عزاداری ایرانیان در کربلا با یاد شهدای مظلوم غزه + فیلم
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مراسم روضه هفتگی موکب محبان علی بن ابیطالب (ع) در بینالحرمین کربلای معلی شب گذشته پنجشنبه 20 مهرماه با حضور زائران ایرانی با سخنرانی حجتالاسلام سیدمهدی طباطبایی و مرثیهخوانی سیدمجید بنیفاطمه، جواد حقیقت، سجاد محمدی و فریدون کریمپور برگزار شد.
یاد شهدای مظلوم فلسطین در بینالحرمین
در ابتدای این مراسم فریدون کریمپور مداح اهل بیت (ع) و روضهخوان شبهای جمعه کربلا، یادی از درگذشتگان و شهدای فلسطین و درگذشتگان زلزله افغانستان اظهارداشت: امشب به روایتی عاشورای شمسی است که توفیق شده است تا ما در کربلای معلی حضور داشته باشیم. رژیم صهیونیستی سالها به فلسطینیها ظلم کرده اس، حال که گروههای مقاومت بعد از 70 سال عملیاتی داشتند، این ستمگران صدای ما مظلوم هستیم بلند کردهاند. باید دعا کنیم که صاحب اصلی این زمان ظهور کند.
او سپس به رسم این مراسم هفتگی دعای سلامتی امام زمان (عج) را با حضور زائران ایرانی زمزمه کرد. بعد به سخن با امام زمان (عج) پرداخت و روضه خواند.
رو مگیر از من که دل کندن نمیآید به تو
کریمپور سپس این ابیات را از شعر حسن لطفی خواند:
برای بار غمت شانهای خم آوردم بگیر دست مرا، جان تو کم آوردم
مرا به جمع گدایان خویش مهمان کن بگو به مادرتان جنس در هم آوردم
او سپس از اینجا وارد روضه حضرت زهرا (س) شد و این شعر را از حسن لطفی خواند:
رو مگیر از من که دل کندن نمیآید به تو بی محلی با علی اصلا نمیآید به تو قدر نُه سال است با نان علی سر کردهای رفتن ای زخمی بدون من نمیآید به تو لااقل چیزی بخور تا بچهها نانی خورند آب رفتی بسکه، پیراهن نمیآید به تو سرفههای تو ضرر دارد به زخم پهلویت ای شکسته، سُرخی دامن نمیآید به تو خانهام آتش گرفت و در شکست و ریختند مثل اینکه خانه ایمن نمیآید به تو تا چهل تن گِردِ من بودند اما آمدی باخودم گفتم زمین خوردن نمیآید به تو میزدند و هیچ کس آنجا طرفدارت نبود خندههای آنهمه دشمن نمیآید به تو بشکند دست همانیکه نمازت را شکست این قنوت این درد در گردن نمیآید به تو جای آن چادرنمازی که دل از ما میربود ای جوانم این کفن اصلا نمیآید به تو
روضهخوانی فریدون کریمپور
دوستت دارم حسین
بخشی بعدی این مراسم، روضهخوانی سیدمجید بنیفاطمه بود. او ابتدا از جمعیت خواست تا سلامی به سیدالشهدا (ع) دهند و گفت: مدتها در خانه و در ایران از دور سلام میدادیم و آرزو داشتیم که یک شب جمعه کربلا باشیم و امروز این امر محقق شده است، قدر بدانید.
