سه‌شنبه 6 آذر 1403

فرزین فرد: دانشگاه و جنبش دانشجویی نیازمند بازخوانی و تحول است

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
فرزین فرد: دانشگاه و جنبش دانشجویی نیازمند بازخوانی و تحول است

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یونس فرزین فرد، نماینده نشریات دانشجویی در دیدار با رهبر انقلاب بوده است. متن کامل سخنرانی وی که برای قرائت در دیدار تهیه شده بوده به شرح زیر است: سلام‌علیکم ((وقتی طبل جهاد در راه خدا نواخته می‌شود، دوران حکومت عشق آغاز می‌گردد، چراکه جز عشاق کسی حاضر به فداکاری و ازجان‌گذشتگی نیست.)) (سید شهیدان اهل‌قلم؛ سید مرتضی آوینی) آقاجان... انقلاب...

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یونس فرزین فرد، نماینده نشریات دانشجویی در دیدار با رهبر انقلاب بوده است. متن کامل سخنرانی وی که برای قرائت در دیدار تهیه شده بوده به شرح زیر است: سلام‌علیکم ((وقتی طبل جهاد در راه خدا نواخته می‌شود، دوران حکومت عشق آغاز می‌گردد، چراکه جز عشاق کسی حاضر به فداکاری و ازجان‌گذشتگی نیست.)) (سید شهیدان اهل‌قلم؛ سید مرتضی آوینی) آقاجان... انقلاب اسلامی در مسیر پر برکت خود، مراحل گوناگونی را طی کرده است؛ از جهاد سازندگی و دفاع مقدس گرفته تاکنون، خط مقدم‌هایی در برابر ما بوده است که می‌توانستیم وارد عالم بقیه اللهی شویم و دوباره متذکر راهِ انقلابِ اسلامی به خویشتن باشیم؛ لذا ما دانشجویان جان‌برکف شما وظیفه اصلی خودمان را شناخت و معرفی صحنه عملیات، در مناسبات جدید جهانی می‌دانیم. در هشت سال دفاع مقدس کار‌های بسیار زیادی انجام می‌شد؛ ولی شناسایی عملیات و میدان مبارزه، از کمبود‌های ما بود که شهید حسن باقری با راه‌اندازی واحد اطلاعات عملیات گام بزرگی در این جهت برداشت. به نظر می‌رسد حضور ما دانشجویان در کشورمی‌تواند دارای چنین شأنی باشد که یکی از بهترین بروز و ظهور‌های آن جایگاه نشریات است. نشریات دانشجویی، ابتدا باهدف گفتمان‌سازی و معرفی مسائل اساسی کشور شکل گرفت؛ ولی به‌مرورزمان از این راه فاصله گرفت و به نحوی دچار روز مره گی شد. اما نشریه و قلم همچنان یکی از مهم‌ترین رسانه‌های دانشجویی است که هیچ موردی نمی‌تواند جای آن را بگیرد. اهمیت این امر از آنجایی مشخص می‌شود که در نشریه، دانشجو با قلم خود، می‌تواند صحبت بکند و حلقه مفقوده ساحت فکر و میدان عمل باشد؛ چرا که تفکر نقش ریل‌گذاری و جهت‌دهی را برای تلاش‌های ما دارد و مسیر را به شکلی طراحی می‌کند که نتایج موردنظر حاصل شود؛ ولی اگر تفکر نباشد، بسیاری از تلاش‌ها و زحمات، کم‌اثر یا بی‌اثر می‌شود و حتی در خدمت اهداف نامعلوم و ازپیش‌تعیین‌شده قرار می‌گیرد. دانشگاه متاسفانه علی‌رغم تاکیدات مکرر شما، همچنان با تامل و تفکر روی مسائل، نامأنوس است و درگیر کلیشه‌های ثابت و ذهنیت‌های فرسوده‌ای است که از درک واقعیت کنونی نظام اسلامی و آرمان آن عاجز مانده است؛ لذا جای بسی پرسش است که چگونه می‌توان تفکر را در دانشگاه احیا کرد و به عبارتی دانشگاه را به معنی درستش، زنده نمود؟ دانشگاه و جنبش دانشجویی نیازمند بازخوانی و تحول است، برای اینکه دوباره خود را در مسائل کشور بیابد و، چون دیدبان بر بالای برج علم و تفکر، مشکلات را ببیند و با طرح درست مسئله و راه حل، کشور را یاری نماید؛ در این راستا نشریه میدانی است برای تلاش در جهت خودآگاهی و رهایی از عادات، قید و بند‌ها و درک عمیق‌تر از پیچ و خم‌های موجود در مسیر انقلاب اسلامی؛ مسیری که امروز در گام دوم حرکت خود افق ساخت ایرانِ اسلامی را در پیش دارد. بر دانشجو به عنوان دیدبان مسایل کشور پوشیده نیست که امروز در ادامه مسیر انقلاب اسلامی، حیاتی‌ترین مسئله‌ای که دشمن آن را هدف گرفته و می‌توانیم آن را به مَثابه خط مقدم و میدان جنگ ببینیم مسئله اقتصاد است. در این راستا چند کلمه‌ای از سَیِد شهیدان اهل قلم میتواند راه گشا باشد که فرمودند: «اگر لزوم مبارزه با این نظامِ جهانیِ سلطه استکبار را بپذیریم، تنها راهی که برای پیروزی در این مبارزه وجود دارد دستیابی به منطقه‌ای آزاد در جهان است. مفهوم منطقه‌ی آزاد در اینجا مساوی با کشور مستقل یا مجموعه‌ای از کشور‌های مستقل است استقلالی همه‌جانبه. تنها راهی که برای دستیابی به یک منطقه آزاد اقتصادی در جهان وجود دارد رفتن به سمت استقلال اقتصادی از غیر طرق معمول است.» حضرت آقا... اکنون با تجربه عبرت‌آموزی که در دهه 90 داریم و مشاهده نتیجه اقدامات و سیاست‌های پیشین به‌وضوح مشخص گشته که جست‌وجوکردنِ راهِ‌حلِ مشکلات در خارج از کشور میسر نیست و رسیدن به استقلال اقتصادی، راهی جز تولید دانش‌بنیان ندارد. حال باید پرسید که دانش‌بنیان چیست و چه جایی دارد؟ یکی از چالش‌های ما در کشور این است که نتوانستیم دید درستی نسبت به طرح مسائل اساسی داشته باشیم و از خصوصیات دانش‌بنیان می‌توان به این اشاره کرد که از روندِ رایجِ کسب‌وکار خارج می‌شود و به ما نشان می‌دهد مسئله کجاست تا بتوانیم آن را حل کنیم. دانش‌بنیان یک فعالیت نخبگانی صِرف نیست؛ بلکه راهی است که امروز پیش روی ملت ما قرار گرفته است. دانش‌بنیان، قرارگرفتن در نقطه‌ای است که معادلات را عوض می‌کند و با این تغییر معادله، امکان حرکت کشور را ایجاد می‌کند. نمی‌شود با فهم سابق و با فهم مشهور در دانش‌بنیان حاضر باشیم؛ اینجا باید به دنبال نحوه نگاه و حرکتی جدید بود و خود را مهیای آن مسئله کرد. دیگر نمی‌توان در معادله صرفه اقتصادی کار خود را دنبال کرد باید متوجه بود که این امر، واردشدن در یک مناسبات و راه جدید است. اگر نتوانیم این‌طور به مسئله نگاه کنیم، شاید فقط اسمی از دانش‌بنیان بیاوریم و بعد ثمره‌ای از آن احساس نکنیم یا شاید هم دچار یأس شویم و بگوییم به چه دردی می‌خورد. مثل ماجرایی است که به جمعی از بچه‌هایی که از خانواده‌های ثروتمندی بودند گفتند درباره فقیران انشاء بنویسید آن‌ها هم نوشتند این‌ها نه تنها خودشان فقیرند، بلکه نوکرهایشان هم فقیرند. به طرز عجیبی واضح است که نمی‌دانند اصلا فقر چیست و فکر می‌کنند همین مناسبات خودشان است و فقط یک فقر جلوی آن می‌گذارند. الان باید مراقب بود که این‌طور به مسئله دانش بنیان نگاه نکنیم. اگر نگاه به تولید دانش‌بنیان یا حتی مسئله خصوصی‌سازی، مبتنی بر صرفه اقتصادی و یا به‌مَثابه یک منبع سرمایه باشد دیگر