غایب جدول خاموشی صنایع

ناترازی انرژی و قطعیهای مکرر برق در ایران، تولید صنعتی و امنیت اقتصادی کشور را با چالشهای جدی مواجه کرده است. بر اساس اعلام توانیر، صنایع مستقر در شهرکهای صنعتی حداقل دو روز در هفته و سایر بنگاههای تولیدی و خانوارها با خاموشی روزانه به مدت دو ساعت مواجه هستند. اما نکته قابلتوجه آن است که، شیوه توزیع یکنواخت خاموشیها بدون توجه به اهمیت استراتژیک و اقتصادی صنایع، بهرهوری تولید...
کارشناسان فنی حوزه برق معتقدند خاموشیهای گسترده، توان تولید را بهشدت تضعیف کرده و بهدلیل فقدان زیرساختهای هوشمند، امکان اجرای خاموشیهای انتخابی و نظام اولویتبندیشده جامع در شرایط فعلی بسیار دشوار است. اما مدیریت خاموشی در بخش صنعت امری ممکن و به مراتب آسانتر از مدیریت تقاضا بخش شهری است. شواهد نشان میدهد حتی در صورت آغاز فوری نصب تجهیزات هوشمند، پیادهسازی کامل این طرح، فرآیندی زمانبر است.
در کوتاهمدت و فارغ از کارخانههای مستقر در شهرکهای صنعتی یا مناطق حاشیهای، یکی از راهکارهای مطرح برای مدیریت بهینه خاموشیها در سطح شهر، پرهیز از قطع برق بنگاههای اقتصادی است که به تولید کالاهای اساسی و مورد نیاز شهروندان مشغول هستند. در شرایطی که تحریمهای خارجی و نااطمینانیهای سیاسی - اقتصادی، توسعه بلندمدت ظرفیت تولید برق از طریق ساخت نیروگاههای حرارتی، سیکل ترکیبی یا تجدیدپذیر را دشوار کرده، کارشناسان بر ضرورت اتخاذ تاکتیکهای کوتاهمدت برای اولویتبندی اصولی و بر پایه توافق طرفین تاکید دارند تا با حفظ حداکثر سطح تولید، امنیت اقتصادی و ملی کشور تضمین شود.
در همین راستا «دنیایاقتصاد» در گفتوگو باهاشم اورعی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، به بررسی اهمیت تامین برق صنایع در مسیر توسعه اقتصادی پرداخته است. اورعی با اشاره به وضعیت اقتصاد کشور، تاکید کرد که توجه جدی به بخش صنعت باید در اولویت سیاستگذاریها قرار گیرد.
او با تشریح اجزای تشکیلدهنده تولید ناخالص داخلی، تامین پایدار انرژی الکتریکی را چالش اساسی رشد صنعتی کشور دانست. همچنین بر لزوم بازنگری در سیاستهای فعلی مدیریت خاموشی بخش صنعت تاکید کرد. اورعی وضعیت کنونی اقتصاد ایران را شکننده دانست و «عدم رشد اقتصادی کافی» را معضل اصلی کشور معرفی کرد. به گفته این استاد دانشگاه، بخش کشاورزی به دلیل کمبود آب، فناوری قدیمی و الگوی نامناسب کشت، بخش خدمات به دلیل قطع ارتباط با بازارهای جهانی و ضعف در صنعت گردشگری و بخش نفت و گاز به دلیل کاهش تقاضای جهانی و کمبود سرمایهگذاری در داخل، نمیتوانند محور توسعه کشور در سالهای آینده باشند. در مقابل، بخش صنعت ایران که دارای دو ویژگی بالقوه، یعنی عمق بالا و نیروی کار جوان و تحصیلکرده است، تنها گزینه قابل اتکا برای رشد اقتصادی به حساب میآید. البته این امر مشروط بر این است که چالش تامین برق صنعت حل شود.
اورعی با تاکید بر محدودیت در تامین برق مورد نیاز صنایع، اظهار کرد: «در شرایطی که عرضه برق با محدودیت مواجه است، منطق اقتصادی ایجاب میکند سهم کمتری از خاموشی به بخشهای مولد اختصاص دادهشود؛ این ضرورت به آن دلیل است که صنایع تولیدکننده کالاهای اساسی و استراتژیک، کمتر محتمل آسیب شوند.» به گفته او، قطعی برق در بخش صنعتی از پنج سال گذشته آغاز و منجر به کاهش تولید شده است. اما اکنون این فشار بهتدریج به خانوار نیز منتقل شده و از سال گذشته مردم، خاموشیها را بیش از پیش احساس میکنند.
