فرصت طلایی چین در سایه انزواگرایی آمریکا
دنیای اقتصاد؛ چین در سال 2026 پیامی ساده اما اثرگذار برای کشورهایی دارد که از رفتارهای خلاف قاعده دولت ترامپ آسیب میبینند: «با ما تکلیفتان معلوم است.» این وعده پیشبینیپذیری، بهرغم واقعگرایی سرد و منافعمحور پکن، بسیاری از کشورها را به سمت چین سوق داده است؛ درحالی که آمریکا تحت رهبری ترامپ با تغییر مسیرهای مکرر و تصمیمهای لحظهای شناخته میشود.
گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد - محمد امین مکرمی؛ چین در سال 2026 پیامی ساده اما اثرگذار برای کشورهایی دارد که از رفتارهای خلاف قاعده دولت ترامپ آسیب میبینند: «با ما تکلیفتان معلوم است.» این وعده پیشبینیپذیری، بهرغم واقعگرایی سرد و منافعمحور پکن، بسیاری از کشورها را به سمت چین سوق داده است؛ درحالی که آمریکا تحت رهبری ترامپ با تغییر مسیرهای مکرر و تصمیمهای لحظهای شناخته میشود.
براساس گزارش اکونومیست، کشورهایی که چین را از نزدیک میشناسند، از جمله همسایگان و شرکای تجاری وابسته، میدانند که پکن بهدنبال بازگشت به جایگاه برتر جهانی است و برای این هدف از ابزارهای فشاری مانند تسلط بر تولید عناصر نادر خاکی و فناوریهای پیشرفته استفاده میکند.
با این وجود، چین استدلال میکند که تمرکزش بر توسعه اقتصادی، آن را به شریکی قابل اتکا بدل کرده است؛ شریکی که برخلاف واشنگتن، نظم بینالمللی را بر اساس مداخلهگری نظامی یا تحریمها تعریف نمیکند.
بهموازات عقبنشینی آمریکا از برخی حوزهها، چین در حال پر کردن شکافهاست. نخستین حوزهای که این روند در آن آشکار شده، فناوری پاک است. ترامپ که در دوره اول ریاستجمهوری نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر بدبین بود، پس از بازگشت نیز با کاهش حمایت از صنایع سبز، عملکردی مشابه دارد.
این تغییر جهت، برای چین که پیشتر در پنل خورشیدی، باتریهای پیشرفته و شبکههای برق هوشمند مزیت ساختاری داشت، فرصت تازهای ایجاد کرده و کشورهای بیشتری را به زنجیره ارزش سبز پکن وابسته کرده است.
در آفریقا نیز رفتار مشابهی مشاهده میشود. تعرفه 30 درصدی ترامپ بر واردات از آفریقای جنوبی و تهدید جمهوریخواهان برای محدودکردن دسترسی ترجیحی کشورهای فقیر به بازار آمریکا، روابط واشنگتن با این قاره را تضعیف کرده است.
چین بلافاصله از این خلأ استفاده کرده و واردات بدون تعرفه از 53 کشور آفریقایی را گسترش داده است. هرچند بسیاری از دولتهای آفریقایی همچنان نسبت به نابرابری تجاری با چین انتقاد دارند، اما مقایسه میان ثبات نسبی پکن و بیثباتی سیاستهای واشنگتن، وزن چین را بیشتر کرده است.
هند نیز در موقعیتی مشابه قرار گرفته است. هرچند دهلینو طی سالهای اخیر به آمریکا نزدیک شده بود و همزمان نسبت به چین بدبینی راهبردی داشت، اما تصمیمهای تنشزای ترامپاز انتقادهای آشکار نسبت به نارندرا مودی گرفته تا اعمال تعرفههای سنگین برای خرید نفت روسیهروابط دو طرف را وارد دوره سردی کرده است.
سفر مودی به چین برای شرکت در نشست شانگهای نشان داد دهلینو بهدنبال گزینههای جایگزین است، هرچند با احتیاط و حفظ موازنه با ژاپن و سایر شرکا.
مجموعه این تحولات نشان میدهد که بیثباتی آمریکا بیش از آنکه نظم جهانی را بازسازی کند، دست چین را برای گسترش نفوذ بازتر کرده است. ترامپ همچنان برای پکن شریک قابل پیشبینی نیست، اما همین ویژگی موجب میشود چین از تاکتیک معاملهگری استفاده کند.
در نشست اخیر در کرهجنوبی، ترامپ در برابر وعده خرید سویای آمریکا و نیمهرساناهای پیشرفته و فروش عناصر نادر خاکی، کاهش تعرفهها را پذیرفت؛ معاملهای که بیش از همه با منافع چین همراستا بود.
چین بهخوبی میداند چگونه با دولت ترامپ کار کند، اما هدف نهایی پکن اتکای کمتر به ایالات متحده است. در نگاه رهبران چین، ترامپ نشانهای از افول نظم آمریکایی است و این کشور نمیخواهد هزینه این افول را بپردازد. همین برداشت، انزواگرایی آمریکا را به فرصتی کمسابقه برای تقویت نقش چین در اقتصاد و سیاست جهانی تبدیل کرده است.