بنیفاطمه روضه خود را با این زمزمه آغاز کرد و خواند:
روی قلب خود نوشتم، دوستت دارم حسین ای تمام سرنوشتم، دوستت دارم حسین
تا نفس در سینه دارم، دوستت دارم حسین با همه ایل و تبارم، دوستت دارم حسین
عشق تو راز سعادت، دوستت دارم حسین گفتهام قبل از ولادت، دوستت دارم حسین
ای تمام آرزویم، دوستت دارم حسین روز محشر هم بگویم، دوستت دارم حسین
هرچه هستم هرچه بودم،دوستت دارم حسین خواندهام بین سجودم، دوستت دارم حسین
تا همیشه عاشقانه، دوستت دارم حسین با بهانه بیبهانه، دوستت دارم حسین
او سپس به غزه و فلسطین اشاره کرد و گفت: در رسانهها میبینیم که این روزها افراد در غزه مظلومانه کشته میشوند. وقتی اینها را میبینید بگویید صلی الله علیک یااباعبدالله. سپس او شروع به روضهخوانی کرد و این اشعار را خواند:
شبهای جمعه فاطمه با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد نور دو عین من چه شد
روضهخوانی سیدمجید بنیفاطمه
قیام میکنم قیام میکنم / برسم شام کارو تمام میکنم
در بخش دیگر این مراسم جواد حقیقت به روضهخوانی برای حضرت زهرا (س) پرداخت. سپس سجاد محمدی به نوحهخوانی پرداخت، او این نوحه را خواند:
به یادتم همیشه رفیق تشنه من تو تشنه بودی سیراب بودن حتی اسبای دشمن
گرسنگی کشیدی کسی محل نمیداد نوشته تو لُهوف با صورت آقام رو زمین افتاد
ای بمیره نوکرت تو رو میزدن تو گودال جلو چشم مادرت
ای بمیره نوکرت داره از دست میره تو خیمه رقیه دخترت
آه میگن بد زدنت مرکبا با نعل تازه رد شدن از بدنت
آه میگن بد زدنت یکیشونم فرو کرده نیزه رو تو دهنت آه حسین، آه حسین... برهنه بین گودال تنت رو میکشیدن صدای جیغ دخترهاتو دیگه همه شنیدن
سَنانِ بی مروت غرور تو رو لِه کرد لگد به پهلوهات هی میزد همین اَخنَسِ نامرد
آه سرت رو میبُرید صدا نالههای مادر تو رو نمیشنید
آه سرت رو میبُرید دست و پا میزدی هیچکسی به دادت نرسید
وای که کُنده خنجرش شاهِ زیر دست و پا آخه کی میشه باورش
وای که کُنده خنجرش خیلی محکم میزنه تو ضربههای آخرش وای حسین وای حسین...
او سپس این نوحه را خواند:
قیام میکنم قیام میکنم برسم شام کارو تمام میکنم
به شاه نجف سلام میکنم خوابُ به چشم عدو حرام میکنم
من زینبم عقیده من آزادگی من اسوه مقاومت و ایستادگی شمشیر اگر دهند، بجنگم به سادگی باذوالفقار، نسبت من خانوادگی
عقیله منم، عقیله منم به عالم سیده جلیله منم
قدم میزنم، قدم میزنم به نیابت عباس عَلَم میزنم
عجب صحنهای، رقم میزنم تخت و کاخ یزیدو بهم میزنم
حق میدهم یزید که اینگونه تب کند خُب زن ندیده بود، مبارز طلب کند
عباس اگر که نیست عدو را ادب کند زینب که هست کار امیر عرب کند
علمدار منم، علمدار منم ابوفاضل اگه نیست سپهدار منم
من از کربلا، شدم مرتضی عقب ننشستم و یعنی کرار منم سیدتی یا زینب
نوحهخوانی سجاد محمدی در بینالحرمین
انبیا دست توسل بر عبایش داشتند
سیدمجید بنیفاطمه سپس در این مراسم به مدحخوانی برای امیرالمومنین (ع) خواند. او این شعر را از علیاکبر لطیفیان خواند:
گاه شد مظهر خدا و گاه شد مظهر علی من علی را در خدا دیدم، خدا را در علی
روز اول از خودش یک نور واحد خلق کرد نیم آن شد مصطفی و نیمه دیگر علی
این سر قرآن علی و آن سر قرآن علی حق کتابی را فرستاده است سر تا سر علی
می نویسم از ازل ظاهر علی باطن علی می نویسم تا ابد اول علی آخر علی
ظاهرش این بود در معراج، الله و رسول بود اما باطناً، الله، پیغمبر، علی
او خودش جای خودش، نامش چنان مشکل گشاست که شفاعت می کند فردای محشر هر علی
یا ابا آدم! ابا شبر! ابا زینب! علی! همسر زهرا علی، داماد پیغمبر علی
شهریار و شهسوار و بنده پروردگار حضرت دلدل سوار و خواجه قنبر علی
انبیا دست توسل بر عبایش داشتند انبیا هرچند بالایند، بالاتر علی
گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف می دمد خورشید از چاک گریبان نجف
سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره ای عرش هم باشیم اگر، هستیم مهمان نجف
دورتا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست می شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف
آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ وقت من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف
نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف
به قنوت ما نمی آید عقیق هیچ جا می خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف
ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم سر به قربان مدینه، جان به قربان نجف
رزق آب و نان ما دست حسین است و علی سال ها خوردیم آب کربلا، نان نجف
او سپس به روضهخوانی پرداخت. بنیفاطمه در پایان برای موفقیت و پیروزی مردم غزه و تسلی دردهای آنان و مردم افغانستان دعا کرد.
مدح امیرالمومنین (ع) و دعا برای پیروزی غزه توسط سیدمجید بنیفاطمه
پایان پیام /