فتنه چریکی؛ به بهانه گم شدن رای

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "راه آرمان" تاریخ ایران اسلامی همیشه و در همه زمان ها درگیر حوادثی بوده است که برخی افراد و جریانات بعد از انقلاب مدعی سهم خواهی بودند و برای رسیدن به این سهم از ایجاد انقلاب را به شیوه های مختلف بیان کرده و در این مسیر افراد زیادی بودند که چون مشی و مسیر این افراد و جریانات را به صورت شفاف نمی دانسته و درک و بصیرت نداشته ضمن اینکه از پشت پرده رفتارهای ظاهری آنها خبر نداشته اند، فریب خورده و برایشان میدان داری کرده اند.

البته در این میدان داری ها همیشه سلبریتی های داخلی نقش ویژه و لیدری را بازی کرده اند، ضمن اینکه در این آشوب فتنه انگیزی سال 88 کسانی که خود زمانی کشور را سکان داری می کردند و در مسیر رو به جلو هدایت می کردند، رمز تغلب را بر زبان رانده و سکان دار جریان فتنه ای شدند که کشور را متحمل خسارت ریالی 300 هزار میلیاردی کرده و موجب بستن قطعنامه ای برای فلج کردن اقتصاد ایران درست در بهار 89 شدند که هنوز آثار آن بر ایران خود را نشان می دهد.

رای ما رو پس بدید، رمز فتنه 88

شاید کمتر کسی رمز فتنه 88 را از خاطر برده باشد" رای ما رو پس بدید" این شعار با اولین کنفرانس خبری یک مدعی انتخابات ریاست جمهوری درست زمانی که هنوز آرا به طور کامل شمرده نشده بودند به اصلاح امروزی ها ترند شد. ماجرا از روز 22 خرداد 88 شروع شد، زمانی که میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نتوانست بر حریف خود یعنی محمود احمدی نژاد غلبه کند که از همان ابتدا شروع به جوسازی هایی علیه کلیات و اصل انتخابات کرد. موسوی با برگزاری کنفرانس خبری در شب انتخابات و بیان پیروزی خود با قاطعیت آرا استارت فتنه سازی خود را به صورت رسمی کلید زد په اینکه این امر در هچ زمانی حتی در دوران نخست وزیری خود این فرد مرسوم و قانونی نبوده است. موسوی معتقد بود که در انتخابات 88 از سوی دولت وقت که رئیس دولت نیز خود کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بوده تقلب صورت گرفته است در حالی که این رویه نیز مرسوم است و در دوران ایت الله هاشمی رفسنجانی و خاتمی این امر به همین صورت انجام شده بود و امر جدیدی نبود که دولتی که برگزار کننده انتخابات است خودش هم درخواست کاندیداتوری بدهد. موسوی درست شب قبل از اعلام رسمی اراء کاندیداها به صورت رسمی در کنفرانسی خبری خود را رئیس جمهور معرفی می کند در حالی که هنوز صندوق ها در حال شمارش و امار صدر نشینی رقیب وی با اختلاف 20 میلیونی چیز دیگری را نشان می داد، این موضوع کم کم جدی تر شد تا زمانی که به کف خیابان ها و در بین طرفداران دو طرف کشیده شد.

برشی از کتاب فتنه تغلب در سال 88

علی آقا محمدی وزیر اطلاعات دولت در سال 88 در فصل اول کتاب فتنه تغلب از شکل گیری فتنه روایتی بیان کرده است که در ذیل بیان شده است؛ من به صورت خود خواسته تصمیم گرفتم برای حل موضوع به دیدار موسوی بروم. بعد از دیدار در خواست ارائه طرحی برای اعتراض قانونی به موسوی دادم اما موسوی من را به دو نماینده اش حشمتی و لاری نجفی معرفی کرد و گفت: با این دو نفر طرحی که دارید را در جهت بررسی اعتراض بنده در میان بگذارید.(فتنه تغلب نویسنده: غفاری). من از بیت رهبری اجازه گرفتم تا برای اجرای طرحی که در آن 5 روز مهلت داده شود و رئیس جمهور منتخب معرفی نشود و 20 درصد صندوق ها و ارا بازشماری شوند و موضوع دست خط در ته برگ ها و اطلاعات شناسنامه با ته برگ ها هم بررسی کنیم، که مورد موافقت واقع شد اما درست روز بازشماری که موسوی مخالفتی نکرده بود اما نه نماینده معرفی کرد و ما از ظهر به بعد طرح خود را اجرا کردیم و به بازشماری پرداختیم (فتنه تغلب نویسنده: غفاری). موسوی عملا هیچ چیزی را امضا نمی کرد و به افرادش می سپرد که انجام دهند، اما جالب تر این بود که افرادی معرفی می شدند خود را نماینده تام الاختیار موسوی معرفی نمی کردند و می گفتند؛ ما خودمان علاقه مند به اجرا هستیم نه به عنوان نماینده اقای موسوی.(فتنه تغلب نویسنده: غفاری). علی آقا محمدی در فصل اول "کتاب فتنه تغلب" با عنوان "تکاپو برای راستی آزمایی" روایت کرده بود؛ که در ابتدا شاید برای ما هم اندکی شبه برای ایجاد تقلب بود اما با رفتار های ضد و نقیض موسوی و عدم شفافیت و اطمینان وی به دستگاه حکومتی و نظام اسلامی حجت بر ما تمام شد که اصلا رای مطرح نبود زیرا اصل انتخابات و دستگاه های نظارتی برای موسوی مورد پذیرش نبود. رهبری از همان ابتدا همراه بود تا حقی از کسی ضایع نشود زیرا در ابتدای امر که ما این طرح را عنوان کردیم درست همان شب اول رهبری به صراحت اجازه ورود و تحقق و حتی اجرای هر طرحی که انها بدهند برای احقاق حق را پذیرفته بود و با ملاطفت اسلامی با آنها بر خورد می کرد اما موسوی قصدش فقط بازشماری همه آرا بود.(فتنه تغلب نویسنده: غفاری). برای ما این امر مشهوود بود که با هدف بازشماری همه صندوق ها حتی اگر یک میلیون رای خلاف با ته برگ هایی که با شناسنامه نمی خواند روبه رو می شدیم کل نظام با برچسب تقلب زیر سوال می رفت، و می شد انچه موسوی می خواست ان وقت حتی کاندید شدن و بازپس گیری رای مورد نظر نبود و اصل نظام مورد حمله بود.(فتنه تغلب نویسنده: غفاری). وزیر اطلاعات وقت در پایان خاطراتش می گوید؛ ما از موسوی خواستیم که مسالمت امیز طرفدارانش را از خیابان جمع کند و مسیر شفافی را به آنها نشان دهد زیرا او در مدت زمانی که وقت داشت هیچ راه قانونی را دنبال نکرده بود و اکنون دولت جدید مستقر و بر مسند است و عملا کار اجرایی خود را اغاز کرده است، بنابر این باید این غائله را ختم کند اما او با روش چریکی به دنبال احقاق غیر حقی بود که اصلا به او تعلق نداشت (فتنه تغلب نویسنده: غفاری).