ضرورت اولویتبندی صنایع
اورعی با انتقاد از توزیع یکنواخت خاموشیها در صنایع، خاطرنشان کرد: «از لحاظ اقتصادی، اعمال خاموشی یکسان برای کارخانهای که کالای استراتژیک تولید میکند و واحدی که محصولات غیراساسی تولید میکند غیرمنطقی است. از سوی دیگر این اتفاق میتواند امنیت ملی را با چالش مواجه کند.» او تاکید کرد که اعمال خاموشیها بدون در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی، زمانبندی خاموشیها و اهمیت اقتصادی صنایع انجام میشود و این امر به ضرر اقتصاد کشور است.
او برای عبور از این وضعیت، پیشنهاد داد با اجرای یک طرح پژوهشی جامع، صنایع کشور بر اساس شاخصهایی همچون میزان مصرف برق، سهم در تولید ناخالص داخلی، موقعیت جغرافیایی و اهمیت استراتژیک، طبقهبندی شوند. اورعی در همین زمینه گفت: « با تعریف شاخصهایی مانند «ضریب امنیت» یا «ضریب رفاه»، میتوان یک نظام برای اولویتبندی مصرفکنندگان برق طراحی کرد تا در شرایط بحرانی، خاموشیها از صنایعی آغاز شود که از نظر این ضرایب، در سطح پایینتری قرار دارند.» این فرآیند مستلزم بهینهسازی بر پایه یک تابع هدف برای بیشینهسازی درآمد اقتصادی کشور است، که در مراحل بعد، محدودیتهایی نظیر زمان، موقعیت جغرافیایی و ظرفیت تولید برق به عنوان قیود بر این تابع اعمال شود.
این استاد دانشگاه بر لزوم مدیریت علمی و کارشناسی شده طرف تقاضا تاکید کرد و افزود: «مدیریت تقاضا به معنای فشار بر مصرفکننده نیست. سیاستگذاران باید از طریق ایجاد توافقی دوجانبه میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان برق، به یک برنامه منسجم و قابل اجرا دست یابند.» به گفته او، توافق ذکر شده، باید بر اساس تحلیل دقیق الگوهای مصرف صنایع، زمانبندی مصرف و محدودیتهای مصرفکنندگان برق شکل بگیرد. به عنوان مثال، باید بررسی شود که کدام صنایع در چه ساعاتی بیشترین مصرف را دارند و حساسیت آنها به زمانبندی خاموشیها چگونه است.
اهمیت توافق دو طرفه
اورعی با انتقاد از شیوه عمودی سیاستگذاری اظهار کرد: «تصمیمگیری بر اساس الگوی مصرفی که تامینکننده برق تعیین کرده، راهکار درست نیست. این رویکرد نهتنها به صنایع آسیب میزند، بلکه اعتماد عمومی را نیز تضعیف میکند.» به اعتقاد این کارشناس، یک نظام قیمتگذاری مناسب میتواند مدیریت تقاضا را در بخشهای صنعتی و خانگی بهبود بخشد و فشار روی مصرفکنندگان را کاهش دهد. او در همین راستا افزود: «در صورت تدوین فهرست اولویتبندی صنایع بر پایه اهمیت استراتژیک و اقتصادی، این امکان فراهم میشود که با بهرهگیری از سیاستهای تشویقی و نظام قیمتگذاری اصولی، مصرف برق در بخشهای خانگی و صنعتی به شکل بهینهتری مدیریت شود.»
این استاد دانشگاه در پایان هشدار داد که بدون اصلاح سیاستهای انرژی، روند توسعه صنعتی با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد. اجرای یک نظام اولویتبندی علمی و مبتنی بر توافق دوجانبه، نهتنها میتواند اثرات منفی خاموشیها را کاهش دهد، بلکه نقش موثری در ارتقای بهرهوری و حفظ امنیت اقتصادی کشور ایفا خواهد کرد.
موانع فنی در مسیر خاموشی هوشمند
موانع فنی طرح اولویتبندی صنایع، چالش دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد.«دنیای اقتصاد» در گفتوگو با رسول قسمت، سرپرست پیشین شرکت برق منطقهای تهران، به بررسی ابعاد فنی و امکانسنجی طراحی و اجرای یک سیستم هوشمند مشترک در سطح صنعت و بخش خانگی پرداخته است. او با تشریح وضعیت فعلی زیرساختهای شبکه برق کشور، تصریح کرد که در حال حاضر امکان راهاندازی یک سیستم هوشمند فراگیر برای اعمال خاموشیهای هدفمند و اولویتبندیشده در بخش خانگی و شهری وجود ندارد. با این حال، او تاکید کرد که در بخش صنعتی، در صورت همراهی سیاستگذاران و فعالان صنعت، اجرای سیستمی برای بهینهسازی خاموشیها این بخش، قابل تحقق است.
