علیرضا بیرانوند و درد «بیبراری»
وقتی همین نهاد در سالهای گذشته چند جایزه به ایران داد هم همین حرفها را زدیم؟ نکند آن موقع فدراسیون فوتبال ایران پول و رشوه داد؟ یا آن زمان فرشتههای عادل و پاکدست مسئول انتخاب بهترینها بودند؟
عصرایران؛ احسان محمدی - سهم ما این بار از جوایز بهترینهای آسیا «نگاه شد». زل زدیم به جایزه گرفتن دیگران. مثل همیشه باز قصه «حق ما رو خوردن»، «توطئه و لابی بود»، «اینا با ما خوب نیستن»، «تا مثل عربهای خلیجفارس پول ندیم جایزه نمیگیریم»، «کنفدراسیون فوتبال آسیا فاسده»، «چیزی از ارزشهای ما کم نشد» و... را تکرار کردیم اما باز هم به ما جایزه ندادند!
در اینکه نهادهایی مثل فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا از سلامت برخوردار نیستند کسی شک ندارد. در اینکه نیاز به لابی و چانه زنی هست شکی نیست، در اینکه ما مدیران صاحب نفوذ اندکی در آسیا داریم شکی نیست، در اینکه «علیرضا بیرانوند» تقریبا تنها بود شکی نیست اما جایی که ثروت، شهرت و قدرت نفوذ اینطور کنار هم قرار بگیرند حتما فساد شکل میگیرد اما وقتی همین نهاد در سالهای گذشته چند جایزه به ایران داد هم همین حرفها را زدیم؟ نکند آن موقع فدراسیون فوتبال ایران پول و رشوه داد؟ یا آن زمان فرشتههای عادل و پاکدست مسئول انتخاب بهترینها بودند؟
میگویند اولین شرط حل هر مشکلی «پذیرش» است. اینکه بپذیریم مشکلی هست. این دست حاشا کردنها در همه ابعاد نشان میدهد ما همیشه دنبال عامل بیرونی هستیم که مشکلات را گردنش بیندازیم و خیالمان راحت شود که ما خوبیم و دیگران با توطئه و بد طینتی قصد ندارند اجازه بدهند جایزه بگیریم. این یعنی افتادن در دور باطلی که نهایت ندارد.
علیرضا بیرانوند یک ستاره تمام عیار در فوتبال آسیاست. بازیکنی که زندگیاش بیشتر به یک فیلم سینمایی هالیوددی - بالیوودی شباهت دارد. نیازی به تعریف و تمجید ندارد، عملکردش نشان میدهد که چه الماسی داریم اما او متولد 1371 است. سالی که پاس قهرمان باشگاههای آسیا شد! از آن سال تا امروز هیچ تیم باشگاهی از ایران جام باشگاهها را فتح نکرده است. تیمملی ایران هم آخرین بار در سال 1355 قهرمان جام ملتهای آسیا شده است. سه سال قبل از آنکه پدر علیرضا بیرانوند به دنیا بیاید! (طبق کارت ملی پدر بیرانوند متولد 1358 است). چرا انتظار داریم وقتی در باشگاهها و جام ملتها عنوان کسب نمیکنیم جایزه بهترین بازیکن آسیا را به ما بدهند؟ حق دیگران نیست که این عناوین را به دست آوردهاند؟
در سالهای گذشته علی دایی، خداداد عزیزی، مهدی مهدوی کیا و علی کریمی از ایران این جایزه را بردهاند. بازیکنانی که در عصر خودشان هیولا بودند. درست مثل ماجد عبدالله، کیم جو سونگ، هیدتوشی ناکاتا، کازیوشی میورا، سرور جپاروف، احمد راضی و... که کسی نمیتوانست بر کیفیت آنها چشم بپوشد.
یادمان نرود که از سال 2011 به دلیل عدم استقبال بازیکنان شاغل در لیگهای اروپایی و آمریکایی از مراسم بهترینهای آسیا؛ کنفدراسیون فوتبال آسیا بخش جایزه مرد سال آسیا را را به دو بخش بهترین فوتبالیست آسیایی شاغل در لیگهای آسیایی و بهترین فوتبالیست آسیایی شاغل در لیگهای غیر آسیایی تقسیم کرد که از نظر اهمیت جایزه بهترین بازیکن شاغل در لیگهای آسیایی به دلیل حضور برندگان جایزه در مراسم و دریافت جایزه خود از اهمیت بالاتری برخوردار است ولی گویای تمام حقیقت نیست.
بر اساس همین سیاست عجیب ستارههایی مثل شینجی کاگاوا (منچستریونایتد)، یوتو ناگاتومو (اینترمیلان)، مایل جدینیاک(کرستال پالاس)، سون هیونگ مین (تاتنهام)، شینجی اوکازاکی (لسترسیتی) و ماکوتو هاسبه (اینتراخت فرانگفورت) هنوز «بهترین بازیکن فوتبال آسیا» نشدهاند و جایزه حاشیهای «بهترین بازیکن شاغل در لیگهای غیرآسیایی» را به دست آوردهاند. یعنی اکرم عفیفکه امسال بهترین بازیکن فوتبال آسیا لقب گرفت از بهترینهای آسیا که در اروپا توپ میزنند نادیده بهتر است؟ واقعا این جایزه معتبر است؟ یعنی الان اکرم عفیف «بهترین بازیکن فوتبال قاره» است؟!
آخرین باری که ما این جایزه پر وسوسه را به دست آوردیم 2004 با علی کریمی بود. او بالاتر از علا هبیل بازیکن بحرین و شنسوکه ناکامورای ژاپنی که برای رجینا توپ میزد ایستاد. در واقع تا قبل از 2011 این جایزه واقعیتر بود و برندگان میتوانند ادعا کنند که واقعا بهترین بازیکن قارع بودند. احتمالا کسانی میگویند که چون دستمان به گوشت نرسیده حالا بهانه میآوریم «بو» میدهد.
علیرضا بیرانوند تنها دروازه بان ایرانی است که خودش را تا این مرحله بالا کشیده، اگر خطا نکنم هرگز نام هیچ دروازهبانی در میان سه گزینه نهایی بهترین بازیکن آسیا قرار نگرفته است، از این اتفاق باید خوشحال بود و او را تحسین کرد اما اگر جایزه میخواهیم به جای بهانهجویی و متهم کردن این و آن، باید در لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا و جام ملتها قهرمان شویم. علیرضا بیرانوند این جایزه را به دست نیاورد چون به تنهایی نمیتوانست پرسپولیس و ایران را قهرمان کند.
* «بیبراری» اصطلاحی است که لر زبانها وقتی از تنهایی و بیکسی به تنگ میآیند به زبان میآورند. معادل بیبرادری.
لینک کوتاه: asriran.com/002wUx