جایی برای حضور مردم در صحنه وجود ندارد. باید متوجه بود که این مسئله ارتباط مستقیمی با مشارکت مردم و دخیل کردن آنان در این مسیر دارد. همان‌طور که گفته شد در مسیر انقلاب اسلامی از ابتدا تا کنون این مردم بودند که با حضورشان این راه را هموار کردند؛ لذا دولت در این راستا باید به مردم اعتماد کند و متوجه جایگاه مردم در آینده کشور باشد. باید توجه داشته باشیم که در جهاد سازندگی، مسئله، کمبود بودجه و سرمایه برای چنین حرکتی نبود، نگاه این نبود که مردم با حضورشان به‌صورت جهادی، هزینه‌ای نیز در قبالش دریافت نمی‌کنند، درصورتی‌که این نوع نگاه سودمحور، سبب توقف و یا حتی جلوگیری از این حرکت نیز می‌شد. مسئله اصلیِ جهادِ سازندگی، خود مردم بودند. مسئله ساخت ایرانِ اسلامی بود. دولت در اینجا فقط باید زمینه را برای حضور مردم باز کند و متوجه باشد که حرکت اصلی انقلاب اسلامی راهی جز به میدان آوردن مردم در صحنه ندارد. این نکته نیز قابل‌توجه است که محورِ اصلیِ مسیرِ پیشِ رویِ ما، دولت نیست و مردم در جایگاهی قرار ندارند که صرفاً به دولت در این جهت کمک کنند؛ بلکه محور اصلی، خود مردم‌اند و دولت باید با رفع موانع، بستر و زمینه حضور دوچندان مردم را فراهم کند. اینجاست که دولت می‌تواند از جایگاه خدمات‌دهی صِرف فاصله بگیرد و با توجه و تکیه بر حضور واقعی مردم در عرصه‌های مختلف، سیاستی از جنس نگاه به آینده و آینده‌سازی اتخاذ کند. در دنیای امروز هر امری بر مبنای سود و زیان معنی پیدا می‌کند و نگاه ما به امور مختلف نگاهی سودمحور است. حال ممکن است خود مردم را نیز زمینه‌ای برای افزایش بهره و یا به دست آوردن منفعت بدانیم و واژه سرمایه انسانی را به آن‌ها تسری بدهیم. ولی قوای مسئله دانش‌بنیان و حرکت آن، مبتنی بر سرمایه و بودجه اقتصادی نیست. بلکه محور اصلی آن دانش است. امری که آن را با صَرف مبالغ کلان نمی‌توان تهیه کرد. دانش، آن برگه‌ی کاغذ یا اسناد در پوشه نیست؛ بلکه آن توانایی است که از آن ما می‌باشد. اگر به این توانایی و وسعتِ دانش فکر نکنیم، مجبور می‌شویم خلاء‌های کار خود را با سرمایه پرکنیم. در شرکت‌های دانش‌بنیان همه بر اساسِ دانش در کنار هم قرار می‌گیرند که می‌توانند حرکتی را در جهت رسیدن به فناوری‌های پیشرفته انجام دهند. اگر توانایی‌ای که درنسبت با فناوری است را در خود احساس نکنیم، نمیتوان امیدوار بود که اقتصادِ خصوصی پیدا کنیم. دانش‌بنیان دقیقاً همین‌جاست و ما بر اساس دانش، خود را صاحب فناوری می‌کنیم و دیگر نیازی به واردات و خرید خط تولید‌ها نداریم؛ و صحبت آخِر؛ کشور نیازمند درکِ راهِ پیشرفت ایرانی اسلامی است و در این راه، ما محتاج قلم عالمانه، متفکرانه و اندیشمندانه دانشجو هستیم تا بتوانیم ادعا کنیم در حل مشکلات اساسی انقلاب هیچ بن بستی وجود ندارد. آری تنها بن بست، بی‌فکری و نشناختن صحنه عملیات است. ما نیازمند تلاش و همت برای تزریقِ هوایِ تفکر در جامعه‌مان هستیم و اگر بر این مورد، همت نگماریم، روزبه‌روز یاس و ناامیدی در ما پررنگ‌تر می‌شود و به‌جای توجه به پیشرفت ایران اسلامیِ‌مان در بند نامسئله‌ها و شبه مسائل گیر کرده و از آینده جا می‌مانیم.