قسمت با اشاره به ساختار فنی شبکه بیانکرد: «در چارچوب سیستم فعلی، تنها امکان شناسایی و تفکیک مدارهای دارای اولویت، نظیر بیمارستانها که مستقیما با حفظ جان انسانها در ارتباطاند و برخی مراکز مهم و حساس سیاسی و اقتصادی، وجود دارد. در این شرایط در هنگام خاموشیها و قطع برق مشترکین، مدار تغذیه این نوع مراکز قطع نمیشوند و به همین دلیل است که برخی مناطق تهران و یا سایر شهرهای کشور هیچگاه خاموشی را تجربه نمیکنند. بنابراین و در حال حاضر در سطح شهری امکان تفکیک خاموشیها بر اساس اولویتهای انتخابی بهصورت هوشمند وجود ندارد. حتی در شبکه توزیع نیز اجرای این طرح با توجه به محدودیتهای موجود پیچیدگیهای بسیاری دارد.»
بر اساس اظهارات قسمت، با توجه به سهم خاموشیهای مشترکین شهری به میزان 2 ساعت در روز، نیاز به چندین هزار مورد عملیات کلیدزنی بهصورت دستی و یا از راه دور است که بسیار زمانبر بوده و به همین جهت و برای کاهش زمان و تعداد عملیات کلیدزنی، نسبت به قطع و خروج ترانسفورماتورها اقدام میگردد که در این حالت امکان انتخاب عدم قطع برخی مشترکین محدودتر میشود. وی همچنین تاکید کرد: با این حال، در مناطق صنعتی انجام این کار سادهتر است زیرا نوع بار مشترکین روی هر «فیدر» (مدار تغذیه) مشخص است و تعداد مشترکین تغذیه شونده از هر فیدر نیز محدود و کاملا مشخص است و به راحتی میتوان نسبت به انتخاب قطع و یا عدم قطع هر یک اقدام نمود.
حمایت از صنایع مولد
این کارشناس حوزه برق درباره آسیب خاموشیها به بخش تولید گفت: «در حال حاضر قطعی دو روزه یا حتی سه روزه در برخی شهرکهای صنعتی رمق تولید را گرفته است. سایر مناطق صنعتی که بهطور پراکنده در مناطق مختلف شهری هستند نیز وضعیتی مشابه دارند. برای اجرای سیستم قطعی برق بر اساس اولویت، باید تجهیزات و کنتورهای هوشمند در پستهای برق، بنگاهها و کارخانههای صنعتی نصب شود؛ تجهیزاتی که امکان پایش و کنترل از راه دور را برای مسوولان صنعت برق فراهم کند. اما این کار بسیار زمانبر و پرهزینه است و متاسفانه با وجود هشدارهایی که بیش از ده سال پیش داده شده، وزارتخانه و نهادهای ذیربط اقدام موثری در این زمینه انجام ندادهاند.»
قسمت تاکید کرد: «با توجه به محدودیتهای موجود امکان اجرای کامل این مدل در کوتاهمدت در داخل کشور وجود ندارد.» او درباره تصمیمگیری برای تامین برق صنایع مولد توضیح داد: «این دغدغه وجود دارد که تولید کالاهای اساسی در کشور بدلیل قطع برق دچار مشکل شود، اما انتخاب صنایع مشمول این حمایت نیز اهمیت زیادی دارد. یک تناقض مهم این است که صنایعی که برخی کالاهای مهم و اساسی را تولید میکنند، غالبا مصرف انرژی بیشتری نیز دارند. بهطور مثال صنعت سیمان یا فولاد که قطع برق این صنایع روی قیمت بسیاری از بخشهای دیگر تاثیرگذارند، مصرف برق بسیار بالایی دارند.»
او ادامه داد: «انتخاب بین انواع صنایع و کارخانهها موضوعی بسیار حساس است، زیرا اجرای نادرست و غیراصولی این طرح میتواند به تبعیض و حتی ایجاد فضا برای رانتجویی منجر شود. فعلا راهحلی که میتوان به صورت کوتاهمدت اجرا کرد، آن است که برق کارخانههایی که کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم را تولید میکنند، به صورت دستی قطع نشود یا کمتر مشمول خاموشی شوند.»
قسمت در پایان با تاکید بر اهمیت هوشمندسازی شبکه برق کشور گفت: «نگاه تصمیمگیران باید توسعه محور باشد. گرچه توسعه زیرساختها فرآیندی زمانبر و پرهزینه است، اما در نهایت هرچه شبکه توزیع برق هوشمندتر باشد، بهرهبرداری از آن سادهتر، دقیقتر و کارآمدتر خواهد بود.»