از راهپیمایی سکوت تا حضور خواص برای ترویج فتنه

فتنه 88 تازه شروع شده بود، در روز 25 خرداد طرفداران موسوی در تجمعی که معروف به راهپیمایی سکوت بود، اعتراض خود را به نتایج انتخابات اعلام کردند، و هر روز دسته دسته در خیابان های اصلی تهران جمع می شدند که این دعوت بیشتر به هدایت سلبریتی ها و افراد مشهور بود، اما رفته رفته حامیان موسوی متوجه شدند که خبری از تقلب در انتخابات نبوده و این موضوع نه تنها واقعیت نداشته بلکه ادعایی بیش نیست؛ زیرا در همان زمان عباس آخوندی رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی به صراحت اعلام کرده بود که تقلبی در انتخابات اتفاق نیفتاده است این موضوع به همگان بخصوص حامیان موسوی فهماند که موضوع اعتراضات، نتایج انتخابات ریاست جمهوری نیست. با کاهش یافتن حامیان موسوی در کف خیابان شعله آتش اعتراضات در حال خاموش شدن بود، اما این موضوع برای ضد انقلاب و سرویس های جاسوسی اعم از MI6، CIA، MOSSAD و استخبارات کشورهای مرتجع عربی خوب نبود؛ از این رو با تعلیم نیروهایی در خارج و داخل کشور قصد زنده نگه داشتن آتش اعتراض را داشتند و حتی برای این که احساس مردم را جریحه دار کنند دست به کشته سازی واقعی یا کاذب زدند که رنگ و بوی انقلاب رنگین مشهود شده بود. اشوب ها برای اینکه از حرارت نیافتند دختری به نام ندا آقا سلطان در کف خیابان های تهران کشته شد، یکی از کشته هایی که به دست خود گروهک تروریستی در ان زمان صورت گرفت و اصلا مشخص نبود چطور و چگونه کشته شده است، اما علت این اوج اختلافات و حتی درگیری ها سکوتی بود که موسوی در جریان شکل گیری آن داشت حتی در ان دوران مردم خاتمی و آیت الله رفسنجانی را هم در این اتفاقات سهیم می دانستند و حتی فایزه دختر هاشمی رفسنجانی در خلال اغتشاشات دستگیر شده بود. فتنه 88 همچون فتنه 78، 98، 1402 همه و همه یک طرح مشترک دارند، کشته سازی ها از یک زن شروع می شوند، موضوعات قالب اجتماعی دارند، براندازان در کف خیابان حاضر می شوند، اموال عمومی به اتش کشیده و یا تخریب می شوند، خط رسانه ای ویزه بر علیه نظام اسلامی ایران شکل می گیرد، خیابان ها ناامن می شوند و زنان و دختران حس ناامنی می کنند و در نهایت ولایت فقیه نشانه اصلی همه تهمت ها و هجمه ها خواهد شد.

باخت خواص بی بصیرت از مردم انقلابی

با این اوصاف اگر کسی دیگر نفهمد که چه کسانی پشت این ماجرا ها هستند و به دنبال چه چیزی؟ باید گفت تاریخ ایران عزیز را مطالعه نکرده است. تاریخی که در آن خواصی که خود بر مسند دولت داری بودند مودعی تقلب شده و برای براندازی ایران قوی جان ها را فدا می کنند اما این مردم بصیر ایران هستند که هرگز ولایت را رها نکرده اند و از خواصی که با تمام قوا به میدان آمده اند، تا نظام را بر چینند، اما عوام که انقلاب را ایجاد کرده اند اجازه این کار را به انها نمی دهند. 9 دیماه زمانی برای مردم در بریدن پای خواص بی بصیرتی بود که برای این کشور خط و نشان کشیده و مدعی سهم خواهی از ایجاد انقلاب بودند، امروز این نظام به پشتوانه ملت ایستاده است و اجازه ورود هیچ اجنبی را برای تسلط بر کشور نمی دهد. انتهای پیام /