا و قیمت در بیتکوین در گرو کاربردهای تکنولوژیکی آن بوده است. اگر بیتکوین بهعنوان سهام فناوری، در نظر گرفته شود، سوال اصلی این است که: چگونه و چه زمانی این فناوری منسوخ میشود؟ تراکنش بیتکوین به دلیل نحوه پردازش آن و استفاده گسترده از برق در حل الگوریتم آن بسیار گران تمام میشود. برخی از ارزهای دیجیتال جایگزین مانند سولانا، از الگوریتمی استفاده میکنند که انرژی بسیار کمتری مصرف میکند. (شبکه اتریوم که از ارز دیجیتال اتر پشتیبانی میکند، همچنین در حال برنامه ریزی برای تغییر به این الگوریتم است). استفاده گسترده از الگوریتم های بهینه توسط رمزارزهای دیگر میتواند مزیت تکنولوژیکی تعیینکننده ای داشته باشد و مزیت پیشگامی بیتکوین در این بازار را خنثی کند. همچنین درحالیکه بلاک چین های اتریوم و سولانا برای ایجاد قراردادهای هوشمند و سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAO) بهینه سازی شده اند، بیتکوین تک وظیفه ای باقیمانده است.
با کاربردی تر شدن رمزارزهای دیگر و مشکل مصرف بالای انرژی، بیتکوین مانند فناوری که در خطر جدی منسوخشدن است، بهنظر می رسد. میتوان گفت تسلط بیتکوین بر اکوسیستم ارزهای دیجیتال رو به زوال است؛ بنابراین تئوری سهام فناوری برای پیشبینی ارزش بیتکوین در آینده دچار ایراداتی است. همانطور که مردم بازارهای جدیدی را در حوزه کریپتو توسعه میدهند، از بیتکوین استفاده بیشتری خواهد شد، اما از آنجایی که سایر رمزارزها از نظر فناوری بهتر و بهینه تر میشوند و بیتکوین اینطور نیست، امکان دارد توسط رقبا از بازار خارج شود.
البته نباید از ویژگی دیگر بیتکوین که ممکن است به ثبات حضور آن در بازار کمک کند، غافل شد: ارزشی که بیتکوین بهعنوان ابزار بازاریابی و برندینگ برای اکوسیستم کریپتو دارد. اتریوم و سولانا برای افکار عمومی عجیب و پیچیده هستند. اینجاست که تصویر برند بیت کوین: «پولی که بهراحتی می توانید خرج کنید و در طول زمان ارزش آن افزایش می یابد» برای بسیاری از مردم جذابیت دارد، حتی اگر ایده اشتباهی باشد.
بیت کوین به مثابه دروازه عصر رمزنگاری، همه نظریه های قبلی را بههم پیوند میدهد. فکر بیتکوین بهعنوان آینده پول و طلای دیجیتال، توجه مردم را به بازار کریپتو جلب میکند. در ادامه راه افراد با فناوریهای رمزنگاری جدیدی مانند ICO و DeFi و هر آنچه که در web3 وعده داده میشود، آشنا میشوند. از آنجایی که میتوان تصور کرد همواره در سبد پرتفولیو تازه واردان سهمی متعلق به بیتکوین بهعنوان یکی از ارزهای اصلی است؛ روند منسوخشدن بیتکوین به کندی صورت می پذیرد. اگر بر مبنای این استدلال آینده بیتکوین را بتوان حدس زد، مهمترین عامل تعیین کننده آینده بیتکوین بهعنوان یک دارایی مالی با ارزش، میزان نوآوری های جدید در عرصه بلاک چین است.