عدالت برای میرسلیم! / همه پدران این سرزمین، قدرت رهانیدن فرزندشان از زندان بخاطر «افسردگی» و «گریان» بودن را دارند؟
کانال آهستان نوشت: کاش آقای میرسلیم که همه مشکلات جسمی و روحی پسرش را برای توجیه جرم و اتهامش ردیف میکند، همین دلرحمی و ریشهیابی و آسیبشناسی را برای فرزندان مردم هم میداشت و علل عصبانیت و خشونت آنها را هم درک میکرد. کاش زندگی همین جوانانی را که به اتهام قتل منتظر اعدامند، بررسی میکرد و دلایل و ریشههای اعتراض آنها را هم میفهمید
- میرسلیم، 23 آذر 1401:
- میرسلیم، 27 تیرماه بعد از افشای خبر بازداشت پسرش:
من به عنوان یک پدر، حرف میرسلیم را میفهمم اما سوال این است که آیا همه پدران این سرزمین، مانند او این قدرت و فرصت و شانس و اقبال را دارند که به قوه قضاییه بگویند پسرمان در زندان افسرده و ناراحت و گریان است و مستحق بخشش؟!
میرسلیم فقط یک مورد از مسوولانی است که در سالهای اخیر زندگی آنها و فرزندانشان در داخل و خارج کشور، رسانهای شدهاست. مسوولانی که در خطابه و سخنرانی، مردم را به مقاومت و ایستادگی و سبک زندگی اسلامی دعوت میکنند اما گاهی فیلم و عکس و خبری از سبک زندگی آنها منتشر میشود که مغایر و مخالف با شعارها و ادعاهایشان است. در اینصورت آیا مردم حق دارند که ناراحت و ناراضی شوند؟ آیا جوانان حق دارند که ناامید و افسرده شوند و نتیجه بگیرند که در ایران، جایگاهی ندارند؟ آیا احساس تحقیر و تبعیض نمیتواند باعث خشم و عصبانیت شود؟ پاسخ این سوال را باید با نگاه روانشناسی و جامعهشناسی داد، نه صرفا امنیتی. آنها که دنبال راهحل امنیتی برای حل مسایل جامعه هستند، طبعا با حرفم مخالفند اما آنها که از جنبههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به جامعه نگاه میکنند، احتمالا موافقند که تبعیض و احساس تبعیض یکی از مهمترین عوامل نارضایتی و ناامیدی و خشم مردم است. (برخورد متفاوت با دو خانم باحجاب و بیحجاب در اتوبوس یادتان هست؟) مردم این معیارهای دوگانه را میبینند و زندگی خود را با زندگی مقامات کشور مقایسه میکنند. این مقایسه صرفا مقایسه وضعیت مادی و معیشتی نیست، بلکه مسایل ذهنی و روانی و مفاهیمی چون آزادی و برابری و اختیار و انتخاب و حق و حقوق شهروندی و سبک زندگی... مهمترین بخش این مقایسه است. کاش آقای میرسلیم که همه مشکلات جسمی و روحی پسرش را برای توجیه جرم و اتهامش ردیف میکند، همین دلرحمی و ریشهیابی و آسیبشناسی را برای فرزندان مردم هم میداشت و علل عصبانیت و خشونت آنها را هم درک میکرد. کاش زندگی همین جوانانی را که به اتهام قتل منتظر اعدامند، بررسی میکرد و دلایل و ریشههای اعتراض آنها را هم میفهمید. کاش لااقل حالا که به منطق حکمرانی جدید علاقه ندارد، به احادیث امام علی در خصوص عدالت توجه میکرد: عدالت، زندگی است. عدالت برترین سیاست است. عدالت، فضیلتِ فرمانروا است. عدالت، حفاظ دولتهاست. عدالت، مردم را اصلاح میکند و مایه اصلاح و سامان یافتن رعیت است. عدالت، رشتهی نظامبخش فرمانروایی است. عدالتِ فرمانروا، بهتر از فراخی و حاصلخیزی زمانه است. عدالت پیشه کن تا [همچنان] حکومت کنی. سیاستِ دادگرانه سه چیز است: نرمیِ توأم با دوراندیشی، عدالت کامل و احسان همراه با میانهروی. بیشتر بخوانید: 2121 کد خبر 1707454